درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی
1400/11/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/أحكام الأوقات /نکات تکمیلی نسبت به نماز شب
بحث و تحقیق در بارهی نکات تکمیلی نسبت به صلاة اللیل:
نکتهی اول: وقت نماز شب بین غروب و طلوع فجر است. منظور از نصف شب و انتصاف اللیل، حدّ وسط بین غروب شمس و طلوع فجر است که برای تکمیل بحث یادآور میشویم که صاحب جواهر در کتاب جواهر، ج7، ص220-230 سی و دو آیه دال بر مطلوب ذکر میکند که صبح یعنی بعد از طلوع فجر، جزء شب نیست؛ بلکه جزء روز است. یکی آیه 17 روم است که میفرماید: ﴿فَسُبْحٰانَ اَللّٰهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ﴾[1] که صراحت دارد مساء و صباحی است، شب و پایان شبی است. دیگری آیه 5 سوره قدر است. سومی آیه 37 و 38 سوره مدثر است که میفرماید: ﴿وَ اَللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ؛ وَ اَلصُّبْحِ إِذٰا أَسْفَر﴾َ[2] پس از شب صبح به وجود میآید، در این دو آیه مقابله و ترتیب است.
در مسائل شرعی که مراجعه شود، نماز صبح از نماز یومیه است و صوم از اول طلوع فجر است. همین طور است تقسیمی که برای افراد دارای تعدد زوجات میباشد. مسائل مربوط به حج مثل بیتوته در منا هم همین گونه است.
در لغت نامه، مثل العین و مجمع البحرین نهار را میگوید از طلوع فجر است. در لغت و ادب فارسی، علامه دهخدا در لغت نامه دهخدا میفرماید صبح یعنی سپیده دم و اول روز. شیخ سعدی که استاد ادب و بیان فارسی است در یک مصرعی میگوید:
صبح دمید و روز شد خیز و شراغ را وانشان.
آنچه که مهم است این است که شیخ در کتاب خلاف، میفرماید: «الفجر الثاني هو أول النهار و آخر الليل فينفصل به الليل من النهار... و أجمع عليه المسلمون.»[3] اعمش که میگفت بین شب و روز فاصلهی است، منقضی شده است. در عرف هم که مراجعه کنیم مردم اهل عرف، بعد از فجر صبحکم الله میگویند نه مساکم الله.
گاهی در صطلاحات عوام عرب آمده است که اول روز طلوع شمس است این توسعه در اصطلاح عوام عرب ریشهی لغوی و شرعی ندارد. بنابراین علی التحقیق نیمهی شب همان است که گفته شد.
نکتهی تکمیلی دوم تعیین نمیهی شب است. گفته شد که در نص معتبری، باب 55 آمده است که ستارههایی است که از قمة الرأس عبور کند نصف شب میشود. این نص علامت را بیان میکند و در فقه فقط، شهید در کتاب ذکری، این معرفت نیمهی شب را اجمالا اعلام میکند و میفرماید: «لليل زوال كزوال الشمس قال فبأى شئ نعرفه فقال بالنجوم إذا انحدرت والظاهر انه عنى به انحدار النجوم الطوالع عند غروب الشمس»[4] . اما معرفت تفصیلی این عبور ستارگان وظیفهی علم نجوم و رصد نجومی است که اعتبار آن بر اساس اعتبار قول اهل خبره میباشد.
این امور را در اتباع از سلف صالح گفتیم و در عصر ما رصد خانههای دقیق و پیشرفتهی وجود دارد و ساعات شرعی که اعلام میشود اعتبار دارد و اعتبارش برگرفته از اعتبار قول اهل خبره است.
نکتهی سوم فضیلت نماز شب است که در بارهی آن گفته میشود ثلث آخر شب است و هر چه نزدیک تر به سحر بشود، فضیلتش بیشتر میشود. محقق حلی در کتاب معتبر، ج2، ص54 میفرماید: وقت فضیلت نماز شب نزدیک سحر و ثلث آخر شب است. علامه حلی در کتاب تذکره، ج2، ص318 همین مطلب محقق حلی را اعلام میکند. بعد میفرماید: «وكلما قرب من الفجر كان أفضل، وعليه علماؤنا»[5] . بعد محقق حلی استناد میفرماید به آیهی قرآن که خداوند متعال میفرماید: ﴿وَ بِالْأَسْحٰارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴾[6] سحر زمانی است که نزدیک فجر میشود. در این رابطه نصی هم داریم که فضیلت نماز شب را برای ما اعلام میکند. وسائل، باب 54 از ابواب مواقیت، حدیث شماره 3 و 4:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هَارُونَ عَنْ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَتَى أُصَلِّي صَلَاةَ اللَّيْلِ- قَالَ صَلِّهَا فِي آخِرِ اللَّيْلِ الْحَدِيثَ.[7]
وَ عَنْهُ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنْ سَاعَاتِ الْوَتْرِ- قَالَ أَحَبُّهَا إِلَيَّ الْفَجْرُ الْأَوَّلُ- وَ سَأَلْتُهُ عَنْ أَفْضَلِ سَاعَاتِ اللَّيْلِ قَالَ الثُّلُثُ الْبَاقِي الْحَدِيثَ.[8]
وقت فضیلت نماز شب را به دست آوردیم.
نکتهی چهارم اهمیت و آثار نماز شب است کتابا و سنتا و سیرتا:
آیات یکی آیه ﴿وَ بِالْأَسْحٰارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴾[9] است؛ دیگری آیه 9 زمر: ﴿أَمَّنْ هُوَ قٰانِتٌ آنٰاءَ اَللَّيْلِ سٰاجِداً وَ قٰائِماً يَحْذَرُ اَلْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي اَلَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ اَلَّذِينَ لاٰ يَعْلَمُونَ إِنَّمٰا يَتَذَكَّرُ أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ﴾[10] ؛ سومی آیه 79 سوره اسراء: ﴿وَ مِنَ اَللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نٰافِلَةً لَكَ عَسىٰ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقٰاماً مَحْمُوداً﴾[11] آن مقام شایسته و پسندیدهی که به دست میآید، در اثر تهجد است و در این آیه به آن امر شده است و از آنجا که وجوب اختصاص به صلوات یومیه دارد، این امر دلالت بر تأکد انجام نماز شب دارد. در سوره شعراء آیه 219 میفرماید: ﴿اَلَّذِي يَرٰاكَ حِينَ تَقُومُ؛ وَ تَقَلُّبَكَ فِي اَلسّٰاجِدِينَ﴾[12] عجب لذتی است که برای یک عابد مخلص وجود دارد.
اما از جهت نصوص روایاتی را نقل کنیم که بسیار مضمون عالی دارد. شیخ مفید در کتاب مقنعه، نقل میکند: «وَ وَصَّى رَسُولُ اللَّهِ ص أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي الْوَصِيَّةِ الظَّاهِرَةِ إِلَيْهِ فَقَالَ فِيهَا وَ عَلَيْكَ يَا عَلِيُّ بِصَلَاةِ اللَّيْلِ وَ عَلَيْكَ يَا عَلِيُّ بِصَلَاةِ اللَّيْلِ وَ عَلَيْكَ يَا عَلِيُّ بِصَلَاةِ اللَّيْلِ»[13] ؛ «وَ قَالَ الصَّادِقُ ع لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ لَمْ يُصَلِّ صَلَاةَ اللَّيْلِ. يريد أنه ليس من شيعتهم المخلصين»[14] . شیخ مفید میفرماید: «فإذا مضى النصف الأول من الليل فليقم إلى صلاته و لا يفرطن فيها[15] ». باید به نماز شب قیام کند و در این رابطه سهل انگاری و تفریط نکند.
احادیث در مورد آثار نماز شب:
کتاب مقنعه، ص 120: «وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا قَامَ الْعَبْدُ مِنْ لَذِيذِ مَضْجَعِهِ وَ النُّعَاسُ فِي عَيْنِهِ لِيُرْضِيَ رَبَّهُ تَعَالَى بِصَلَاةِ لَيْلِهِ بَاهَى اللَّهُ تَعَالَى بِهِ الْمَلَائِكَةَ وَ قَالَ أَ مَا تَرَوْنَ عَبْدِي هَذَا قَدْ قَامَ مِنْ لَذِيذِ مَضْجَعِهِ لِصَلَاةٍ لَمْ أَفْتَرِضْهَا عَلَيْهِ اشْهَدُوا أَنِّي قَدْ غَفَرْتُ لَهُ[16] » کسی که با آن خواب آلودگی از بستر خوابش بلند شود تا رضایت خداوند را به وسیلهی نماز شب به دست آورد، خداوند بر ملائکه اش مباهات میکند و میفرماید: شهادت دهید که من این بنده ام را مورد مغفرت قرار دادم.
باز در مقنعه روایتی است به این مضمون: نماز شب موجب رزق و نورانیت و موجب رضایت حق میشود.
نکتهی بعدی عبارت است از تقدیم و تأخیر نماز شب. در بارهی تقدیم آن روایتی است در وسائل، باب 45، حدیث 1 و 4:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ رَجُلًا مِنْ مَوَالِيكَ مِنْ صُلَحَائِهِمْ- شَكَا إِلَيَّ مَا يَلْقَى مِنَ النَّوْمِ- وَ قَالَ إِنِّي أُرِيدُ الْقِيَامَ بِاللَّيْلِ فَيَغْلِبُنِي النَّوْمُ- حَتَّى أُصْبِحَ فَرُبَّمَا قَضَيْتُ صَلَاتِيَ الشَّهْرَ الْمُتَتَابِعَ- وَ الشَّهْرَيْنِ أَصْبِرُ عَلَى ثِقْلِهِ فَقَالَ قُرَّةُ عَيْنٍ وَ اللَّهِ- قُرَّةُ عَيْنٍ وَ اللَّهِ وَ لَمْ يُرَخِّصْ فِي النَّوَافِلِ أَوَّلَ اللَّيْلِ- وَ قَالَ الْقَضَاءُ بِالنَّهَارِ أَفْضَلُ ... فَرَخَّصَ لَهُنَّ فِي الصَّلَاةِ أَوَّلَ اللَّيْلِ- إِذَا ضَعُفْنَ وَ ضَيَّعْنَ الْقَضَاءَ.[17]
سند این روایت صحیح میباشد.
قَالَ وَ قَالَ الصَّادِقُ ع قَضَاءُ صَلَاةِ اللَّيْلِ بَعْدَ الْغَدَاةِ- وَ بَعْدَ الْعَصْرِ مِنْ سِرِّ آلِ مُحَمَّدٍ ص الْمَخْزُونِ.[18]
سید طباطبائی یزدی میفرماید: «ويعرف نصف الليل بالنجوم الطالعة أول الغروب إذا مالت عن دائرة نصف النهار إلى طرف المغرب و على هذا فيكون المناط نصف ما بين غروب الشمس و طلوعها لكنه لا يخلو عن إشكال لاحتمال أن يكون نصف ما بين الغروب و طلوع الفجر كما عليه جماعة و الأحوط مراعاة الاحتياط هنا و في صلاة الليل التي أول وقتها بعد نصف الليل و يعرف طلوع الفجر باعتراض البياض الحادث في الأفق المتصاعد في السماء الذي تشابه ذنب السرحان و يسمى بالفجر الكاذب و انتشاره على الأفق و صيرورته كالقبطية البيضاء و كنهر سورى بحيث كلما زدته نظرا أصدقك بزيادة حسنة و بعبارة أخرى انتشار البياض على الأفق بعد كونه متصاعدا في السماء.»[19]
قبطیهی بیضاء یک پارچهی سفید براق و درخشان است. نهر سوری ترجمه شده است به آب فرات.
در این رابطه که علامت ذکر شده است و فقهاء و نصوص علامت آن را بیان کرده اند. اگر کسی از خانه اش بیرون هم نرود و به خبر و اطلاعی که از سوی رسانهها اعلام میشود، به عنوان إخبار و اطلاع از سوی اهل خبره اعتماد کند، مورد اعتبار است.
بحث فقهی که در این رابطه وجود دارد این است که وقت ادا و قضای نماز صبح تا چه اندازه است؟ اسفرار و طلوع شمس دو تا غایت برای نماز صبح گفته شده است و به تبع آن، دو قول در این مسأله وجود دارد؛ یکی قول شیخان که وقت اول (از طلوع فجر تا اسفرار) وقت مختار است و تا طلوع شمس وقت برای مضطر میباشد؛ امّا فاضلان گفته اند وقت اول (از طلوع فجر تا اسفرار) وقت فضیلت است و وقت دوم یعنی تا طلوع شمس وقت اجزاء است. اصل وقت نماز صبح که طلوع فجر باشد بحثی در آن نیست؛ از یک سو خود عمل واضح است و از سوی دیگر آیات و اقوال و روایات در این رابطه هیچ ابهامی ندارد.