< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1400/10/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/تعداد فرائض /اقوال در مورد کیفیت وجوب نماز جمعه

 

کتاب الصلاة

اگر کسی خواسته باشد با مبانی استنباط آشنا شود و در گردونه‌ی اجتهاد قرار بگیرد، باید کتاب صلاة را با جدیت دنبال کند.

صلاة همان طوری که ذی المقدمه برای طهارت است و از لحاظ تحقیقی، فقهی و استنباطی، رتبه‌ی برتری دارد نسبت به طهارت.

بحث صلاة در عین این که بحث فقهی است، ذکر الله هم هست و به اصطلاح یک عنایت چند منظوره است.

گفته می‌شود که صلاة از ضروریات مذهب است و از مسائل مستحدثه باید بحث شود. جواب این است که شما باید به اصطلاح عوام، شنا کردن را بلد شوید و کسی که شنا کردن را در اقیانوس استنباط بلد شود، باید بحث استدلالی طهارت و صلاة را فراگیرد و انگهی خود تان می‌توانید مسائل مستحدثه را بررسی کنید. قواعد و شیوه و روش جمع بین نصوص و استفاده از اصول و راه و رسم اجتهادی، در کتاب طهارت و صلاة است و اگر بنده مبسوط الید بودم برای رساندن فضلاء در سطح اجتهاد تأیید می‌کردم که طهارت و صلاة اجتهادی را بگذرانند.

کتاب عروة الوثقی متن ماست و مستندات ما، به طور کلّ آراء قدمای مثل شیخان (مفید وطوسی) و فاضلان (محقق حلی و علامه حلی) و شهیدین (اول و ثانی) و جامع المقاصد و جواهر تا تقریرات درس سیدنا الاستاد است. مصباح الفقیه، فقیه همدانی که بسیار دقیق است، نیز جزء مستندات ماست.

کار را فقهاء انجام داده اند و حقیر این مستندات را جمع آوری و آسان سازی می‌کنم و از عمق این متون، مطالب را جوهر گیری شده در اختیار شما قرار می‌دهم.

در باره‌ی صلاة نکته‌هایی را اشاره کردیم و نکات دیگر از این قرار است:

اولین نکته آیه 44 سوره عنکبوت است که می‌فرماید: ﴿إِنَّ اَلصَّلاٰةَ تَنْهىٰ عَنِ اَلْفَحْشٰاءِ وَ اَلْمُنْكَرِ﴾[1] علامه طباطبائی (سید بحر العلوم اول، استاد صاحب جواهر) می‌فرماید همین نهی از فحشاء بزرگ ترین وصف صلاة است.

در احادیث چنین آمده:

« الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ[2] »؛ « مَا مِنْ صَلَاةٍ يَحْضُرُ وَقْتُهَا- إِلَّا نَادَى مَلَكٌ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ أَيُّهَا النَّاسُ- قُومُوا إِلَى نِيرَانِكُمُ الَّتِي أَوْقَدْتُمُوهَا عَلَى ظُهُورِكُمْ- فَأَطْفِئُوهَا بِصَلَاتِكُمْ.[3] »؛ «معراج کل مؤمن نقی[4] »؛ « أَصْلُ الْإِسْلَامِ الصَّلَاةُ[5] »

در کتاب تحف العقول که بر اساس مسلک ما کتاب معتبری است و برای هر اهل علم لازم است که آن را داشته باشد؛ چون اقوال ائمه (ع) به ترتیب در آن جمع آوری شده است. در این کتاب، آمده است: « اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا خَيْرُ الْعَمَل[6] ‌»

باز در احادیث چنین آمده: « فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِالصَّلَاةِ فَمَا الصَّلَاةُ قَالَ خَيْرُ مَوْضُوعٍ‌ [7] »؛ «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّينِ[8] ‌»

در باب 6 از ابواب اعداد فرائض از کتاب وسائل، حدیث 11 نقل شده که اگر کسی استخفاف به نماز کند از شفاعت اهل بیت (ع) محروم است. این روایت با سند خوب از ابی بصیر چنین نقل شده است:

«دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ حَمِيدَةَ أُعَزِّيهَا بِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع- فَبَكَتْ وَ بَكَيْتُ لِبُكَائِهَا ثُمَّ قَالَتْ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَوْ رَأَيْتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عِنْدَ الْمَوْتِ لَرَأَيْتَ عَجَباً فَتَحَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَالَ اجْمَعُوا كُلَّ مَنْ بَيْنِي وَ بَيْنَه‌ قَرَابَةٌ قَالَتْ فَمَا تَرَكْنَا أَحَداً إِلَّا جَمَعْنَاهُ فَنَظَرَ إِلَيْهِمْ ثُمَّ قَالَ إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ[9] »

استخاف را اگر اخلاقی بحث کنیم، خطر استخفاف فراگیر است و اکثریت قریب به اتفاق، نسبت به نماز استخفاف می‌کنند؛ چون همه با خشوع و توجه نماز نمی‌خوانند و از لحاظ فقهی اگر بحث کنیم این است که نماز را حد اقل در اول وقت بخواند. اگر وقت نماز برسد و مکلف در وقت نماز توجهی به نماز نکند و به سمت و سوی نماز حرکت نکند، استخفاف است و لذا ما گفته ایم نماز یک وقت دارد و آن اول وقت است و آخر وقت مورد عفو و غفران الله است نه رضوان الله. نماز وقتش فقط اول وقت است «الصلاة لوقتها[10] ». اگر وقت نماز شده است، انگار خبری نیست، این استخفاف است. امام صادق (ع) در آخر عمرش فرموده: شفاعت ما به کسانی که نسبت به نماز استخفاف ورزند، نمی‌رسد.

ورودی بحث، بحث از تعداد نماز واجب است که شیخ مفید در کتاب مقنعه، می‌فرماید: «و المفروض من الصلاة خمس في اليوم و الليلة[11] »

شیخ طوسی در کتاب مبسوط، می‌فرماید: «و أما ما يجب بالإطلاق فالخمس صلوات في اليوم و الليلة[12] ».

این عدد پنجگانه محل اختلاف بین کافه‌ی مسلمین نیست و نقش و اثر این نماز، اعتراف به ربوبیت خدا و ارتباط با خداست. نماز تحقق رابطه بین عابد و معبود است.

محقق حلی در کتاب معتبر، می‌فرماید: «أما وجوب الصلاة الخمس، فمعلوم ضرورة، لا يختلف أهل الإسلام فيه.»[13] نه تنها مورد اجماع و تسالم است؛ بلکه ضرورت است و انکار این ضرورت کفر می‌آورد.

باز می‌فرماید: واجب نه تا نماز است: یومیه، جمعه، عیدین در زمان حضور، کسوف، اموات، آیات، طواف، زلزله و زلزال و صلاة واجب به وسیله‌ی نذر.

صاحب جواهر در کتاب جواهر، ج7، ص11 می‌فرماید: نماز واجب به این نه تا منحصر است و حصر استقرائی است نه عقلی و حصر استقرائی فقه، قلمرو و میدان فحصش نصوص و روایات است. در نهایت می‌فرماید: «مجموع الفريضة والنافلة إحدى وخمسين ركعة[14] ».

در بحث از صلاة سیدنا الاستاد در کتاب مستند العروة، ج11، ص14 می‌فرماید: ابتدا باید از وجوب صلاة جمعه بحث کنیم که معرکة الاراء است.

الدرة النجفیه کتاب شعری است که صاحب عروة در ابتدا از آن یک بیتی را در باره‌ی صلاة نقل کرده:

تنهى عن المنكر و الفحشاء أقصر فهذا منتهى الثناء

فصل 1 في أعداد الفرائض و نوافلها‌

الصلوات الواجبة ستة اليومية و منها الجمعة و الآيات و الطواف الواجب و الملتزم بنذر أو عهد أو يمين أو إجارة و صلاة الوالدين على الولد الأكبر و صلاة الأموات.[15]

در باره‌ی وجوب نماز جمعه به طور کلّ دو رأی وجود دارد:

1- وجوب صلاة جمعه مشروطا

2- وجوب صلاة جمعه اطلاقا.

در اصل وجوب صلاة جمعه اختلافی نیست و یک امر مسلم بین مسلمین است و شبهه‌ی وجود ندارد؛ اما بحث در این است که صلاة جمعه به صورت مشروط واجب است یا به صورت مطلق؟ دو قول وجود دارد.

اما قولی که می‌گوید به صورت مشروط واجب است؛ یعنی شرط حضور امام و در زمان غیبت واجب نیست، در این صورت هم اگر نماز جمعه انجام شود، از نماز ظهر کفایت می‌کند.

اما قول دوم این است که نماز جمعه واجب است اطلاقا در زمان غیبت و حضور؛ منتهی امامت جمعه را طبیعتا باید فرد عادل بر عهده بگیرد. این قول هم این مطلب را در ضمن دارد که اگر نماز ظهر در روز جمعه خوانده شود، از نماز جمعه کفایت کند.

گفته می‌شود که قدمای اصحاب؛ مثل شیخ طوسی و اتباع ایشان (ابن زهره و ابن ادریس) بر این اند که نماز جمعه به طور مشروط واجب است. شیخ طوسی در کتاب خلاف، ج1، ص626 میفرماید: نماز جمعه مشروطا واجب است «عليه إجماع الفرقة[16] ». نماز جمعه اختصاص دارد به زمان حضور که خود امام باشد یا امام جماعت از سوی امام منصوب شود؛ حتی گفته میشود که وجوب مشروط نه مشهور نزد قدما بلکه مجمع علیه عند القدماء است.

قول دوم منسوب است به شهید ثانی در کتاب رساله‌ی علمیه اش که رساله‌ی فتوایی است، فرموده نماز جمعه اطلاقا واجب است و اشتراط به زمان حضور ندارد.

سیدنا الاستاد قائل نسبت به قول دوم را شهید ثانی اعلام کرده؛ ولی در تحقیق معلوم شد که محقق حلی که چهار طبقه از شهید مقدم است در کتاب معتبر ج2، ص279 می‌فرماید: اقوال در باره‌ی وجوب نماز جمعه مختلف است و آنچه که ما می‌گوییم این است که نماز ظهر در روز جمعه مورد نهی قرار گرفته و عملی که مورد نهی قرار گیرد، صلاحیت تقرب و وجوب را ندارد؛ بنابراین صلاة جمعه در روز جمعه به طور متعین واجب است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo