< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1400/12/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/أحكام الأوقات /مسأله شماره 17 و 18

 

مسأله شماره 17:

إذا نذر النافلة لا مانع من إتيانها في وقت الفريضة‌ و لو على القول بالمنع هذا إذا أطلق في نذره‌ و أما إذا قيده بوقت الفريضة فإشكال على القول بالمنع و إن أمكن القول بالصحة لأن المانع إنما هو وصف النفل و بالنذر يخرج عن هذا الوصف و يرتفع المانع و لا يرد أن متعلق النذر لا بد أن يكون راجحا و على القول بالمنع لا رجحان فيه فلا ينعقد نذره و ذلك لأن الصلاة من حيث هي راجحة و مرجوحيتها مقيدة بقيد يرتفع بنفس النذر و لا يعتبر في متعلق النذر الرجحان قبله و مع قطع النظر عنه حتى يقال بعدم تحققه في المقام‌.[1]

نافله که نذر شود درست است و حتی پس از نذر می‌شود آن را در وقت فریضه انجام داد.

مانعی که وجود داشت تطوع بود و پس از نذر مانع از بین رفته است و می‌تواند نماز نذر شده را در وقت فریضه انجام دهد.

در صورتی که نذر مطلق باشد، فریضه مانع نمی‌شود؛ زیرا طبیعت نافله متعلق نذر می‌شود و انعقاد نذر کامل است، وقت که فرا برسد، هم وقت برای نافله منذوره است و هم برای فریضه، اگر نذر را مقید به وقت فریضه کند؛ مثلا نذر کند که نماز جعفر طیار را در اول مغرب بخواند، در این صورت دو قول وجود دارد؛ یکی این که این نافله درست نیست؛ چون رجحانش محقق نیست، رجحان در صورتی می‌تواند ملاک باشد که مزاحمت نداشته باشد و رجحانی که مزاحمت دارد ملاک برای نذر نمی‌شود.

فقیه همدانی در کتاب مصباح الفقیه، کتاب الصلاة ص64 می‌فرماید: این نذر منعقد نمی‌شود؛ چون رجحان وجود ندارد. در صورتی که این نذر مقید به وقت فریضه شود و با وقت فریضه تزاحم داشته باشد، رجحانی نخواهد داشت.

اما سید طباطبائی یزدی که از عبارتش با اشاره استفاده می‌شود و سیدنا الاستاد این اشارت را توضیح می‌دهد که اگر نافله مقید به وقت فریضه، نذر شود، این نذر درست است و اشکال عدم رجحان وجود ندارد؛ برای این که منظور از رجحان رجحان عارضی نیست؛ بلکه ذاتی است و نماز بما هی نماز رجحان دارد و مانع از عدم انعقاد نذر عدم رجحان است.

رجحان مثل قدرت است که قدرت فقط در حالت امتثال شرط است و اشتراط آن قبل از امتثال دلیلی ندارد. رجحان هم همین گونه است که بعد از انعقاد کافی است. نماز رجحان ذاتی داشته و مانع تطوع بوده و بعد از نذر مانع و حضاضت از بین رفت و رجحان در مقام عمل است و ضرری ندارد.

مسأله شماره 18:

النافلة تنقسم إلى مرتبة و غيرها‌ الأولى هي النوافل اليومية التي مر بيان أوقاتها و الثانية إما ذات السبب كصلاة الزيارة و الاستخارة و الصلوات المستحبة في الأيام و الليالي المخصوصة و إما غير ذات السبب و تسمى بالمبتدئة لا إشكال في عدم كراهة المرتبة في أوقاتها و إن كان بعد صلاة العصر أو الصبح و كذا لا إشكال في عدم كراهة قضائها في وقت من الأوقات و كذا في الصلوات ذوات الأسباب و أما النوافل المبتدئة التي لم يرد فيها نص بالخصوص و إنما يستحب الإتيان بها لأن الصلاة خير موضوع و قربان كل تقي و معراج المؤمن فذكر جماعة أنه يكره الشروع فيها في خمسة أوقات أحدها بعد صلاة الصبح حتى تطلع الشمس. الثاني بعد صلاة العصر حتى تغرب الشمس. الثالث عند طلوع الشمس حتى تنبسط. الرابع عند قيام الشمس حتى تزول. الخامس عند غروب الشمس أي قبيل الغروب و أما إذا شرع فيها قبل ذلك فدخل أحد هذه الأوقات و هو فيها فلا يكره إتمامها و عندي في ثبوت الكراهة في المذكورات إشكال‌.[2]

شیخ طائفه در کتاب مبسوط ج1، ص117 و 118 همین پنج مورد را از موارد کراهت نافله ذکر می‌کند.

در کتاب خلاف، ج1، ص520 همین موارد را از موارد مکروه ذکر می‌کند و در نهایت می‌فرماید «دليلنا: إجماع الفرقة و أخبارهم[3]

متن مشهور (متن شرایع)، ج1، ص62: همین موارد خمسه را جزء موارد مکروه بیان می‌فرماید به طور صریح و واضح.

صاحب جواهر در کتاب جواهر، ج7، ص125، در این رابطه می‌فرماید این قول به کراهت مشهور است به شهرة عظیمة کادت ان تکون اجماعا.

محقق حلی در کتاب معتبر، ج2، ص61 همین موارد را ذکر می‌کند و نصوصی را در این رابطه مورد استناد قرار می‌دهد.

نصوص:

نصوص بر دو طائفه است یک دسته اطلاق دارد و جواز اتیان نافله را به طور مطلق و در تمامی اوقات اعلام می‌کند. دسته‌ی دوم در این پنج مورد غیر جایز اعلام می‌کند.

وسائل، باب 38 از ابواب مواقیت، حدیث 1 و 2 و 6 و 9:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الطَّاطَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ وَ عَلِيِّ بْنِ رِبَاطٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ قَالَ: لَا صَلَاةَ بَعْدَ الْفَجْرِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ- فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ إِنَّ الشَّمْسَ- تَطْلُعُ بَيْنَ قَرْنَيِ الشَّيْطَانِ وَ تَغْرُبُ بَيْنَ قَرْنَيِ الشَّيْطَانِ- وَ قَالَ لَا صَلَاةَ بَعْدَ الْعَصْرِ حَتَّى تُصَلَّى الْمَغْرِبُ.[4]

وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُكَيْنٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا صَلَاةَ بَعْدَ الْعَصْرِ حَتَّى تُصَلَّى الْمَغْرِبُ - وَ لَا صَلَاةَ بَعْدَ الْفَجْرِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ.[5]

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَيْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع فِي حَدِيثِ الْمَنَاهِي قَالَ: وَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنِ الصَّلَاةَ عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ- وَ عِنْدَ غُرُوبِهَا وَ عِنْدَ اسْتِوَائِهَا.[6]

در این روایات از لحاظ رجالی توثیق خاصی نسبت به رجال همه‌ی این اسناد دیده نمی‌شود. سیدنا می‌فرماید این روایات که قابل استناد نیستند به دلیل ضعف سندی است.

سه نکته را باید مد نظر قرار داد:

نکته‌ی اول این است که این روایات در باب احکام غیر الزامیه است و مشمول قاعده تسامح است و قاعده تسامح در نزد مشهور معتبر می‌باشد.

نکته‌ی دوم این است که شیخ اجماع اعلام کرد و محقق حلی و دیگر فقهاء به این احادیث اعتماد کرده و صاحب جواهر فرمود مشهور است.

نکته‌ی سوم این است که مجموعه‌ی روایات مناهی در نزد محدیثین از شهرت و اعتبار مستقلی برخوردار می‌باشد.

طائفه‌ی دوم از روایات اطلاق دارد و از اطلاق آن استفاده می‌شود که نماز نافله در این اوقات اشکالی ندارد.

وسائل، باب 35 از ابواب مواقیت، حدیث شماره 1:

وَ لَيْسَ بِمَحْظُورٍ عَلَيْهِ أَنْ يُصَلِّيَ النَّوَافِلَ- مِنْ أَوَّلِ الْوَقْتِ إِلَى قَرِيبٍ مِنْ آخِرِ الْوَقْتِ.[7]

باب 39، حدیث 1 و 2 و 14:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: أَرْبَعُ صَلَوَاتٍ يُصَلِّيهَا الرَّجُلُ فِي كُلِّ سَاعَةٍ- صَلَاةٌ فَاتَتْكَ فَمَتَى مَا ذَكَرْتَهَا أَدَّيْتَهَا- وَ صَلَاةُ رَكْعَتَيْ طَوَافِ الْفَرِيضَةِ- وَ صَلَاةُ الْكُسُوفِ وَ الصَّلَاةُ عَلَى الْمَيِّتِ- هَذِهِ يُصَلِّيهِنَّ الرَّجُلُ فِي السَّاعَاتِ كُلِّهَا.[8]

این حدیث اطلاق دارد و از اطلاق آن استفاده می‌شود که در آن اوقات کراهتی در کار نیست.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ فَاتَهُ شَيْ‌ءٌ مِنَ الصَّلَوَاتِ- فَذَكَرَ عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ أَوْ عِنْدَ غُرُوبِهَا- قَالَ فَلْيُصَلِّ حِينَ يَذْكُرُ.[9]

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ حَبِيبٍ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع تَكُونُ عَلَيَّ الصَّلَاةُ- النَّافِلَةُ مَتَى أَقْضِيهَا- فَكَتَبَ ع‌ أَيَّ سَاعَةٍ شِئْتَ مِنْ لَيْلٍ أَوْ نَهَارٍ.[10]

محقق حلی در کتاب معتبر، ج2، ص62 می‌فرماید: مقتضای جمع بین روایات مانعه و مجوزه این می‌شود که صلوات در این اوقات مکروه باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo