< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1400/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/أحكام الأوقات /وقت وقت نافله شب

 

نافله شب:

بحث در باره‌ی نوافل بود. نکات تکمیلی مربوط به نوافل را بیان کنیم و بعد بپردازیم به نافله شب:

نکته‌ی اول این است که در مسأله شماره پنج فرمود: «و إذا أراد فعل بعض الصلوات الموظفة في بعض الليالي بعد العشاء جعل الوتيرة خاتمتها[1] .»‌

سرّ و مستند این خاتمه این است که در کتاب وسائل، باب 42 از ابواب بقیة الصلوات المندوبه، ح5، صحیحه زراره آمده: «وَ لْيَكُنْ آخِرُ صَلَاتِكَ وَتْرَ لَيْلَتِكَ.[2] »

از این حدیث استفاده شده است که هر نماز مستحبی یا قضائی اگر بر عهده‌ی مکلف باشد و بخواهد آن را انجام دهد، وتیره را آخر قرار دهد.

شیخ در مبسوط، می‌فرماید: «فإن كان عليه صلاة اخرى ختم بهاتين الركعتين[3] » باید وتیره را خاتم قرار دهد.

محقق حلی در کتاب شرایع، می‌فرماید: «وركعتان من جلوس بعد العشاء. ويمتد وقتهما بامتداد وقت الفريضة وينبغي أن يجعلهما خاتمة نوافله[4]

نکته‌ی تکمیلی دوم این است که در مسأله شماره شش آمده: «و يجوز دسها في صلاة الليل قبل الفجر[5]

در اینجا نصی داریم در باب 44 از ابواب مواقیت، حدیث 6:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي جَرِيرِ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ: صَلِّ صَلَاةَ اللَّيْلِ فِي السَّفَرِ- مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ فِي الْمَحْمِلِ وَ الْوَتْرَ وَ رَكْعَتَيِ الْفَجْرِ.[6]

سیدنا الاستاد می‌فرماید این روایت صریح در مطلوب است که دسّ بشود؛ ولی اشکالی که دارد این است که در این حدیث ابی جریر بن ادریس قمی آمده که توثیق ندارد. تحقیقی که به عمل آمد این است که ابی جریر از مروی عنه صفوان است؛ علاوه بر این که خود سیدنا در کتاب معجم، ج22، ص86 می‌فرماید: علی التحقیق ابو جریر ثقه است. در صورتی که ابو جریر ثقه باشد، دلالت این حدیث بر مطلوب کامل است.

منظور از این وتر، وتیره است و ظاهر آن شفع و وتر را نشان می‌دهد. سیدنا می‌فرماید دلالت این روایت بر مطلوب کامل است.

تحقیق این است که هر چند وتر در لسان حدیث به معنای وتیره آمده است؛ ولی در نماز شب اگر وتر بیاید آن وتری است که بعد از شفع است و بحث ما در آن نیست و بحث ما در وتیره‌ی بعد از عشاء است. پس چیزی که در اینجا به عنوان مستند اعلام می‌شود، این است که مشهور آن است که دسّ شود. در این روایت دسّ نیامده است و ثانیا این رکعتی الفجری که آمده است معنایی ندارد؛ مگر این که دسّ به معنای اضافه شدن باشد؛ یعنی اضافه کن بر این نماز، نماز دیگری را، اگر اضافه در کار باشد به عنوان انضمام، فرمایش سیدنا درست خواهد بود.

ممکن است گفته شود که نص در مورد سفر است و احتمال خصوصیت داشته باشد و دسّ و انضمام در سفر جایز است که بشود نماز شب را قبل از نصف شب انجام دهد؛ امّا سفر خصوصیت دیگری ندارد که انضمام نافله صبح به نافله شب هم از خصوصیات سفر باشد. اگر تناسب حکم و موضوع بود الغاء خصوصیت می‌شود و احتمال خصوصیت باید عقلائی باشد و صرف احتمال کافی نیست.

نکته‌ی سوم این است که در مسأله شماره شش آمده: «إلا أن الأفضل إعادتها في وقتها‌[7]

در این رابطه باید مستندش را بیان کنیم و آن نصی است که در وسائل، باب 51 از ابواب مواقیت، حدیث شماره 8 و 9 آمده است:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع رُبَّمَا صَلَّيْتُهُمَا وَ عَلَيَّ لَيْلٌ- فَإِنْ قُمْتُ وَ لَمْ يَطْلُعِ الْفَجْرُ أَعَدْتُهُمَا[8] .

از این صحیحه‌ی حماد استفاده شده است که افضل اعاده‌ی فافله صبح است در وقت آن.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ إِنِّي لَأُصَلِّي صَلَاةَ اللَّيْلِ وَ أَفْرُغُ مِنْ صَلَاتِي- وَ‌ أُصَلِّي الرَّكْعَتَيْنِ فَأَنَامُ مَا شَاءَ اللَّهُ- قَبْلَ أَنْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ- فَإِنِ اسْتَيْقَظْتُ عِنْدَ الْفَجْرِ أَعَدْتُهُمَا.[9]

این روایت موثقه است و دلالتش بر اعاده‌ی در وقت کامل می‌باشد.

مسأله شماره هشت:

وقت نافلة الليل ما بين نصفه و الفجر الثاني‌ و الأفضل إتيانها في وقت السحر و هو الثلث الأخير من الليل و أفضله القريب من الفجر‌[10]

نکته‌ی اول این است که وقت نافله شب پس از نصف شب است تا فجر دوم.

نکته‌ی دوم این است که انجام این نماز در وقت سحر (ثلث آخر شب) افضل است و افضل از آن نزیک فجر اول می‌باشد.

اقوال:

شیخ طوسی در کتاب خلاف، می‌فرماید: « وقت صلاة الليل بعد انتصاف الليل،

 

و كلما قرب الى الفجر كان أفضل ... دليلنا: إجماع الفرقة[11]

این متن عروة گویا از متن شیخ گرفته شده است.

محقق حلی در کتاب شرایع، می‌فرماید: «وصلاة الليل: بعد انتصافه. وكلما قرب من الفجر كان أفضل.[12] »

محقق حلی در کتاب معتبر می‌فرماید: بر این مطلب که نماز شب بعد از نصف شب است، علماء ما تماما بر آن می‌باشند.

باب 43 از ابواب مواقیت، حدیث شماره 4:

وَ عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ الطَّائِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا صَلَّى الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ- أَوَى إِلَى فِرَاشِهِ فَلَا يُصَلِّي شَيْئاً إِلَّا بَعْدَ انْتِصَافِ اللَّيْلِ- لَا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا فِي غَيْرِهِ.[13]

سند این روایت صحیح است و دلالت این روایت بر مطلوب کامل می‌باشد.

روایت ذیل هم صحیحه می‌باشد.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ فُضَيْلٍ عَنْ أَحَدِهِمَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يُصَلِّي بَعْدَ مَا يَنْتَصِفُ اللَّيْلُ ثَلَاثَ عَشْرَةَ رَكْعَةً. [14]

روایات در این زمینه در حدّ استفاضه می‌باشد.

محقق حلی در ادامه می‌فرماید: دلیل بر این مطلب آیه قرآن است که آمده ﴿وَ بِالْأَسْحٰارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴾ .[15]

سیدنا الاستاد در این رابطه به دو روایت دیگری استناد می‌کند. گویا دلالت این نصوصی را که تا الآن یادآور شدیم، خالی از اشکال نمی‌داند. در کتاب مستند عروه می‌فرماید: دو روایت را می‌توان به عنوان مستند این حکم اعلام کرد که برای فرد مختار وقت نماز شب بعد از نصف شب است و افراد دارای عذر قبل از آن هم می‌توانند بخوانند.

روایت اول موثقه زراره است که در وسائل، باب 35 از ابواب تعقیب، حدیث شماره 2 است: « إِنَّمَا عَلَى أَحَدِكُمْ إِذَا انْتَصَفَ اللَّيْلُ أَنْ يَقُومَ- فَيُصَلِّيَ صَلَاتَهُ جُمْلَةً وَاحِدَةً ثَلَاثَ عَشْرَةَ رَكْعَةً[16] » که می‌فرماید از مفهوم این آیه استفاده می‌شود که اگر نصف شب نرسیده باشد وقت نافله شب فرا نرسیده است.

در اصول و فقه رأی ایشان فرق می‌کند، در اصول مفهوم شرط از منظر سیدنا کامل نیست و در فقه به آن تمسک نموده است.

روایت دوم باب 44 از ابواب مواقیت، حدیث شماره 4 است:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَعِيدٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ صَلَاةِ اللَّيْلِ- وَ الْوَتْرِ فِي السَّفَرِ مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ قَالَ نَعَمْ.[17]

این حدیث دلالت دارد بر دو تا مطلب؛ مطلب اول این است که در وقت ضرورت می‌تواند نماز را در اول وقت بخواند و مطلب دوم این است که اگر ضرورتی نباشد نماز شب را باید بعد از نصف شب انجام دهد.

آنچه را که می‌توان گفت این است که نماز شب بعد از نصف شب مورد اجماع است و نصوص آن هم در این رابطه در حد استفاضه می‌باشد. فرمایش سیدنا الاستاد را هم به عنوان تأیید و احترام از روح بزرگ ایشان آوردیم. در نهایت گفته می‌شود که صحیح آن است که مشهور اعلام کرده اند که وقت نماز شب برای فرد مختار بعد از نصف شب است و برای مسافر و کسانی که مشکل دارند می‌توانند اول شب هم بخوانند؛ امّا قضای آن بهتر از مقدم داشتن آن است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo