< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1400/09/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/التيمم /مساله 16 و 17 و 18 از مسائل مربوط به تیمم به همراه ادله فقهاء و نصوص باب

 

مساله شانزدهم از مسائل مربوط به تیمم

مسألة ١٦ : إذا رفع يده في أثناء المسح ثم وضعها بلا فصل وأتم فالظاهر كفايته ، وإن كان الأحوط الإِعادة.[1] اگر کسی در اثناء مسح، دست خودش را برداشت از روی ممسوح و بعد دوباره گذاشت در همان محل بلافاصله و مسح را کامل کرد، ظاهر این است که این مسح کفایت می‌کند و اشکالی ایجاد نمی‌کند. برای اینکه منظور از مسح، مسح تمام آن موضع هست، مسح تمام روی ممسوح، اما اتصال و انقطاع، شرط نشده است. وإن كان الأحوط الإِعادة هر چند احتیاط، احتیاط مستحبی این است که آن مسح را إعاده کند. وجه أحوط این است که قدر متیقن از مسح این است که بلا انقطاع، وعلی الاتصال انجام گیرد. این مطلب تا اینجا مشکلی نداشت.

مساله هفدهم از مسائل مربوط به تیمم

مسألة ١٧ : إذا لم يعلم أنه محدث بالأصغر أو الأكبر وعلم بأحدهما إجمالاً يكفيه تيمم واحد بقصد ما في الذمة.[2] اگر کسی نداند که محدث به حدث اصغر است یا محدث به حدث اکبر؛ و علم اجمالی دارد که یا محدث به اصغر است یا محدث به حدث اکبر، در این صورت اگر تیمم به قصد مافی الذمه کند، درست است. کافی است و اشکالی ندارد. برای اینکه علم دارد یک تیمم به عهده‌اش هست، ولی تردید در تطبیق هست، آن تیممی که علم دارد را به قصد مافی الذمه انجام بدهد، در حقیقت امتثال أمر شده است و قاعده‌ی إجزاء هم در اینجا جا دارد. این مطلب هم شبهه و اشکالی ندارد.

مساله هجدهم از مسائل مربوط به تیمم

مسألة ١٨ : المشهور على أنه يكفي فيما هو بدل عن الوضوء ضربة واحدة للوجه واليدين ، ويجب التعدد فيما هو بدل عن الغسل ، والأقوى كفاية الواحدة فيما هو بدل الغسل أيضاً وإن كان الأحوط ما ذكروه ، وأحوط منه التعدد فيما هو بدل الوضوء أيضاً ، والأولى أن يضرب بيديه ويمسح بهما جبهته ويديه ثم يضرب مرة أخرى ويمسح بها يديه ، وربما يقال : غاية الاحتياط أن يضرب مع ذلك مرة أخرى يده اليسرى ويمسح بها ظهر اليمنى ثم يضرب اليمنى ويمسح بها ظهر اليسرى.[3] این مسئله که نیاز به ترجمه ندارد، مسئله‌ی تعدد ضرب و وحدت آن هست. درباره‌ی ضرب الیدین بما یصح التیمم به طور تحقیقی دو قول وجود دارد. 1- قول مشهور 2- قول معروف.

قول مشهور آن است که در تیمم بدل از وضوء، یک بار دست را به زمین زدن کافی باشد، ضربة واحدة للوجه واليدين کافی است. ودر تیمم بدل از غسل، ضربتین لازم هست. این قول، قول مشهور است. 2. قول معروف؛ این است که برای تیمم هم ضربة واحد کافی هست، برای مسح پیشانی و مسح دست، و برای تیمم بدل از غسل هم، ضربة واحدة کافی است. این دو قول، قول مشهور و قول معروف است. فرق بین مشهور و معروف این است که کل مشهور معروف، و کل معروف لیس بمشهور؛ نسبت أخص مطلق هست. و اما قول غیر معروف که گفته شود برای تیمم بدل از وضو و تیمم بدل از غسل هر کدام ضربتین، قولی هست و غیر معروف. و دلیل و نصی که در آن رابطه آمده است از لحاظ دلالت کامل نیست. بنابراین در این بحث دو قول را که مشهور و معروف هست، مورد بررسی و بحث قرار می‌دهیم،

أقوال مشهور- فقهاء-

اما قول اول که قول مشهور بود، قولی است که شیخان و فاضلان این قول را اعلام کرده‌اند. شیخ مفید قدس الله نفسه الزکیه می‌فرماید: در تیمم بدل از وضوء، ثم ضرب الأرض بباطن كفيه ضربة واحدة فمسح بهما.[4] و شیخ طائفه می‌فرماید: همین مطلبی را که شیخ مفید فرمودند.[5] و الفاضلان که محقق حلی و علامه‌ی حلی هستند. محقق حلی می‌فرماید: قال الشيخان في المبسوط و النهاية و المقنعة: ضربة للوضوء و ضربتان للغسل، و هو أجودها.[6] درباره‌ی وحدت ضربت ید بر تراب و تعدد آن اختلاف وجود دارد. وأجود الاقوال همان است که مشهور می‌گویند. ضربة واحدة للوضوء و للغسل من الجنابة تضرب بيديك مرتين ثمَّ تنفضهما مرة للوجه و مرة لليدين که ضرب واحد نسبت به وضوء و ضربتین نسبت به تیممی که بدل از غسل باشد این اجود الاقوال هست، دلیلش را هم ذکر می‌فرماید که در ضمن بیان نصوص یادآور می‌شویم.

علامه‌ی حلّی قدس الله نفسه الزکیه می‌فرماید درباره‌ی عدد ضربه‌ی ید علی الارض، اختلاف وجود دارد که ضربتٌ واحده باشد یا ضربتین،[7] مثل محقق حلّی می‌فرماید: أجود این است که برای تیمم بدل از وضو، ضربةٌ واحدةٌ کافی باشد و برای تیمم بدل از غسل، ضربتین لازم باشد. این فرمایشاتی بود که گفته شد نسبت به رأی مشهور.

نکته

یک نکته را به ذهنتان بسپارید؛ اگر رأی مشهور، مشهور قدما باشد تا مشهور متأخّرین از قوت و اعتبار بسیار بالایی برخوردار هست. مخصوصاً شیخان و فاضلان اگر یک مطلبی را متحداً اعلام بکنند. از قوت و اعتبار بالایی بهره‌مند خواهد بود.

أقوال غیر مشهور- فقهاء-

و اما قول غیر مشهور که بعضی از فقها و از جمله سید علم الهدی این قول را فرموده‌اند و جمعی از متأخّرین هم به آن قول اعتقاد دارند این است که یک ضربت هم برای بدل از وضو و هم برای تیمم بدل از غسل کافی باشد. مستند این اقوال به عبارت دیگر آنچه که باعث اختلاف نظر شده باشد بین فقها، اختلافی است که در نصوص دیده می‌شود. بنابراین باید نصوص باب را بررسی کنیم ان‌شاءالله تا ببینیم که کدام قول درست و مطابق با نصّ و مطابق با واقع دیده می‌شود.

نصوص باب در این مساله

در این رابطه عنایت کنید، نصوص به طور عمده در کتاب وسائل جلد 2، باب 11 و 12 تدوین شده است. نصوص این حکم در همین دو باب هست. برای اینکه نمونه‌ای را یادآور شده باشیم، ابتداعئً نصّ هر یک از این دو قول را ذکر کنیم آنگاه اگر عملیات جمع ممکن بود به دنبال عملیات جمع برویم.

اما نصوص قول مشهور که شهید در کتاب ذکری جلد 2 ص 162 می‌فرماید که به عمل الاصحاب؛ مشهور تا آنجا بالا می‌برد که گفته می‌شود بهی عمل الاصحاب.

نصوص درباره قول اول – مشهور فقهاء-

متن حدیث: وبإسناده عن سعد بن عبد الله، عن أحمد بن محمد، عن إسماعيل بن همام الكندي، عن الرضا عليه السلام قال: التيمم ضربة للوجه، وضربة للكفين.[8]

این حدیث صحیحه‌ی اسماعیل ابن همام هست. الکندی از اصحاب امام رضا(علیه السلام)، سند صحیحه هست. و باسناده، اسناد شیخ به سعد ابن عبدالله صحیح است. عن احمد ابن محمد، که احمد ابن محمد بن عیسی اشعری ثقةٌ عن اسماعیل ابن همام الکندی که از اصحاب امام رضا(علیه السلام) هست و توثیق خاصّ دارد می‌فرماید که امام فرمود، قال: التيمم ضربة للوجه، وضربة للكفين، تیمم دارای دو ضرب هست، یک ضربی برای وجه و یک ضربی برای کفّین. این روایت سند و مستند است برای قول مشهور که یک ضرب برای وجه و یک ضرب دیگر هم برای کفّین که در حقیقت استفاده از این نصّ یک مقدار اضافاتی هم لازم دارد منظور از ضربة للوجه که تنها نیست. یعنی ضربتی بشود به زمین و پیشانیِ خودش را مسح کند و بعد از آن این کفّین هم با ضربه‌ی دیگر کفّین هم مسح بشود. این دلالت دارد بر اینکه ضربة للوجه هست و وضربة للكفين که دو تا در حقیقت دو ضرب می‌شود. یک ضربی برای وجه و کف و ضرب دوم تنها برای کفّین. این یک حدیثی است که مورد استناد قرار گرفته است.

واما نصوصی که مستند برای ضربه‌ی واحده قرار گرفته است، از نظر فقها

متن روایت: وعنه، عن أبيه، وعن علي بن محمد، عن سهل بن زياد جميعا، عن أحمد ابن محمد بن أبي نصر، عن ابن بكير، عن زرارة قال: سألت أبا جعفر عليه السلام عن التيمم فضرب بيده على الأرض ثم رفعها فنفضها، ثم مسح بها جبينه وكفيه مرة واحدة. ورواه الشيخ بإسناده عن محمد بن يعقوب، ورواه أيضا عن المفيد، عن أحمد بن محمد عن أبيه عن الصفار، عن أحمد بن محمد، عن الحسين بن سعيد، عن أحمد بن محمد، عن ابن بكير، إلا أنه قال: ثم مسح بهما جبهته. أقول: الظاهر أن المراد كون المسح وقع مرة واحدة، فلا يدل على وحدة الضرب. [9] آن هم روایتی است در باب 11 حدیث شماره 3؛ موثقه‌ی زراره هست، سند درست است ولی ابن بکیر از زراره نقل می‌کند که می‌شود موثقه؛ قال: سألت أبا جعفر عليه السلام عن التيمم فضرب بيده على الأرض ثم رفعها فنفضها، ثم مسح بها جبينه وكفيه مرة واحدة این دیگر صریح است بر اینکه یک مرتبه برای مسح جبهه و مسح دست کافی است. در حدیث اول، مرّتین برای کف، مرتین بود مرةٌ للوجه و مرتةٌ للکفین که مفادش می‌شد همان قول مشهور که مرّتینی در کار هست.

و اما جمع بین این دو تا طائفه از نص

این است که شیخ طوسی قدس الله نفسه الزکیه می‌فرماید: حملنا ما يتضمن الحكم مرة على الوضوء وما يتضمن الحكم مرتين على غسل الجنابة لئلا يتناقض الاخبار ، مع انا قد أوردنا خبرين مفسرين لهذه الاخبار أحدهما عن حريز عن زرارة عن ابى جعفر عليه‌السلام ، والآخر عن ابن ابى عمير عن ابن اذينة عن محمد بن مسلم عن ابى عبد الله عليه‌السلام ، وأن التيمم من الوضوء مرة واحدة ومن الجنابة مرتان ومما ورد من الاخبار التي تتضمن الفرض مرة على جهة الاطلاق خبر ابن بكير عن زرارة المتقدم ، وأيضا.[10] که این دو دسته از روایت که آمده است، یک دسته ضربتین را اعلام کرده، دسته‌ی دیگر ضربة الواحده اعلام کرده است قابل جمع است. چرا؟ برای اینکه ضربتین هم قدر متیقن دارد و ضربة الواحده هم قدر متیقن دارد. هر چند در نصوص مطلق آمده، ولیکن چون قدر متیقنی در کار هست، قابل جمع هست. قدر متیقن ضربه‌ی واحده درباره‌ی تیمم بدل از وضوء هست. و ضربتین قدر متیقن در تیمم بدل از غسل هست. بنابراین از هر دو طائفه که جمع بکنیم قدر متیقن را اخذ می‌کنیم از مطلق و هر کدام را به وسیله‌ی دیگری اختصاص می‌دهیم به قدر متیقن. پس نتیجه این می‌شود که در تیمم بدل از وضوء، ضربه‌ی واحده کافی است. و در تیمم بدل از غسل، ضربتین لازم است. این نتیجه‌ی جمع. مضافاً بر این که خود شیخ در کتاب تهذیب همین که در محضر شما هستیم می‌فرماید حملنا ما يتضمن الحكم مرة على الوضوء وما يتضمن الحكم مرتين على غسل الجنابة لئلا يتناقض الاخبار این جمع را کردیم، مره‌ی واحده را اختصاص دادیم به تیمم بدل از وضو، و مرتین را اختصاص دادیم بر تیمم بدل از غسل تا تناقضی بین اقوال در کار نباشد. مع انا قد أوردنا خبرين مفسرين لهذه الاخبار أحدهما عن حريز عن زرارة عن ابى جعفر عليه‌السلام ، والآخر عن ابن ابى عمير عن ابن اذينة عن محمد بن مسلم عن ابى عبد الله عليه‌السلام. با اینکه ما نقل کردیم دو خبر، دو روایتی را که مفسّر است برای این اخبار، یعنی این اخبار را تفسیر می‌کند که ضربه‌ی واحده تیتم بدل از وضو هم هست و ضربتین در تیمم بدل از غسل. أحدهما عن حريز عن زرارة عن ابى جعفر عليه‌السلام ، والآخر عن ابن ابى عمير عن ابن اذينة عن محمد بن مسلم عن ابى عبد الله عليه‌السلام ، وأن التيمم من الوضوء مرة واحدة ومن الجنابة مرتان ومما ورد من الاخبار التي تتضمن الفرض مرة على جهة الاطلاق خبر ابن بكير عن زرارة المتقدم ، وأيضا. این فرمایش شیخ بود، با این جمعی که انجام داده است. علامه‌ی حلّی می‌فرماید که شیخ روایت صحیحی را نقل کرده است از امام صادق(علیه السلام).[11] متن روایت: وروي في الصحيح، عن محمد بن مسلم، عن أبي عبد الله عيه السلام إن التيمم من الوضوء مرة واحدة ومن الجنابة مرتان.[12] علامه‌ی حلی نقل می‌کند که گویا شیخ با سند صحیح از محمد ابن مسلم نقل کرده است؛ این جمعی بود که شیخ انجام داده است، از متن تهذیب هم برای شما گفتم و آنچه را که از این متن علامه‌ی حلی استفاده کرده بود هم برای شما یادآور شدم. و اضافه کنید که در این رأی مشهور چنانکه در این متن آمده است؛ شیخان، فاضلان و شهیدان، در این رأی متحد هستند. و محقق حلّی قدس الله نفسه الزکیه درباره‌ی این مطلب یعنی همین قولی که گفته شد که اسمش هست، قول به تفسیر که تیمم بدل از وضوء یک ضربه هست و تیمم بدل از غسل، ضربتان، نسبت به همین قول به روایتی استناد می‌کند که برای شما یادآور می‌شوم.

متن روایت: وعن الحسين بن سعيد، عن حماد، عن حريز، عن زرارة، عن أبي جعفر عليه السلام قال: قلت له: كيف التيمم؟ قال: هو ضرب واحد للوضوء والغسل من الجنابة تضرب بيديك مرتين، ثم تنفضهما نفضة للوجه، ومرة لليدين، ومتى أصبت الماء فعليك الغسل إن كنت جنبا، والوضوء إن لم تكن جنبا. أقول: الأقرب أن المراد التيمم ضرب واحد، أي نوع واحد وقسم واحد للوضوء والغسل، وليس فيه اختلاف في عدد الضربات، ثم بين أن كل واحد من التيممين لابد له من ضربتين، فلا يدل على التفصيل، بل يدل على بطلانه، ولا أقل من الاحتمال وعلى ما فهمه بعضهمفالمعنى غير صحيح إلا بتقدير وتكلف بعيد.[13] این حدیث صحیحه هم هست. عن الحسین ابن سعید، عن حماد عن حریز که همه را می‌شناسید، از اجلا و ثقات هستند. عن زراره عن ابی جعفر(ع) قال، قلت له زراره گفت عرض کردم محضر آقا، كيف التيمم؟ قال: هو ضرب واحد للوضوء والغسل من الجنابة تضرب بيديك مرتين، ثم تنفضهما نفضة للوجه، ومرة لليدين، ومتى أصبت الماء فعليك الغسل إن كنت جنبا، والوضوء إن لم تكن جنبا. این حدیث تصریح دارد و دلالتش را محقق حلّی و امثال ایشان اعلام کرده‌اند که این است، تیمم بدل از وضو ضربه‌ی واحد لازم دارد و تیمم بدل از غسل، دو ضربه می‌طلبد. تا اینجا که این مسئله را گفتیم، قول مشهور و مستند قول مشهور معلوم شد و اشکال دیگری در کار نیست.

اما جمعی از فقها که در متن هم آمده است و آن قول هم قول معروف هست، از جمله سید به آن قول گویا اعتماد کرده‌اند، این است که ضربه‌ی واحده کافی است.

کلام سیدالخوئی

سیدالاستاد قدس الله نفسه الزکیه می‌فرماید که درست آن است که بگوییم ضربه‌ی واحده کافی است. و برای اثبات این مطلب ابتدائاً به دلالت نصوصی که مستند برای قول تفصیل گفته می‌شد اشکال می‌کنند و آنگاه روایتی را به عنوان مستندی که می‌تواند قول به ضربه‌ی واحده را ثابت کند، اشاره دارد. می‌فرماید این قول، یعنی قول به کفایت ضربه‌ی واحده در تیمم بدل از وضو و در تیمم بدل از غسل، روایتی است که باید به آن توجه کرد.[14]

متن روایت: محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن زرارة قال: قال أبو جعفر عليه السلام: قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله ذات يوم لعمار في سفر له: يا عمار بلغنا أنك أجنبت، فكيف صنعت؟ قال: تمرغت يا رسول الله في التراب، قال: فقال له: كذلك يتمرغ الحمار أفلا صنعت كذا، ثم أهوى بيديه إلى الأرض فوضعهما على الصعيد، ثم مسح جبينه (جبينيه) بأصابعه وكفيه إحديهما بالأخرى، ثم لم يعد ذلك. [15] صحیحه‌ی زراره؛ محمد ابن علی ابن الحسین باسناده عن زراره؛ شیخ صدوق اسنادش به زراره اسناد صحیحی است، سند می‌شود صحیحه. آخر حدیث این است که آقا رسول الله می‌فرماید؛ ثم أهوى بيديه إلى الأرض فوضعهما على الصعيد، ثم مسح جبينه (جبينيه) بأصابعه وكفيه إحديهما بالأخرى، ثم لم يعد ذلك. دستش را که به زمین زد، به جبهه و دستهایش مسح کرد، لم یعد ذلک، یعنی تمام، مرة الواحدة با اینکه سؤال عمار و غسل و تیمم عمار بدل از غسل بود. بنابراین دلالت کامل که تیمم بدل از وضوء و بدل از غسل، ضربت الواحده باشد، کافی است. این فرمایش سیدالاستاد تا به اینجا.

کلام صاحب جواهر

و اما در این رابطه صاحب جواهر قدس الله نفسه الزکیه می‌فرماید: این حدیث ثم لم يعد ذلك دو احتمال دارد، یک احتمالش همین است که بفرماید ضربه را اعاده نکنید. یک ضربه. احتمال دومش این است که مسح را دیگر از این بیشتر انجام ندهید. بنابراین چون دو تا احتمال در این روایت وجود دارد، روایت می‌شود مجمله. ظهور در معنا و مطلوب ندارد.[16]

بنابراین تا به اینجا به این حقیقت رسیدیم که رأی مشهور آن هم مطابق با نظر شیخان و فاضلان و شهیدان، بر این است که تیمم بدل از وضو ضربه‌ی واحده و بدل از غسل ضربتین مضافاً بر نصّی که در این رابطه داشتیم و مضافاً بر آن جمعی که شیخ انجام داده و علامه‌ی حلّی هم آن جمع را تأیید فرموده است. تا اینجا متنی که آمده است که مشهور این است که در تیمم بدل از وضو، ضربه‌ی واحده، و در تیمم بدل از غسل، ضربتین باشد، هوالاقوی و الأولی خواهد بود و اما ضربه‌ی واحد برای تیمم بدل از وضوء و بدل از غسل، تا الآن یک مستندی معتبری دیدیم که از لحاظ سند درست بود و از لحاظ دلالت اجمال داشت، نتیجه‌ی بحث این شد که همان قول اول که تیمم بدل از وضو ضربت واحده و تیمم بدل از غسل ضربتین باشد، مطابق با نظر أعاظم و نصّ معتبر. والله هو العالم. برای سلامتی اقا امام زمان صلوات ختم کنید.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo