< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1401/07/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/القبلة/مسائل جزئی مربوط به قبله

 

بحث تکمیلی در باره‌ی مسأله شماره یازده:

سید طباطبائی فرمودند که اگر مکلف دست رسی به تعیین قبله نداشته باشد، باید به چهار جهت نماز بخواند، نصا و اجماعا. بعد می‌فرماید:

و يشترط أن يكون التكرار على وجه يحصل معه اليقين بالاستقبال في إحداهما أو على وجه لا يبلغ الانحراف إلى حد اليمين و اليسار و الأولى أن يكون على خطوط متقابلات.[1]

شرط است که تکرار نماز (به چهار جهت خواندن) بگونه‌ی باشد که با آن یقین به استقبال در یکی از آن جهات حاصل شود یا انحراف در حد چپ و راست نباشد به خاطر نصوصی که داشتیم مبنی بر این که قبله بین مشرق و مغرب است.

بعد می‌فرماید: اولی این است که این چهار جهت بر خطوط متقابل تطبیق کند که ترجمه‌ی آن خطوط متقاطع است. در این رابطه گفته می‌شود که دایره از نظر علم هیئت و علم هندسه 360 درجه دارد و هر درجه یک جزء از آن 360 درجه می‌باشد. اگر دایره بر یک خط از مشرق به مغرب و از خط شمال به جنوب تقسیم کنیم آن نقطه‌ی تلاقی را متقاطع می‌گویند. بعد از دو خط متقاطع چهار زاویه به وجود می‌آید. زاویه از ترسیم خطوط مستقیم مرکز دایره به محیط آن به وجود می‌آید اکه از تقسیم آن به چهار قسمت، چهار زاویه به وجود می‌آید که هر زاویه 90 درجه می‌شود و به هر یک از آن‌ها زاویه قائمه می‌گویند. در هندسه علاوه بر زاویه قائمه، زاویه حاده و منفرجه نیز داریم. زاویه حاده کوچک تر از زاویه قائمه است که اگر دایره را بر شش قسمت تقسیم کینم، هر زاویه حاده 60 درجه می‌شود و زاویه منفرجه بیشتر از زاویه قائمه است که اگر دایره را به سه قسمت تقسیم کنیم، هر زاویه منفرجه 120 درجه می‌شود. وقتی گفتیم منظور از چهار جهت همان زوایای قائمه اند و نصف زوایه قائمه 45 درجه است که انحراف به اندازه 45 درجه اشکالی ندارد؛ به خاطر نصوص و تطبیق هیئت هم همین است که انحراف 45 درجه اشکالی به وجود نمی‌آورد.

بنابراین اگر چهار جهت بود و هر کدام دارای 90 درجه، سیدنا الاستاد در کتاب مستند، ج11، ص462 می‌فرماید: در این چهار جهت انحراف بیشتر از 45 درجه نمی‌شود؛ چون قبله یا در خود یکی از این چهار جهت است فهو المراد و یا در بین جهات است که در این صورت اگر یک جهت از جهت دیگر نزدیک تر باشد، انحراف کمتر از 45 درجه می‌شود و اگر متساوی باشد انحراف 45 درجه می‌شود.

سیدنا الاستاد می‌فرماید: لازم نیست که این چهار جهت به عنوان حدّ معین قطعی باشد؛ بلکه سه جهت هم کافی است؛ چون علی التحقیق زوایه اگر زاویه حاده هم که باشد 60 درجه است و انحراف از آن بیشتر نمی‌شود و اشکالی ندارد چون به شمال و جنوب تطبیق نمی‌کند.

صاحب جواهر در کتاب جواهر، ج7، ص420 می‌فرماید: امکان استقبال به سه جهت وجود دارد. اولویت وجهی ندارد و با سه جهت هم می‌شود اکتفا کرد اما چون مقتضای مرسله‌ی خداش این است که به چهار جهت نماز خوانده شود، تعبدا به همان چهار جهت باید نماز اتیان شود و احتیاط هم همین است.

12 مسألة لو كان عليه صلاتان‌ فالأحوط أن تكون الثانية إلى جهات الأولى.[2]

سیدنا الاستاد در این فرع بحث مفصلی دارد که روح بحث ایشان این می‌شود که در صفحه 492 می‌فرماید: باید در نظر گرفت که نماز در صورت خوانده شدن به چهار جهت، یا نماز دوم طبق جهت نماز اولی انجام می‌شود و یا این که نماز اولی کامل به چهار جهت خوانده شود، بعد از فراغ از آن نماز دوم خوانده می‌شود.

دغدغه این است که نماز اول به جهت شماره یک خوانده شد، بعد نماز دوم هم به جهت شماره یک خوانده شود و هیمن طور سایر جهات نه این که نماز اول به جهت اول و نماز دوم به جهت سه خوانده شود.

اشکال شده است که هر دو نماز مستقل است و ممکن است هر کدام به جهتی خوانده شود و علم اجمالی به بطلان یکی به وجود بیاید و ممکن است نقض ترتیب شود و علم اجمالی به عدم رعایت ترتیب حاصل شود.

سید در آخر می‌فرماید: یا نماز دوم در انتها بعد از اتمام نماز اول به جهات اربعه انجام شود یا نماز دوم بعد از نماز اول در هر جهت انجام شود در این دو صورت به مشکل بر نمی‌خوریم.

در بین این هشت جهت یک جهت در نماز ظهر و عصر درست است و نماز به آن امر شده است و نسبت به آن امر داریم ولی در بقیه‌ی جهات چگونه قصد امر کنیم؟ در این رابطه سیدنا الاستاد قصد قربت و قصد امر را به صورت وسیعی اعلام می‌کند که قصد امر همان طوری که به شکل معین درست است، اگر احتمال امر دادیم برای قصد امر، احتمال امر هم کافی است؛ چون قصد قربت اضافه الی المولی است و این عبادتی که به قصد احتمال امر انجام می‌شود کافی است. علاوه بر این که نسبت به هر موردی اگر رجاءا قصد شود کافی است. قاعده رجا دست آدم را در جای شک و احتمال هم می‌گیرد. در نصوص هم دستور آمده که به چهار جهت نماز بخوانید پس امر شرعی وجود دارد. اگر نتوانیم از باب توسعه در قصد قربت، مطلب را درست کینم، می‌گوییم امر داریم؛ چون امر دو قسم است: یکی امر واقعی و دیگری امر ظاهری و شرع گفته به جهات اربع نماز بخوان و این امر ظاهری است، ملاک امر ظاهری شک در حکم واقعی است.

13 مسألة من كان وظيفته تكرار الصلاة إلى أربع جهات أو أقل‌ و كان عليه صلاتان يجوز له أن يتمم جهات الأولى ثمَّ يشرع في الثانية و يجوز أن يأتي بالثانية في كل جهة صلى إليها الأولى إلى أن تتم و الأحوط اختيار الأول و لا يجوز أن يصلي الثانية إلى غير الجهة التي صلى إليها الأولى نعم إذا اختار الوجه الأول لا يجب أن يأتي بالثانية على ترتيب الأولى.[3]

وجه احوط این است که ترتیب به این صورت به نحو کامل رعایت می‌شود. صورت اول این است که نماز اول در چهار جهت کامل شد و نماز دوم هم به چهار جهت خوانده شود، در این صورت ترتیب لازم نیست؛ برای این که چهار جهت در هر نمازی به صورت مستقل انجام می‌گیرد و ارتباط به دیگری ندارد.

14 مسألة من عليه صلاتان كالظهرين مثلا مع كون وظيفته التكرار إلى أربع‌ إذا لم يكن له من الوقت مقدار ثمان صلوات بل كان مقدار خمسة أو ستة أو سبعة فهل يجب إتمام جهات الأولى و صرف بقية الوقت في الثانية أو يجب إتمام جهات الثانية و إيراد النقص على الأولى الأظهر الوجه الأول و يحتمل وجه ثالث و هو التخيير و إن لم يكن له‌ إلا مقدار أربعة أو ثلاثة فقد يقال بتعين الإتيان بجهات الثانية و يكون الأولى قضاء لكن الأظهر وجوب الإتيان بالصلاتين و إيراد النقص على الثانية كما في الفرض الأول و كذا الحال في العشائين و لكن في الظهرين يمكن الاحتياط بأن يأتي بما يتمكن من الصلوات بقصد ما في الذمة فعلا بخلاف العشائين لاختلافهما في عدد الركعات.[4]

وجه انتخاب طریق اول این است که وقت نماز ظهر رسیده و چهار جهت به آن اختصاص داده شود؛ اما نماز عصر که دو جهت دارد قضا نمی‌شود، وقتی نماز قضا می‌شود که وقت اختصاصی فرا برسد و این دو جهت وقت اختصاصی نیست.

وجه انتخاب طریق دوم این است که نماز عصر که در انتها قرار می‌گیرد کانما چهار جهت اختصاص به نماز عصر پیدا کند که از سنخ و نوع وقت اختصاصی است و نقص بر نماز ظهر وارد شود.

اظهر وجه اول است و وجه اظهر این است که وقت نماز ظهر رسیده و تقدم آن بر نماز عصر قطعی است و تأخر آن فقط در صورتی است که وقت اختصاصی عصر فرا برسد.

وجه سوم تخییر باشد و تخییر به خاطر این باشد که مرجحات باب تزاحم وجود ندارد و قاعده در باب تزاحم در صورت نبود مرجح تخییر است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo