درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی
1400/11/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/أحكام الأوقات /بررسی وقت نماز صبح
بحث و تحقیق در بارهی وقت صلاة غداة و مسائل مربوط به آن:
امّا اصل مسأله که وقت نماز صبح از طلوع فجر دوم است، در این رابطه اشکالی وجود ندارد. اولین و اصلی ترین مدرک در این رابطه آیهی 78 سوره اسراء است که میفرماید: ﴿أَقِمِ اَلصَّلاٰةَ لِدُلُوكِ اَلشَّمْسِ إِلىٰ غَسَقِ اَللَّيْلِ وَ قُرْآنَ اَلْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ اَلْفَجْرِ كٰانَ مَشْهُوداً﴾[1] در این آیه، قرآن الفجر یعنی نماز صبح و کان مشهودا یعنی این نماز صبح به مشاهدهی ملائکة الله قرار دارد. این مطلب را که نماز صبح مشهود در نزد ملائکه است، در حدیث شماره 1 باب 28 از ابواب مواقیت مشاهده میکنید که در معتبرهی اسحاق بن عمّار چنین آمده:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَخْبِرْنِي عَنْ أَفْضَلِ الْمَوَاقِيتِ- فِي صَلَاةِ الْفَجْرِ قَالَ مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ- إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كٰانَ مَشْهُوداً - يَعْنِي صَلَاةَ الْفَجْرِ تَشْهَدُهُ مَلَائِكَةُ اللَّيْلِ وَ مَلَائِكَةُ النَّهَارِ- فَإِذَا صَلَّى الْعَبْدُ صَلَاةَ الصُّبْحِ مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ- أُثْبِتَ لَهُ مَرَّتَيْنِ تُثْبِتُهُ مَلَائِكَةُ اللَّيْلِ وَ مَلَائِكَةُ النَّهَارِ.[2]
این روایت چند منظوره است؛ منظور اول این است که قرآن الفجر نماز صبح است و آن هم در طلوع فجر صادق. منظور دوم این است که نماز فجر مشهود در نزد ملائکه است و آنان نگاه میکنند که این بندهی زاهد و مخلص خداوند متعال، نماز صبح را در اول وقت انجام میدهد.
نصوصی که در این رابطه آمده در ضمن بحث ارائه خواهد شد؛ امّا از لحاظ فقهی این مسأله مورد اجماع فقهاء میباشد. شیخ طوسی در کتاب خلاف، میفرماید: « أول وقت صلاة الفجر لا خلاف فيه انه حين يطلع الفجر الثاني، فإما آخر الوقت فعندنا أن وقت المختار الى أن يسفر الصبح و وقت المضطر الى طلوع الشمس[3] ». در این مطلب که وقت نماز صبح فجر ثانی و فجر صادق است اختلافی وجود ندارد.
محقق حلی در کتاب معتبر، ج2، ص44 میفرماید: « أول وقت الغداة طلوع الفجر الثاني و هو البياض المنتشر في الأفق ... و لا اعتبار بالأول المسمى «ذنب السرحان» ... و على ما ذكرناه إجماع أهل العلم.[4] »
سیدنا الاستاد در کتاب مستند عروه، ج11، ص196 میفرماید: وقت نماز صبح فجر ثانی است و اختلافی در آن وجود ندارد.
نصوص در این رابطه در حدّ استفاضه یا بالاتر از آن میباشد؛ از باب نمونه، در باب 26 از ابوباب مواقیت، حدیث شماره 1، چنین آمده:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: وَقْتُ الْفَجْرِ حِينَ يَنْشَقُّ الْفَجْرُ- إِلَى أَنْ يَتَجَلَّلَ الصُّبْحُ السَّمَاءَ- وَ لَا يَنْبَغِي تَأْخِيرُ ذَلِكَ عَمْداً- لَكِنَّهُ وَقْتٌ لِمَنْ شُغِلَ أَوْ نَسِيَ أَوْ نَامَ.[5]
سند این روایت را ما صحیح اعلائی میدانیم هر چند که توثیق خاصی برای ابراهیم هاشم ندیده اند و حسنه هم گاهی اعلام میکنند.
حدیث شماره 2، صحیحه زراره است:
وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: إِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ فَقَدْ دَخَلَ وَقْتُ الْغَدَاةِ.
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ يَزِيدَ بْنِ خَلِيفَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: وَقْتُ الْفَجْرِ حِينَ يَبْدُو حَتَّى يُضِيءَ.[6]
سند این روایت بر اساس مسلک ما معتبر است و برای یزید بن خلیفه، دو راه اعتبار وجود دارد: یکی این که مروی عنه یونس بن عبد الرحمن است که از اصحاب اجماع میباشد. مسلک ما در بارهی اصحاب اجماع این شد که فردی از اصحاب اجماع اگر از یک راوی بدون واسطه نقل کند، آن مروی عنه مورد اعتماد و وثوق است. راه دیگر این است که یزید بن خلیفه مروی عنه مشایخ ثلاث است و صفوان از او روایت نقل کرده است. پس روایت از نظر سند اعتبار دارد و مدلول هم صریح و واضح میباشد.
روایت شماره 5 صحیحه عبد الله بن سنان است که در فراز بعدی آن را مورد استناد قرار میدهیم.
امّا سیدنا الاستاد، در کتاب مستند عروه، ج11، ص199 و 200، در باره ی دلالت این روایات بحث و نقد و اشکالی دارد و بعد میفرماید برای اثبات مطلوب میتوانیم از دو روایتی که در باب 27 از ابواب مواقیت آمده استفاده کنیم.
روایت اول صحیحه ابو بصیر است:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ لَيْثٍ الْمُرَادِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقُلْتُ مَتَى يَحْرُمُ الطَّعَامُ- عَلَى الصَّائِمِ وَ تَحِلُّ الصَّلَاةُ صَلَاةُ الْفَجْرِ- فَقَالَ إِذَا اعْتَرَضَ الْفَجْرُ فَكَانَ كَالْقُبْطِيَّةِ الْبَيْضَاءِ- فَثَمَّ يَحْرُمُ الطَّعَامُ عَلَى الصَّائِمِ وَ تَحِلُّ الصَّلَاةُ صَلَاةُ الْفَجْرِ- قُلْتُ أَ فَلَسْنَا فِي وَقْتٍ إِلَى أَنْ يَطْلُعَ شُعَاعُ الشَّمْسِ- قَالَ هَيْهَاتَ أَيْنَ يُذْهَبُ بِكَ تِلْكَ صَلَاةُ الصِّبْيَانِ.[7]
قبطیهی بیضاء پارچهی ظریف براق ساخت مصر بوده که یک درخششی داشته است.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: الصُّبْحُ هُوَ الَّذِي إِذَا رَأَيْتَهُ كَانَ مُعْتَرِضاً- كَأَنَّهُ بَيَاضُ نَهَرِ سُورَاءَ.[8]
این روایت هم صحیحه است؛ زیرا اسناد شیخ صدوق به علی بن عطیه درست و صحیح میباشد. در این روایت هم اعلام شده که فجر این است که سفیدی گسترش پیدا کرده، مثل گسترش نهر سوراء که در بابل عراق بوده یا آب فرات است.
بعد از آن که وقت نماز صبح کتابا و سنتا و اجماعا گفته شد، بحثی به میان آمده که باید بررسی شود و آن این است که آیا دو وقتی که برای نماز صبح اعلام شده است که عبارتند از اسفرار و طلوع شمس، آیا عبارتند از وقت مختار و مضطر یا عبارتند از وقت فضیلت و وقت اجزاء؟
اقوال فقهاء و نصوص در این رابطه چیست؟ شیخان میفرمایند وقت اول یعنی از طلوع فجر صادق تا اسفرار وقت فرد مختار است و از اسفرار تا طلوع شمس وقت فرد مضطر است.
شیخ مفید در کتاب مقنعه، میفرماید: «و لكل صلاة من الفرائض الخمس وقتان أول و آخر فالأول لمن لا عذر له و الثاني لأصحاب الأعذار.[9] » دو وقتی که برای نماز صبح تعیین شده است اولی برای مختار است و دومی برای مضطر.
شیخ طوسی در کتاب خلاف، میفرماید: «وقت المختار الى أن يسفر الصبح و وقت المضطر الى طلوع الشمس.[10] » این دو وقت، در نزد معاشر فقهای امامیه، دو وقت مختار و مضطر میباشد.
محقق حلی در کتاب شرایع، ج1، ص60 میفرماید: هر نماز دو وقت دارد یکی فضیلت و دیگری اجزاء.
در کتاب معتبر، میفرماید: «لكل صلاة وقتان، أول، و آخر، فالأول للفضيلة، و الأخر للاجزاء.[11] »
علامه حلی در کتاب تذکره، میفرماید: «أول وقت الغداة طلوع الفجر الثاني ... وهو قول العلماء كافة ... وآخر وقتها للفضيلة حين يسفر الصبح، وللإجزاء إلى طلوع الشمس.[12] » وقت فضیلت تا اسفرار و روشن شدن هوا است که همراه با تحقق حمره میباشد و پس از آن تا طلوع شمس وقت اجزاء میباشد.
نصوص:
از نصوص کدام یک استفاده میشود؟
باب 26، حدیث1، صحیحه حلبی:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: وَقْتُ الْفَجْرِ حِينَ يَنْشَقُّ الْفَجْرُ- إِلَى أَنْ يَتَجَلَّلَ الصُّبْحُ السَّمَاءَ- وَ لَا يَنْبَغِي تَأْخِيرُ ذَلِكَ عَمْداً- لَكِنَّهُ وَقْتٌ لِمَنْ شُغِلَ أَوْ نَسِيَ أَوْ نَامَ.[13]
دلالت این روایت بر تفسیر شیخان درست به نظر میرسد.
روایت شماره 5 این باب نیز صحیحه است:
وَ عَنْهُ عَنِ النَّضْرِ وَ فَضَالَةَ عَنْ ابْنِ سِنَانٍ يَعْنِي عَبْدَ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لِكُلِّ صَلَاةٍ وَقْتَانِ وَ أَوَّلُ الْوَقْتَيْنِ أَفْضَلُهُمَا- وَقْتُ صَلَاةِ الْفَجْرِ حِينَ يَنْشَقُّ الْفَجْرُ- إِلَى أَنْ يَتَجَلَّلَ الصُّبْحُ السَّمَاءَ- وَ لَا يَنْبَغِي تَأْخِيرُ ذَلِكَ عَمْداً- وَ لَكِنَّهُ وَقْتُ مَنْ شُغِلَ أَوْ نَسِيَ أَوْ سَهَا أَوْ نَامَ- وَ وَقْتُ الْمَغْرِبِ حِينَ تَجِبُ الشَّمْسُ- إِلَى أَنْ تَشْتَبِكُ النُّجُومُ- وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَجْعَلَ آخِرَ الْوَقْتَيْنِ وَقْتاً- إِلَّا مِنْ عُذْرٍ أَوْ مِنْ عِلَّةٍ.[14]
به این دو روایت که تمسک شود، میتوان گفت دو وقتی که برای نماز صبح وجود دارد، عبارت است از وقت مختار و وقت مضطر. در حقیقت نتیجهی این نصوص آن شد که شیخان میفرماید که دو وقت قابل انطباق بر وقت مختار و مضطر است.
محقق حلی در کتاب معتبر، ج2، ص46 میفرماید: دو حدیثی که با هم اختلاف دارد، جمع بین آن دو این نتیجه را میدهد که وقت اول وقت فضیلت است و جواز تأخیر تا طلوع شمس را حمل میکنیم بر وقت اجزاء. حدیث اول عبارت است از حدیث شماره شش باب 26 از ابواب مواقیت که صحیحه زراره است از امام باقر (ع):
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: وَقْتُ صَلَاةِ الْغَدَاةِ- مَا بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ.[15]
این حدیث اطلاق دارد که وقت نماز صبح از ابتدا تا طلوع شمس است و فضیلت و غیر فضیلتی در کار نیست.
روایت بعدی حدیث شماره 13 باب 3 از ابواب مواقیت است:
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ لِكُلِّ صَلَاةٍ وَقْتَانِ وَ أَوَّلُ الْوَقْتِ أَفْضَلُهُ- وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَجْعَلَ آخِرَ الْوَقْتَيْنِ وَقْتاً- إِلَّا فِي عُذْرٍ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ.[16]
سند این روایت صحیح میباشد و به طور واضح اعلام میکند که هر نمازی دو وقت دارد و مکلف نباید عمدا وقت اول را از دست دهد و به تأخیر بیانداز. این روایت را که با روایت شماره 6 باب 26 جمع کنیم، نتیجه این میشود که روایت شماره 13 باب 3 را حمل بر فضیلت میکنیم.
از لحاظ قواعد که بررسی کنیم، میبینیم در این روایات مکرر و صریحا آمده بود که تأخیر جایز نیست مگر در اثر عذر و کسی که مضطر باشد. روایت شماره 13 باب 3 هم تصریح داشت که تأخیر بدون عذر درست نیست. با این نصوص و با این ظهور و صراحتی که در دلالت این نصوص هست، این مطلب به دست میآید که وقت اول وقت مختار است و وقت دوم وقت مضطر میباشد و این که فاضلان وقت فضیلت گفته اند وقت مختار با وقت فضیلت قابل تطبیق است و مانعی در کار نیست. محور اختلاف بعد از اسفرار است که آیا وقت مضطر است که تأخیرش عمدا جایز نیست یا وقت اجزاء است که به تأخیر انداختن آن عمدا اشکالی ندارد. دلیل و مستند این اختلاف چیست؟ در جلسهی بعد انشاء الله خواهد آمد.