درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی
1401/02/31
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/أحكام الأوقات /مخالفت ترتیب بین فرائض
بحث و تحقیق در بارهی مخالفت ترتیب بین فرائض:
در مسألهی شماره هشت بحث را شرح دهیم. سؤالات و ابهاماتی جود دارد که باید بررسی شود. در انتهای مسأله میفرماید: «و إن تذكر بعد الفراغ صح و بنى على أنها الأولى في متساوي العدد كالظهرين تماما أو قصرا و إن كان في الوقت المختص على الأقوى[1] ».
محقق حلی در کتاب شرایع، ج1، ص63 و 64 میفرماید: اگر تخلف در وقت از حیث ترتیب صورت بگیرد بین ظهرین یا عشائین و آن هم بعد از فراغ و در وقت اختصاصی باشد؛ مثلا عصر را در وقت اختصاصی ظهر انجام داده باشد، در متن عروه آمده اگر بعد از فراغ متذکر شود، نماز صحیح است؛ هر چند این تخلف ترتیب در وقت مختص باشد؛ امّا محقق حلی میفرماید: در وقت مختص اعاده اشبه است.
برای شما یادآور شده ام که حکمت توقیت از یک سو و اختصاص وقت از سوی دیگر اقتضا میکند که نماز عصر در وقت اختصاصی ظهر، نماز در وقت خودش نیست.
صاحب جوهر، در کتاب جواهر، ج7، ص318 میفرماید: اگر اجماع و نص نبود، ما جا بجایی ظهرین و عشائین را نمیتوانستیم ملتزم شویم. پس از آن که نص و اجماع آمد، در موارد خلاف قاعده، اخذ به قدر متیقن میکنیم و آن، جایی است که در اثناء باشد و عدول محقق شود، عدول در وقت مشترک قابل تحقق است؛ امّا در وقت مختص، عدول جا ندارد. نکتهی دیگر این است که نیت بعد از عمل، آن عمل را منتقل نمیکند به عمل دیگر که مثلا بعد از اتمام نماز، آن را نیت کنیم که این نماز برای ظهر باشد، چنین نیتی نمیتواند نماز انجام شده را جا به جا کند.
پس احوط لزومی اعاده است و قاعده لا تعاد هم که وقت را استثناء کرده و در اینجا وقت نیست و مشمول این قاعده نمیباشد و باید اعاده شود.
سیدنا الاستاد وقت مختص قائل نیست و وقت را طبیعی میداند برای هر دو نماز که طبیعت عمل اقتضا میکند ظهر در اول وقت به اندازه چهار رکعت انجام شود و سید یزدی هم گویا قائل به وقت مختص نیست.
در ادامه سید یزدی میفرماید: «و قد مر أن الأحوط أن يأتي بأربع ركعات أو ركعتين بقصد ما في الذمة[2] » نماز را به قصد ما فی الذمه بخواند که هر کدام از ظهر و عصر بر ذمه اش باشد، اتیان شود.
و أما في غير المتساوي كما إذا أتى بالعشاء قبل المغرب و تذكر بعد الفراغ فيحكم بالصحة و يأتي بالأولى و إن وقع العشاء في الوقت المختص بالمغرب لكن الأحوط في هذه الصورة الإعادة.[3]
حکم به صحت در وقت مشترک است و مغرب را دو باره میخواند و ترتیب که شرط ذکری است، سهوا رعایت نشده و مضر نیست.
احوط بودن اعاده به خاطر این است که «إِلَّا أَنَّ هَذِهِ قَبْلَ هَذِهِ[4] » که در روایت آمده، در این جا صدق نمیکند؛ چون یکی سه رکعتی است و دیگری چهار رکعتی و احتمال صحت وجود دارد؛ چون یک رکعت عشاء در وقت مشترک واقع شده است.
وسائل، باب 63 از ابواب مواقیت، حدیث1، صحیحه زراره:
إِذَا نَسِيتَ الظُّهْرَ حَتَّى صَلَّيْتَ الْعَصْرَ فَذَكَرْتَهَا وَ أَنْتَ فِي الصَّلَاةِ أَوْ بَعْدَ فَرَاغِكَ فَانْوِهَا الْأُولَى ثُمَّ صَلِّ الْعَصْرَ فَإِنَّمَا هِيَ أَرْبَعٌ مَكَانَ أَرْبَع[5] .
این نص میگوید «فَانْوِهَا الْأُولَى ثُمَّ صَلِّ الْعَصْرَ[6] ». قول دیگر این بود که نماز خوانده شده را عصر حساب کند و یک نماز به قصد ما فی الذمه بجا بیاورد.
اگر گفته شود که «فَانْوِهَا الْأُولَى ثُمَّ صَلِّ الْعَصْرَ[7] » میگوید ترتیب به هم نخورده است. جواب این است که این نماز عصر الآن در جای نماز ظهر خلاف ترتبیب است و اگر ترتیب شرط ذکری نمیبود این نماز باطل بود.
تحقیق این است که بر اساس جمع بین ادله و حکمت توقیت، باید نماز بعدی را در ظهرین به قصد ما فی الذمه بخواند و در عشائین احوط لزومی این است که اعاده شود؛ چون نماز در وقت اختصاصی است و آن یک رکعتی که در وقت مشترک آمده است کافی نیست؛ زیرا کفایت یک رکعت خلاف قاعده و در جای خاصی است. دیگر این که با انجام عشاء در وقت اختصاصی مغرب، شک در امتثال حاصل میشود که باید اعاده شود تا قطع به امتثال حاصل گردد.
در مسأله بعدی میفرماید:
إذا ترك المغرب و دخل في العشاء غفلة أو نسيانا أو معتقدا لإتيانها فتذكر في الأثناء عدل إلا إذا دخل في ركوع الركعة الرابعة فإن الأحوط حينئذ إتمامها عشاء ثمَّ إعادتها بعد الإتيان بالمغرب[8] .
اگر کسی نماز مغرب را از روی غفلت یا نسیان ترک کند و وارد عشاء شود اگر در اثناء نماز عشاء برایش روشن شود که نماز را جا به جا کرده، عدول نماید؛ مگر این که وقت عدول گذشته باشد و آن این گونه است که داخل در رکوع رکعت چهارم شده باشد، در این جا، جا برای عدول نیست؛ چون نماز مغرب که چهار رکعت نیست؛ پس این نماز را به عنوان عشاء از روی احتیاط تمام نماید و بعد از خواندن مغرب، باید آن را اعاده نماید؛ برای این که در این نماز متوجه بهم خوردن ترتیب شده و انجام رکعت چهارم، تخلف عمدی است و وجهی برای صحت ندارد.
سیدنا الاستاد در کتاب مستند، ج11، ص400 میفرماید: وجهی برای تصحیح این نماز وجود ندارد؛ چون یک رکعت آخر که خوانده شده است، یک تخلف عمدی است و قاعده لا تعاد هم جاری نمیشود؛ چون تخلف در وقت است.