< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1401/08/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/شرائط لباس المصلي /جواز یا عدم جواز نظر به وجه و کفّین اجنبیه

 

بحث و تحقیق در باره‌ی جواز نظر به وجه و کفین اجنبیه و عدم جواز آن:

منظور از این بحث این است که آیا نظر به وجه و کفّین اجنبیه بدون ریبه جایز است یا نه؟ این مسأله، مسأله اصلی بحث ما است و بحث نظر به زن غیر مسلمان و نظر به ممیز و مراهق، بحث فرعی است و در ادامه خواهد آمد.

در باره‌ی این مسأله‌، دو رأی اصلی یا دو مسلک فقهی وجود دارد: مسلک اول این است که نظر به آن بدون ریبه اشکالی ندارد و جایز است. قائلین به این رأی و نظر عبارتند از خود شیخ طوسی در کتاب مبسوط، ج3، ص385 و اتباع او تا می‌رسیم به شهید ثانی و صاحب حدائق و شیخ انصاری و من تبع او که سیدنا الاستاد در استدلال با شیخ انصاری موافق است. ادله‌ی که در این رابطه مورد استناد قرار می‌گیرد به شرح ذیل اند:

1- آیه قرآن که خداوند متعال در آیه 31 سوره نور می‌فرماید: ﴿وَ لاٰ يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاّٰ مٰا ظَهَرَ مِنْهٰا﴾[1] در این که این زینت که باید مستور و در حجاب باشد و این که این ما ظهر چیست؟ باید به نصوص مراجعه کرد. وسائل، باب 109 از ابواب مقدمات نکاح و آداب آن، حدیث 5، صحیحه مسعدة بن زیاد: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ قَالَ سَمِعْتُ جَعْفَراً وَ سُئِلَ عَمَّا تُظْهِرُ الْمَرْأَةُ مِنْ زِينَتِهَا قَالَ الْوَجْهَ وَ الْكَفَّيْنِ.[2] این دو مورد حجاب لازم ندارد یعنی به طور طبیعی در معرض رؤیت است و منظور از ابداء در خلوت و شب نیست؛ بلکه در معرض دید مردم است. زینت خودش را ظاهر نسازد که در اطاق در بسته معنا ندارد؛ بلکه در دید مردم و در معرض رؤیت است. ورودی آیه این است که ابدای زینت جایز نیست و بدون ستر گذاشتن آن جایز نمی‌باشد تا نظر اجنبی به آن بیافتد. ستر وجه و کفین از اجانب واجب نیست به مناسبت ابتدای خود این آیه و نسبت به اجانب گفته شده است که رؤیت از روی ریبه به وجه و کفین نباید صورت گیرد.

2- نصوصی که در این باره آمده؛ همانند روایت شماره سه باب 120 از ابواب مقدمات نکاح و آداب آن: وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ‌ مُعَاوِيَةَ بْنِ شُرَيْحٍ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ:- خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُرِيدُ فَاطِمَةَ وَ أَنَا مَعَهُ- فَلَمَّا انْتَهَيْنَا إِلَى الْبَابِ وَضَعَ يَدَهُ عَلَيْهِ فَدَفَعَهُ- ثُمَّ قَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ ع- وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَدْخُلُ- قَالَتِ ادْخُلْ يَا رَسُولَ اللَّهِ- قَالَ أَدْخُلُ أَنَا وَ مَنْ مَعِي قَالَتْ لَيْسَ عَلَيَّ قِنَاعٌ- فَقَالَ يَا فَاطِمَةُ خُذِي فَضْلَ مِلْحَفَتِكِ فَقَنِّعِي بِهِ رَأْسَكِ- فَفَعَلَتْ ثُمَّ قَالَ السَّلَامُ عَلَيْكِ فَقَالَتْ- وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَدْخُلُ- قَالَتْ نَعَمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ- قَالَ أَنَا وَ مَنْ مَعِي- قَالَتْ وَ مَنْ مَعَكَ قَالَ جَابِرٌ فَدَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص- وَ دَخَلْتُ وَ إِذَا وَجْهُ فَاطِمَةَ ع أَصْفَرُ- كَأَنَّهُ بَطْنُ جَرَادَةٍ- فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا لِي أَرَى وَجْهَكِ أَصْفَرَ- قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْجُوعُ- فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اللَّهُمَّ مُشْبِعَ الْجَوْعَةِ- وَ دَافِعَ الضَّيْعَةِ أَشْبِعْ فَاطِمَةَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ- قَالَ جَابِرٌ فَوَ اللَّهِ لَنَظَرْتُ إِلَى الدَّمِ- يَتَحَدَّرُ مِنْ قُصَاصِهَا حَتَّى عَادَ وَجْهُهَا أَحْمَرَ- فَمَا جَاعَتْ بَعْدَ ذَلِكَ الْيَوْمِ.[3] جابر می‌گوید وارد شدم حضرت صدیقه‌ی طاهره مقنعه‌ی از لحاف برای خودش گرفت و دیدم صورت او زرد رنگ شده بود. از این قسمت استفاده می‌شود که نگاه اشکالی ندارد و اگر می‌داشت جابر به وجه او نگاه نمی‌کرد. اگر یک روایت متضمن یک حکایت بود که آن حکایت در منابع معتبر آمده بود و مسلم بود، از باب یک واقعه‌ی قطعی تاریخی به آن حکایت اعتماد می‌شود و قصه‌ی جابر یک حکات معروفی است که در منابع متعبر آمده و معجزه‌ی هم در ذیل روایت اعلام شده که جزء معجزات حضرت رسول (ص) به حساب می‌آید. پس از باب حکایت و معجزه‌ی حضرت رسول (ص) این روایت از حیث سند معتبر است و از حیث دلالت صریح است.

3- روایت 3 باب 1 از ابواب نکاح محرم: وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع إِنِّي مُبْتَلًى بِالنَّظَرِ إِلَى الْمَرْأَةِ- الْجَمِيلَةِ فَيُعْجِبُنِي النَّظَرُ إِلَيْهَا فَقَالَ يَا عَلِيُّ- لَا بَأْسَ إِذَا عَرَفَ اللَّهُ مِنْ نِيَّتِكَ الصِّدْقَ- وَ إِيَّاكَ وَ الزِّنَا فَإِنَّهُ يَمْحَقُ الْبَرَكَةَ وَ يُهْلِكُ الدِّينَ.[4] دلالت این حدیث دو منظوره است یکی جواز نظر و آن در صورتی است که از روی ریبه نباشد و دیگری عدم جواز و آن در صورتی است که از روی خیانت و ریبه باشد.

4- تتبع در سؤال و جواب نسبت به احکام نظر: در تتبع نسبت به احکام نظر می‌بینیم که سائلان فقط از حکم نظر به ذراعین و غیر آن سؤال کرده اند؛ امّا از کفّین و وجه سؤالی به میان نیاورده اند در حالی که روایات احکام را کامل بیان می‌کند، پس کشف می‌شود که کفّین و وجه جایی برای سؤال ندارد و حکمش مفروغ عنه است.

5- سیره‌ی عقلاء در اعصار و امصار بر این است که وجه و کفین را عادی تلقی می‌کنند و عورت تلقی نمی‌کنند. به طور طبیعی وجه و کفّین در بین مردم مشکوف است.

6- قاعده‌ی نفی عسر و حرج اگر بنا شود که نظر بدون ریبه به غیر محرم حرام باشد، عسر و حرج پیش می‌آید؛ زیرا در بین اقارب و بستگان و در زندگی مدنی و اجتماعی زنان با نامحرمان مختلط اند و اگر بنا شود که نظر بدون ریبه حرام باشد، عسر و حرج می‌شود.

شیخ انصاری در کتاب نکاح، ص46 همین مستندات را مورد تمسک قرار داده بخصوص حدیث جابر و روایت مفسر آیه و روایت علی بن سوید را و در نهایت اعلام می‌کند که نگاه جایز است.

شهید ثانی در کتاب مسالک، ج7، ص47 می‌فرماید: ادله‌ی طرفین جواز و عدم آن خالی از مناقشه نیست؛ ولی مفاد آیه‌ی قرآن ﴿وَ لاَ يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا﴾[5] این است که وجه و کفین ما ظهر است و وجوب حجاب ندارد.

صاحب حدائق در کتاب حدائق، ج23، ص55 حدود یازده روایت نقل می‌کند از جمله صحیحه علی بن سوید است و بعد می‌فرماید که مقتضای روایات این است که وجه و کفین از حرمت نظر مستثی است.

تا اینجا ادله‌ی جواز و نظر صاحب نظران قائل به جواز را بیان کردیم.

قول دوم که قائلین آن عبارتند از علامه حلی، صاحب جواهر و ... در این رابطه ادله‌ی اقامه کرده اند که از این قرار است:

1- آیه قرآن، ﴿قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ﴾[6] که اطلاق دارد و تمامی موارد را شامل می‌شود. گفته نشود که کفین و وجه را شامل نمی‌شود؛ بلکه آن دو را هم شامل می‌شود و وجه و کفین از روی ضرورت و حاجت نگاهش جایز است.

2- سیره متدینین و متشرعین: در حکم دینی سیریه متیدنین مستند قرار می‌گیرد و سیره‌ی آنان بر این است که بانوان باید حجاب داشته باشند و وجه شان مستور باشد.

3- معتبره‌ی علی بن عقبه که علی بن عقبه توثیق عام دارد چون در سند کامل الزیارة آمده؛ امّا توثیق خاص ندارد. مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ‌ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ النَّظْرَةُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ مَسْمُومٌ- وَ كَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِيلَةً.[7] منظور از این «نظرة» مطلق نظر نیست و باب، باب تحریم النظر به نساء است، پس این نظر در حقیقت سهام و تیر ابلیس است و زهراگین که برای انسان حسرت طولانی در پی خواهد داشت. این بیانی که آمده است در مجموع مفادش این است که نظر به سوی اجنبیه شرعا اشکال دارد.

4- صاحب جواهر روی حدیث ذیل خیلی اعتماد می‌کند و گفته شیخ طوسی آن را از دو طریق نقل کرده است: وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عَنْ يَزِيدَ بْنِ حَمَّادٍ وَ غَيْرِهِ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالا مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ يُصِيبُ حَظّاً مِنَ الزِّنَا- فَزِنَا الْعَيْنَيْنِ النَّظَرُ وَ زِنَا الْفَمِ الْقُبْلَةُ- وَ زِنَا الْيَدَيْنِ اللَّمْسُ- صَدَّقَ الْفَرْجُ ذَلِكَ أَوْ كَذَّبَ.[8] سند این حدیث معتبر است. در صورتی که نظر زنا برای چشم اعلام شده، باید از آن اجتناب شود. اگر گفته شود که این حدیث اخلاقی است، می‌گوییم اخلاقی هم اگر باشد، مطلوب منع نظر است و همین مقدار کافی است.

دو نکته: نکته‌ی اول این است که در باره‌ی نظر گفته می‌شود که خلاف اقتضای تقوا است و نکته‌ی دوم این است که گفته می‌شود این نظر اگر برای کشف خصوصیت وجه و صورت باشد، از کبایر است. شرح آن در جلسه بعد ان شاء الله خواهد آمد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo