< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1400/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/تعداد نوافل /سقوط نوافل رباعیه در سفر

 

نوافل:

در باره‌ی اعداد فرائض و نوافل بحث می‌کردیم و گفته شد که مجموع آن 51 رکعت است، کتاباً و سنتاً و اجماعاً و فرائض یومیه هم پنج تاست اجماعاً؛ بلکه ضرورتاً.

محقق حلی در کتاب معتبر، ج2، ص10 و 11 می‌فرماید: فرائض یومیه پنج نماز است «أما وجوب الصلاة الخمس، فمعلوم ضرورة، لا يختلف أهل الإسلام فيه[1] ». بعد می‌فرماید: این عدد، جزء ضروریات است که نیاز به بحث ندارد.

گفتم که اگر امری ضروری بود، نیاز به استدلال نیست و اگر از آیه‌ی قرآن، به عنوان تیمّن و نورانی ساختن مطلب استفاده کنیم، در جهت استحکام مطلب مفید و مؤثر خواهد بود.

کتاب وسائل، باب 2 از ابواب اعداد فرائض، حدیث شماره 1، صحیحه زراره:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَمَّا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الصَّلَاةِ- فَقَالَ خَمْسُ صَلَوَاتٍ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ- فَقُلْتُ هَلْ سَمَّاهُنَّ اللَّهُ وَ بَيَّنَهُنَّ فِي كِتَابِهِ قَالَ نَعَمْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لِنَبِيِّهِ ص أَقِمِ الصَّلٰاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ دُلُوكُهَا زَوَالُهَا- وَ فِيمَا بَيْنَ دُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ أَرْبَعُ‌ صَلَوَاتٍ- سَمَّاهُنَّ اللَّهُ وَ بَيَّنَهُنَّ وَ وَقَّتَهُنَّ- وَ غَسَقُ اللَّيْلِ هُوَ انْتِصَافُهُ- ثُمَّ قَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ- إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كٰانَ مَشْهُوداً فَهَذِهِ الْخَامِسَةُ.[2]

این ورایت از کتاب الله تعداد فرائض را برای ما بیان کرده است.

اجماع را از معتبر یادآور شدیم.

سیدنا الاستاد در مستند عروه، ج11، ص14 و صفحات بعد از آن می‌فرماید: آیات زیادی در این رابطه وجود دارد و روایات در حد تواتر؛ بلکه بالاتر از آن است، در همین ابواب اعداد فرائض.

آنگاه نسبت به این فرائض، یک نکته‌ی را باید یاد آور شد که قابل توجّه است. باب 9 از ابواب اعداد فرائض، حدیث شماره 1 صحیحه‌ی هشام بن سالم، نکته‌ی که وجود دارد این است که باید این فرائض به چه صورتی انجام گیرد.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِي الصَّلَاةِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ- قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِكَتِهِ- أَ مَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِي كَأَنَّهُ يَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِيَدِ غَيْرِي- أَ مَا يَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ‌ بِيَدِي.[3]

منظور از تحفیف و سبک شمردن نماز، خواندن آن با عجله و تند تند است تا به کارهایش برسد و نمی‌داند که کارها و حوائج دست خداست. کسی که نماز را با عجله بخواند تا به حوائجش برسد، اشتباه رفته است، حوائج دست خداست. نماز تان را با آرامش بخوانید، حوائج با مدیریت بالا درست می‌شود.

روایت شماره 2 باب 9 از ابواب اعداد فرائض:

أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَبْصَرَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع رَجُلًا يَنْقُرُ صَلَاتَهُ- فَقَالَ مُنْذُ كَمْ صَلَّيْتَ بِهَذِهِ الصَّلَاةِ- فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ مُنْذُ كَذَا وَ كَذَا- فَقَالَ مَثَلُكَ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ الْغُرَابِ إِذَا نَقَرَ- لَوْ مِتَّ مِتَّ عَلَى غَيْرِ مِلَّةِ أَبِي الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ- ثُمَّ قَالَ عَلِيٌّ ع إِنَّ أَسْرَقَ النَّاسِ مَنْ سَرَقَ صَلَاتَهُ.[4]

فقهاء در مقدمه‌ی کتاب صلاة شان این روایت را می‌آورند.

دزدی از نماز این است که آن حالتی صلاتی و طمئنینه و اذکار را به سرقت می‌برد.

در باره‌ی نوافل می‌فرماید که مجموع آن با فرائض 51 رکعت است. تأکیدی که دارد در باره‌ی نوافل یومیه است که در بعضی از نصوص شبهه‌ی وجوب دیده می‌شود؛ به طور مثال روایت 2 باب 13 از ابواب اعداد فرائض چنین است:

وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ فِي حَدِيثٍ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ الصَّلَاةَ- رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ عَشْرَ رَكَعَاتٍ- فَأَضَافَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى الرَّكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ- وَ إِلَى الْمَغْرِبِ رَكْعَةً فَصَارَتْ عَدِيلَ الْفَرِيضَةِ- لَا يَجُوزُ تَرْكُهُنَّ إِلَّا فِي سَفَرٍ وَ أَفْرَدَ الرَّكْعَةَ فِي الْمَغْرِبِ- فَتَرَكَهَا قَائِمَةً فِي السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ- فَأَجَازَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ كُلَّهُ- فَصَارَتِ الْفَرِيضَةُ سَبْعَ عَشْرَةَ رَكْعَةً- ثُمَّ سَنَّ رَسُولُ اللَّهِ ص النَّوَافِلَ أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِينَ رَكْعَةً مِثْلَيِ الْفَرِيضَةِ- فَأَجَازَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ ذَلِكَ‌ وَ الْفَرِيضَةُ وَ النَّافِلَةُ إِحْدَى وَ خَمْسُونَ رَكْعَةً- مِنْهَا رَكْعَتَانِ بَعْدَ الْعَتَمَةِ- جَالِساً تُعَدُّ بِرَكْعَةٍ مَكَانَ الْوَتْرِ إِلَى أَنْ قَالَ- وَ لَمْ يُرَخِّصْ رَسُولُ اللَّهِ ص لِأَحَدٍ تَقْصِيرَ الرَّكْعَتَيْنِ- اللَّتَيْنِ ضَمَّهُمَا إِلَى مَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- بَلْ أَلْزَمَهُمْ ذَلِكَ إِلْزَاماً وَاجِباً- وَ لَمْ يُرَخِّصْ لِأَحَدٍ فِي شَيْ‌ءٍ مِنْ ذَلِكَ إِلَّا لِلْمُسَافِرِ- وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يُرَخِّصَ مَا لَمْ يُرَخِّصْهُ رَسُولُ اللَّهِ ص- فَوَافَقَ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ أَمْرَ اللَّهِ وَ نَهْيُهُ نَهْيَ اللَّهِ- وَ وَجَبَ عَلَى الْعِبَادِ التَّسْلِيمُ لَهُ كَالتَّسْلِيمِ لِلَّهِ.[5]

این روایت صحیحه اعلائی بر مسلک ماست، منتها برخی از اعاظم به خاطر علی بن ابراهیم عن ابیه، آن را حسنه گفته اند.

در جلسه‌ی قبل گفتم که دو رکعت عشای نشسته یک رکعت به حساب می‌آید و این روایت مستند آن می‌باشد و فقط از روی استحسان نبود، هر چند مذاق و استحسان اگر در کنار دلیل باشد مشکلی ایجاد نمی‌کند و در خود نص آمده است که دو رکعت نافله عشاء یک رکعت به حساب می‌آید.

کسانی که می‌گوید احدی و خمسین وتیره را هم یک رکعت حساب می‌کنند و کسانی که خمسین گفته اند، وتیره را بدل از وتر می‌دانند و آن دو را یکی به حساب می‌آوردند.

جواب این است که مکان الوتر گفته و در اول شب است و بر اساس احتمال این که برای نماز وتر بیدار نشود، این نماز وتیره جای آن را پر می‌کند.

منظور از نقل این حدیث این بود که اهمیت نوافل را با استناد به روایت برای شما یادآور شوم.

فقهاء مستحبات را در عمل واجبات می‌دانستند؛ بخصوص نوافل یومیه را. اگر جماعت بود، نوافل یومیه را می‌توان بعد از جماعت انجام داد؛ حتی نوافل ظهر و عصر را می‌شود بعد از آن انجام داد.

شیخ طوسی می‌فرماید: در تعابیر اگر الزام گفته باشد، حمل بر استحباب مؤکد می‌شود.

نوافل جمعه که گفته می‌شود نوافل جمعه بیشتر از نوافل بقیه‌ی روزهای هفته است. در این رابطه اولا خلافی وجود ندارد و ثانیا نصوصی که در این باب آمده است دلالت دارد بر این که نوافل روز جمعه شش رکعت می‌شود؛ از جمله وسائل، باب 11 از ابواب صلاة جمعه، حدیث شماره 6، 5 و 7 که از باب نمونه در روایت ذیل (صحیحه سعد بن سعد اشعری) چنین آمده:

وَ عَنْهُ عَنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّلَاةِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ- كَمْ رَكْعَةً هِيَ قَبْلَ الزَّوَالِ- قَالَ سِتُّ رَكَعَاتٍ بُكْرَةً وَ سِتٌّ بَعْدَ ذَلِكَ- اثْنَتَا عَشْرَةَ رَكْعَةً- وَ سِتُّ رَكَعَاتٍ بَعْدَ ذَلِكَ- ثَمَانِيَ عَشْرَةَ رَكْعَةً- وَ رَكْعَتَانِ بَعْدَ الزَّوَالِ- فَهَذِهِ عِشْرُونَ رَكْعَةً- وَ رَكْعَتَانِ بَعْدَ الْعَصْرِ فَهَذِهِ ثِنْتَانِ وَ عِشْرُونَ رَكْعَةً.[6]

سید یزدی می‌فرماید: این نوافل از رباعیات در سفر ساقط می‌شود. طبق قاعده که فرع تابع اصل است، نمازهای چهار رکعتی که قصر می‌شود نوافلش هم ساقط می‌شود و اشکال و اختلافی در باره‌ی سقوط نوافل رباعیات وجود ندارد و علاوه بر آن روایتی در وسائل به عنوان مستند ما وجود دارد و آن صحیحه محمد بن مسلم است که در باب 21 از ابواب اعداد فرائض آمده:

1- مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّلَاةِ تَطَوُّعاً فِي السَّفَرِ- قَالَ لَا تُصَلِّ قَبْلَ الرَّكْعَتَيْنِ وَ لَا بَعْدَهُمَا شَيْئاً نَهَاراً.[7]

نماز تطوع در نماز های یومیه که در سفر دو رکعت خوانده می‌شوند، قبل و بعد از آن (ظهر و عصر و عشاء) ساقط است.

محقق حلی در کتاب معتبر، ج2، ص11 می‌فرماید: در نماز صبح و مغرب عدم سقوط نافله مورد اجماع یا مذهب علماء است.

در این رابطه نصوصی هم داریم، وسائل، باب 25 از ابواب اعداد فرائض، ح 2 و 6:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ ع صَلِّ صَلَاةَ اللَّيْلِ وَ الْوَتْرَ وَ الرَّكْعَتَيْنِ فِي الْمَحْمِلِ.[8]

منظور از اسناده، اسناد شیخ طوسی است که در سند قبل از آن آمده است.

محمل یعنی سفر و این روایت اعلام می‌کند که نمازهای نوافل لیلیّه در سفر ساقط نمی‌شود.

وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُصَلِّي مِنَ اللَّيْلِ ثَلَاثَ عَشْرَةَ رَكْعَةً- مِنْهَا الْوَتْرُ وَ رَكْعَتَا الْفَجْرِ فِي السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ[9] .

این روایت موثقه است به دلیل وجود ابن فضال و ابن بکیر.

این روایت هم دلالت دارد بر این که نوافل شب و نافله صبح، در سفر ساقط نمی‌شود.

در این رابطه، آنچه مورد اتفاق فقهاء است، این است که نوافل رباعیات در سفر ساقط است عزیمةً، نه رخصةً؛ یعنی خواندن آن جایز نیست و خواندن آن تشریع به حساب می‌آید.

نوافلی که پا بر جا است بر اصل خود باقی است و نوافل شب هم اجماعا و نصّاً ثابت است. اختلاف در نماز وتیره است که در سفر ساقط می‌شود یا باقی خواهد بود؟

سید طباطبائی یزدی در کتاب عروه که مستند ماست می‌فرماید:

و يسقط في السفر نوافل‌ الظهرين و الوتيرة على الأقوى‌[10] .

دلیل آن اجماعی است که ادعا شده است و همین طور اطلاقات نصوص می‌باشد.

فقیه حلی در کتاب سرائر، ج1، ص194 می‌فرماید: وتیره در سفر ساقط است، مثل نوافل یومیه اجماعاً، به جهت اطلاق سقوط نوافل رباعیه.

نص:

3- وَ عَنْهُ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الصَّلَاةُ فِي السَّفَرِ رَكْعَتَانِ- لَيْسَ قَبْلَهُمَا وَ لَا بَعْدَهُمَا شَيْ‌ءٌ إِلَّا الْمَغْرِبَ ثَلَاثٌ.[11]

پس اطلاق این ورایت و روایت شماره یک این باب (صحیحه محمد بن مسلم)، دلیل این مسأله می‌باشد.

بنابراین مستندی که می‌توانیم برای کلام سید یزدی ارائه بدهیم، اطلاق سقوط نوافل یومیه است که ظهرین و عشائین است و وتیره هم جزء نوافل عشاء به حساب بیاید، علاوه بر اجماعی که ابن ادریس فرموده اند.

تحقیق این است که عدم سقوط اقوا است؛ چنانکه شیخ در نهایه به این مضمون می‌فرماید: وتیره در سفر ساقط نیست. دلیل آن در جلسه‌ی بعد خواهد آمد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo