< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1400/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/أحكام الأوقات /بحث و تحقیق در باره‌ی اوقات فضیلت

 

قالت فاطمة الزهراء (س): بهترین شما کسانی اند که با همسر و خانواده‌ی خود نرم خو و خوش برخورد باشد. نرم خویی شیوه‌ی مؤمنین و پیروان اهل بیت (ع) است. علماء باید در همه‌ی موارد نرم خو باشد، خشونت از صفات یک روحانی نیست. خشونت با روحانیت تطبیق نمی‌کند و اگر کسی خشونت داشته باشد، صحت سلب دارد و روحانی به معنای کلمه نیست و عنوان از او سلب می‌شود.

بحث و تحقیق در باره‌ی فضیلت اوقات نماز:

نکته‌ی تکمیلی در باره‌ی جمع بندی:

در جمع بندی چهار صورت برای جمع گفته شد، صورت سوم این بود که صحیحه‌ی فضلاء که در آن «قدمان» آمده، قوت سند دارد، مقدّم می‌شود. در این رابطه یک تعارض داخلی دارد که در همان باب هشت «قدمان» و «اقدام» آمده است و نصی هم هست که «قدم» و «قدمان» گفته است. برای رفع این تعارض باید فکری بکنیم و آن این است که اگر قدمان و اربعة اقدام باشد، بر ذراع و ذراعان قابل تطبیق است و اگر قدم و قدمان باشد تعارض دارد. ثانیا خود این روایت تعارض دارد که قدم درست است یا قدمان؟

راه حل این است که قدم دو معنا دارد یکی معنای لغوی و دیگری معنای عامی و عرفی. معنای لغوی قدم به اندازه یک کف پا است که دو قدمش تقریبا یک ذراع می‌شود؛ اما در روایتی که قدم و قدمان آمده است، به معنای عرفی است؛ یعنی یک گام و یک خطوه که تقریبا یک ذراع است.

بحث ما در وقت فضیلت مغرب و عشاء بود که گفته شد از غیبوبت شمس تا غیبوبت شفق است و شیخان و فاضلان این مطلب را گفته بودند.

نکته این است که گفته می‌شود رأی شیخ طوسی بر این است که وقت مغرب مضیق است؛ زیرا فرمود: «أول وقت المغرب، إذا غابت الشمس، و آخره إذا غاب الشفق و هو الحمرة[1] .» ثانیا نصوص صراحت داشت در این که وقت مغرب مضیق است و در آن آمده است «و له وقت واحد.»

در این رابطه محقق حلی در کتاب معتبر، می‌فرماید: «أول وقت المغرب عن غروب الشمس، و هو إجماع العلماء، و آخره للفضيلة إلى ذهاب الشفق، و الاجزاء الى أن يبقى لانتصاف الليل قدر العشاء [2] .» پس با توجیهی که ایشان بیان کرده، هم معنای روایت معلوم می‌شود و هم نسبتی که به شیخ طوسی داده شده معلوم می‌شود که منظور وقت فضیلت باشد نه کل وقت نماز مغرب.

سیدنا الاستاد توجیه دیگری دارد، روایات باب 18 صحاح بود و می‌فرمود وقت واحد است، سیدنا می‌فرماید این روایات در جهت بیان این مطلب نیست که بگوید بقیه‌ی صلوات وقت وسیعی دارد؛ ولی مغرب وقتش مضیق است (مستند عروه، ج11، ص115) این نصوص در این جهت است که بقیه‌ی صلوات خمس، نافله‌ی قبل از فریضه دارند و نماز مغرب نافله قبل از خودش ندارد. این نصوص در جهت بیان این مطلب اند. برای فرائض چهار گانه‌ی دیگر که نوافل قبل از آن است، دو وقت گفته شده اول و آخر؛ امّا برای مغرب که نافله‌ی قبل از آن نیست؛ لذا از این جهت گفته لها وقت واحد.

آنچه که از این مستند استفاده می‌شود این است که نصوص با صراحت می‌فرماید که وقت مغرب واحد است و مضیق است و حمل آن بر فضیلت طبق آنچه که محقق حلی فرمودند با توجه به نصوص دیگری که در باب 26 و 27 وباب 17 آمده، جمع بین نصوص نتیجه اش این می‌شود که این «من المغرب الی ذهاب الشفق» را حمل بر فضیلت کینم و «الی نصف اللیل» را بر وقت اجزاء کنیم و تا چهار رکعت مانده به طلوع آفتاب را حمل بر وقت صاحبان عذر نماییم.

وقت فضیلت عشاء:

و وقت فضيلة العشاء من ذهاب الشفق إلى ثلث الليل فيكون لها وقتا إجزاء قبل ذهاب الشفق و بعد الثلث إلى النصف[3]

فضیلت عشاء از ذهاب شفق تا ثلث شب است که نصوص آن در باب 17، حدیث 5 و 9 و باب 21، حدیث 2 و 4 آمده است که در جلسه‌ی قبل خوانده شد.

وقت اجزاء قبل از ذهاب شفق و بعد از ثلث تا نصف شب است، اما قبل از ذهاب شفق برا اساس نصوصی است که مکرر خوانده شد که «لکل صلاة وقتان»، وقت ظهرین و عشائین گفته شد و بعد فرمود وقت ظهرین و عشائین مشترک است «الا انه هذه قبل هذه». این نصوص را با این نصی که وقت اختصاصی مغرب را تا ذهاب شفق گفته است، در کنار هم قرار دهیم، وقت اجزاء برای نماز عشاء قبل از ذهاب شفق جا دارد؛ چون در وقت است و قاعده‌ی اجزاء هم شامل آن می‌شود.

اما بعد از ثلث تا نصف شب، نصوص متعددی دارد که در باب 16 از ابواب مواقیت، روایاتی آمده؛ از جمله حدیث شماره 6، صحیحه بکر بن محمد:

وَ أَوَّلُ وَقْتِ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ ذَهَابُ الْحُمْرَةِ- وَ آخِرُ وَقْتِهَا إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ يَعْنِي نِصْفَ اللَّيْلِ[4] .

در این روایت تصریح شده که آخر وقت عشاء تا نصف شب است؛ امّا روایتی که در باره‌ی وقت عشاء تا ثلث شب است، در جلسه‌ی قبل بیان شد.

بنابراین وقت فضیلت عشاء تا ثلث است و بعد از ثلث تا نصف وقت اجزاء است و بعد از نصف تا نزدیک طلوع فجر وقت اولی الاعذار است.

و وقت فضيلة الصبح من طلوع الفجر إلى حدوث الحمرة في المشرق‌.[5]

در این رابطه بدایتی دارد و نهایتی. در باره‌ی اول وقت شیخ طوسی می‌فرماید که اختلافی وجود ندارد؛ یعنی تمامی فقهاء بر این اند که اول وقت صبح، همان طلوع فجر صادق است. شیخان و فاضلان بر آن تصریحاتی دارند که نیاز به تکرار نیست.

در متن آمده که وقت فضیلت تا حدوث حمره است در این رابطه صحیحه‌ی علی بن یقطین را داریم، باب 51 از ابواب مواقیت:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَخِيهِ الحُسيَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الرَّجُلِ لَا يُصَلِّي الْغَدَاةَ- حَتَّى يُسْفِرَ وَ تَظْهَرَ الْحُمْرَةُ وَ لَمْ يَرْكَعْ رَكْعَتَيِ الْفَجْرِ- أَ يَرْكَعُهُمَا أَوْ يُؤَخِّرُهُمَا قَالَ يُؤَخِّرُهُمَا.[6]

در سند ثقات و جد و پدر و فرزند است که در آن آمده نماز صبح را تا آشکار شدن سرخی در جهت مشرق نخوانده، آیا می‌تواند نافله را اول بخواند بعد نماز واجب را؟ فرموده نه نافله را به تأخیر بیاندازد.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنْ هِشَامٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّكْعَتَيْنِ قَبْلَ الْفَجْرِ- قَالَ تَرْكَعُهُمَا حِينَ تَتْرُكُ الْغَدَاةَ إِنَّهُمَا قَبْلَ الْغَدَاةِ[7]

منظور از رکعتین قبل از فجر، نافله نماز صبح است. روایت اول، تنها روایتی است که در آن کلمه «حمره» آمده است.

شیخ مفید در کتاب مقنعه، ص94 می‌فرماید: وقت نماز صبح از طلوع فجر تا طلوع شمس است.

شیخ طوسی در کتاب خلاف، می‌فرماید: در نزد ما وقت نماز صبح از طلوع فجر تا اسفرار است برای مختار و تا طلوع شمس است برای مضطر؛ دلیل ما اجماع فرق می‌باشد.

وسائل، باب 26 از ابواب مواقیت، روایت 6:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: وَقْتُ صَلَاةِ الْغَدَاةِ- مَا بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ.[8]

سند صحیح و دلالت آن واضح است.

وقت فضیلت نماز صبح تا آشکار شدن حمره است و دلیل اسفرار روایت شماره 1 همین باب است که قبلا آن را خواندیم:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: وَقْتُ الْفَجْرِ حِينَ يَنْشَقُّ الْفَجْرُ- إِلَى أَنْ يَتَجَلَّلَ الصُّبْحُ السَّمَاءَ- وَ لَا يَنْبَغِي تَأْخِيرُ ذَلِكَ عَمْداً- لَكِنَّهُ وَقْتٌ لِمَنْ شُغِلَ أَوْ نَسِيَ أَوْ نَامَ.[9]

تجلل همان اسفرار و تحقق حمره است و تا طلوع شمس وقت اولی الاعذار است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo