درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی
1400/08/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الطهارة/التيمم /مساله 18 و 19 و 20 از مسائل مربوط به تیمم
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین الحمدلله و السلام علی عباده الذین الصطفی و الصلاة و السلام علیک یا مولای یا أباصالح المهدی و رحمة الله و برکاته
مساله هیجدهم از مسائل مربوط به تیمم- وضوی ضرری-
مسألة ١٨ : إذا تحمل الضرر وتوضأ أو اغتسل فإن كان الضرر في المقدمات من تحصيل الماء ونحوه وجب الوضوء أو الغسل وصح ، وإن كان في استعمال الماء في أحدهما بطل ، وأما إذا لم يكن استعمال الماء مضراً بل كان موجباً للحرج والمشقة كتحمل ألم البرد أو الشين مثلاً فلا يبعد الصحة وإن كان يجوز معه التيمم ، لأن نفي الحرج من باب الرخصة لا العزيمة ، ولكن الأحوط ترك الاستعمال وعدم الاكتفاء به على فرضه فيتيمم أيضا.[1]
سید طباطبایی یزدی قدس الله نفسه الزکیه میفرماید: اگر مقدمات وضو و غسل ضرری بود و عمداً مکلف این ضرر را تحمل کرد، این تحمل ضرر در مقدمات، آب را ضرری خرید الآن میخواهد وضو بگیرد، این وضو درست است. چرا؟ چون مقدمات که ضرری بوده است و حرمت داشته است، حرمت مقدمه به ذی المقدمه سرایت نمیکند و ذی المقدمة که الآن آب موجود هست، مقدمه ضرری شد، ولی الان مکلف واجد ماء است. ﴿فأن لم تجدوا﴾ در کار نیست آب موجود است و یک ضرری هم در مقدمه تحمل کرده، لذا وضویی که مقدمهاش ضرری باشد، درست است و ضرری بودن مقدمه در أصل وضوء اشکالی موجود نمیکند هر چند برای مکلف شخصاً اشکالی از جهت تخلف داشته باشد.
وجه أحوط در متن و بحث عسر و حرج
در انتهای همین مسئلهی 18، أحوط را گفتیم، أحوط متن با أحوطی که به نظر این بندهی حقیر خدا هست، خلط شد. این را هم برای شما توضیح بدهم. در آخر میفرماید ولكن الأحوط ترك الاستعمال وعدم الاكتفاء به على فرضه فيتيمم أيضا. اگر تیمم حرجی بود، فرمودند که وضوء اگر بگیرد با فرضی که حرجی هست، بعید نیست که این موضوع درست باشد فلا يبعد الصحة، بعد میفرماید برای اینکه حرج از رخصت است نه از عزیمت، رخصت است نه عزیمت، دربارهی حرج که رخصت است یا عزیمت، اتفاق نظر وجود ندارد صاحب جواهر میفرماید که حرج عزیمت است محقق نائینی میفرماید به این مضمون که حرج تقیید میکند وضو را به غیر از مورد حرج، رخصتی در کار نیست. مکمل بیان هست، سید میفرماید که حرج است. حرجی اگر بود، وضو گرفت، وضویش درست است چرا وضو گرفت، به جهت وجود ملاک که قاعدهی امتنانی این است که یک تکلیف سخت و سنگینی که فعلاً دارد آن را بر میدارد جایش یک تکلیف سبکی بگذارد یا اینکه اصلاً بردارد و جایگزین نگذارد یا بگوید فعلاً این تکلیف از شما نیست. این امتنان است. حرج که مفادش امتنان بود، رفع ملاک نمیکند چون رفع ملاک خلاف امتنان است. بنابراین اگر وضو بگیرد در حالت حرج درست باشد ولکن میفرماید احوط ترک استعمال است. وجه أحوط شبههی در رخصت و عزیمت بودن حرج و شبههی در اینکه بعضی از فقهاء فرمودهاند که حرج وضو را قید میزند یعنی تقیید میکند وضوء را در صورتی که حرجی نباشد در صورت غیر حرجی منحصر اعلام میکند اگر حرجی بود دیگر آن وضوء وضوی مشروعی نیست. بنابراین وجه أحوط را گفتیم، مقتضای أحوط متن این شد؛ ترک استعمال از آن آب استفاده نکند.
سوال:
جواب: قاعدهی لاتعاد، قاعدهی امتناعی است. میگویند در صورتی که رکن را جا نگذاشته باشید، اگر سهواً چیز دیگری را جا گذاشتید اعاده ندارد. مکلّف را سبکدوش میکند. مکلّف راحت میشود از یک کار سنگینی که دوباره إعاده کند آزاد است. منت مساعدت امتنان. اما ملاک را اگر بردارد، مکلّف انجام داد وظیفهای را، أمر نبود؛ ملاک در خود عمل است. أمر کاشف از ملاک است. خود أمر ملاک ندارد. ملاک آن عمل را دارد و در خود آن عمل است. اگر ملاک را بردارد، مکلف یک عملی را که انجام داده، بیفایده میشود. خلاف امتنان. أحوط ترک استعمال شد و عدم اکتفای به این وضوی حرجی شد، وعدم الاكتفاء به على فرضه فيتيمم أيضا. تیمم میکند همانطوری که در مورد قبلی تیمم بود. اما أحوطی که این بندهی حقیر خدا اعلام کردم، دیروز با أحوط متن ختم شد. أحوطی که ما گفتیم عبارت است از وجوب طریقی که برای مکلّف محقق میشود در جهت وصول امتثال قطعی گفتیم که هم وضو بگیرد و هم تیمم بکند. کسی که وضوی حرجی گرفته است، وضویش باشد یک تیممی هم بکند که قطع به امتثال یقین به امتثال حاصل بشود. أحوط ما از باب همان وجود طریقی است که یقین به امتثال حاصل بشود. مطلب تمام.
مساله نوزدهم از مسائل مربوط به تیمم
مسألة ١٩ : إذا تيمم باعتقاد الضرر أو خوفه فتبين عدمه صح تيممه وصلاته، نعم لو تبين قبل الدخول في الصلاة وجب الوضوء أو الغسل ، وإذا توضأ أو اغتسل باعتقاد عدم الضرر ثم تبين وجوده صح، لكن الأحوط مراعاة الاحتياط في الصورتين ، وأما إذا توضأ أو اغتسل مع اعتقاد الضرر أو خوفه لم يصح وإن تبين عدمه. كما أنه إذا تيمم مع اعتقاد عدم الضرر لم يصح وإن تبين وجوده.[2] اگر کسی تیمم کند به إعتقاد ضرر، و خوف ضرر، که از صحیحهی داوود بن سرهان استفاده شد که خوف ضرر کافی است. اگر کسی با خوف ضرر و اعتقاد ضرر تیمم بکند، این تیمم درست است موضوع محقق شده خوف ضرر، اعتقاد که أولی است، پس این تیمم درست است. تیمم که درست بود، بنابراین طبق بیان فقها، در صورتی که صحّت عمل اعلام بشود اجزاء قطعی است اجماعاً. بنابراین قاعدهی إجزاء جاری میشود هم عقلاً و هم اجماعاً.
نعم لو تبين قبل الدخول في الصلاة وجب الوضوء أو الغسل ، وإذا توضأ أو اغتسل باعتقاد عدم الضرر ثم تبين وجوده صح، لكن الأحوط مراعاة الاحتياط في الصورتين. اگر کسی با اعتقاد به ضرر تیمم کرد و کشف شد که ضرری وجود نداشته؛ اینجا این تیمم درست بوده و إجزاء هم آمده صحیح است. اگر این کشف یعنی با اعتقاد به ضرر تیمم کرد ولی کشف شد که ضرر نیست ولی این موقعی که کشف شده است قبل از دخول در نماز هست وجب الوضوء أو الغسل. اگر وظیفهاش وضو بود باید وضوء بگیرد و اگر وظیفهاش غسل بود، باید غسل کند. چرا؟ برای اینکه إجزاء زمینه ندارد و این مکلّف واجد ماء هست وقت هم هست، لم تجدویی در کار نیست و مسئله واضح است. بعد میفرماید که؛ وإذا توضأ أو اغتسل باعتقاد عدم الضرر ثم تبين وجوده صح مثل تیمم، تیمم اعتقاد ضرر بود و وضو به اعتقاد عدم ضرر هست. ثم تبين وجوده صح، در اینجا هم همان حرفی که آنجا زدیم. موضوع برای وضوء محقق بود، یعنی اعتقاد عدم ضرر، آب هم وجود داشت هیچ مانعی نداشت، وضویش صحیح بود، صحت عمل إجزاء دارد عقلاً و اجماعاً ، لكن الأحوط مراعاة الاحتياط في الصورتين؛ لکن میفرماید که احتیاط این است مراعات احتیاط بشود در هر دو صورت، یعنی چه؟ یعنی این وضویی که گرفته است یک تیمم هم زمینه بکند و آن تیممی که کرده است یک وضوء هم باهاش اضافه کند برای اینکه وجه أحوط این است که عمل مطابق واقع نبوده کشف خلاف شده است در صورتی که کشف خلاف بشود امتثال قطعی واقعی محقق نشده یا شک در امتثال قطعی وجود دارد در اثر مخالفت با واقع، این است که میفرماید أحوط مراعات إحتیاط هست.
وأما إذا توضأ أو اغتسل مع اعتقاد الضرر أو خوفه لم يصح وإن تبين عدمه. کسی که وضوء بگیرد یا غسل کند با اعتقاد ضرر با خوف ضرر صحیح نیست. وإن تبين عدمه، هر چند کشف شود عدم ضرر، چرا درست نیست؟ برای اینکه این فرد معصیت کرده و این وضو و غسل هم أمر نداشته و این عمل قابلیت تقرب را ندارد. لم يصح وإن تبين عدمه. عکسش هم همینطور، یعنی تیمم. در صورتی که میداند الآن ضرر است 1. أمر ندارد، 2. قابلیت تفرب وجود ندارد و إجزاء معنا ندارد. اجزاء در صورت صحت عمل است و جایی برای اجزاء وجود ندارد.
بعد میفرماید عدلش؛ یعنی تیمم ، كما أنه إذا تيمم مع اعتقاد عدم الضرر لم يصح وإن تبين وجوده تیمم کند با اعتقاد عدم ضرر. این تیمم چه هست؟ تیمم وجهی ندارد، أمر ندارد و این تیمم معصیت است. صحتی ندارد و اجزاء زمینه ندارد، لم يصح وإن تبين وجوده هرچند کشف شود وجود ضرر. مطلب تا اینجا کامل شد.
مساله بیستم از مسائل مربوط به تیمم
مسألة ٢٠ : إذا أجنب عمداً مع العلم بكون استعمال الماء مضراً وجب التيمم وصح عمله ، لكن لمّا ذكر بعض العلماء وجوب الغسل في الصورة المفروضة وإن كان مضراً فالأولى الجمع بينه وبين التيمم ، بل الأولى مع ذلك إعادة الغسل والصلاة بعد زوال العذر.[3] این مسئلهای است که بر اساس نصوص پیچ و خم دارد. میفرماید اگر کسی خودش را عمداً جُنب بکند با علم به اینکه استعمال آب، ضرر دارد. تیمم بر آن شخص واجب است چون دیگر غسل مضرر است. و عملش هم صحیح است چرا؟ بر اساس تحقق موضوع برای تیمم و نصوصی که خوف و ضرر و اینها را مسوغ تیمم اعلام میکرد. این فرد الآن خودش را عمداً جنب کرده است ولی فعلاً آب برایش ضرر دارد، استعمال آب درست نیست و باید تیمم کند، اطلاق دلیل تیمم شامل این مورد میشود و آن جنب کردن هم در مقدمه بوده زمینه شده برای اینکه تیمم الآن موضوعش محقق است و دلیل تیمم شامل این مورد میشود بلااشکال عملش درست است تا اینجا طبق قاعده بود. اما متن میفرماید که بعضی از علما فرمودهاند که در این صورتی که فرد بداند که قادر بر غسل کردن نیست، باید خودش را جنب نکند، اگر جنب کرد، باید غسل کند. هر چند غسل برایش ضرری بزند، این جزای متعدّی مشقّت اعمال است. خودش عمداً خودش را به مشقت انداخته. نصوصی در این رابطه آمده و اقوالی.
أقوال فقهاء درباره-غسل جنابت برای کسی که خودش را عمداً جنب کرده و آب برایش ضرر دارد-
أما أقوال شیخان قدس الله أنفسهم الزاکیات شیخ مفید، و شیخ طائفه، این مطلب و این فتوا را اعلام کردهاند. 1- شیخ مفید قدس الله نفسه الزکیه میفرماید که اگر کسی خودش را عمداً جنب کند با علم به اینکه نمیتواند غسل کند، غسل برایش ضرر دارد؛ این فرد باید غسل کند، ضرر بزند، بزند. برای اینکه خودش، خودش را به این ضرر انداخته. چرا؟ و إن أجنب نفسه مختارا وجب عليه الغسل و إن خاف منه على نفسه و لم يجزه التيمم بذلك جاء الأثر عن أئمة آل محمد ع.[4] بر همین حکم نصوصی وارد شده است که میخوانیم. 2- شیخ طائفه قدس الله نفسه الزکیه همین مطلب را تقریباً با فرق بسیار اندکی اعلام میکند که اگر کسی عمداً خودش را جنب کند و علم داشته باشد که استعمال آب برایش ضرر دارد، باید غسل کند از آن آب استفاده کند.[5] تا به اینجا این مطلب را گفتیم، تتمه که اعاده دارد، آن اعادهاش را بعد از نقل روایت برای شما میگویم. در این رابطه همانطوری که شیخ مفید فرمودند: بذلك جاء الأثر عن أئمة آل محمد ع.
اما نصوص
متن روایت اول: محمد بن الحسن بإسناده عن الحسين بن سعيد، عن النضر بن سويد، عن هشام بن سالم، عن سليمان بن خالد، وعن حماد بن عيسى، عن شعيب، عن أبي بصير، وعن فضالة، عن حسين بن عثمان، عن ابن مسكان، عن عبد الله بن سليمان جميعا، عن أبي عبد الله عليه السلام أنه سئل عن رجل كان في أرض باردة تتخوف إن هو اغتسل أن يصيبه عنت من الغسل، كيف يصنع؟ قال: يغتسل وإن أصابه ما أصابه، قال: وذكر أنه كان وجعا شديد الوجع فأصابته جنابة وهو في مكان بارد وكانت ليلة شديدة الريح باردة فدعوت الغلمة فقلت لهم: احملوني فاغسلوني، فقالوا: إنا نخاف عليك فقلت لهم: ليس بد، فحملوني ووضعوني على خشبات ثم صبوا على الماء فغسلوني.[6] حدیث شمارة 3صحیحهی سلیمان ابن خالد و حدیث شماره 4، صحیحهی محمد ابن مسلم؛ دو تا صحیحه داری. محمد بن حسن به اسناده عن الحسین ابن سعید که همه آشنا هستید، (حسین ابن سعید اهوازی)؛ که از اجلا و ثقات هست اسناد شیخ هم به ایشان درست است. عن النضر بن سويد که توثیق خاص دارد عن هشام ابن سالم که از اجلا و ثقات هست، عن سلیمان ابن خالد که از اصحاب امام صادق(علیه السلام) هست، سند صحیح است. این یک طریق دیگر هم دارد هشام ابن سالم عن حماد ابن عیسی عن شعیب عن ابی بصیر، سند سوم هم دارد عن فضاله عن حسین ابن عثمان عن ابن مسکان عن ابن عبدالله ابن سلیمان، جمیعاً عن ابی عبدالله(علیه السلام)؛ اگر شما در سؤالی از رجال برخوردید که یک سندی که طریق مرتب داشته باشد کدام سند است، چگونه سند است؟ این میتواند باشد. صحیح و مؤکّده است. عن أبي عبد الله عليه السلام أنه سئل عن رجل كان في أرض باردة سوال شد از شخصی که در زمین سردسیری هست، تتخوف إن هو اغتسل أن يصيبه عنت من الغسل، كيف يصنع؟ میترسد که اگر غسل کند، بیمار بشود.عنت یعنی گرفتاری. چکار کند این؟ قال: يغتسل وإن أصابه ما أصابه این دیگر بر احتلام غیر اختیاری قابل تطبیق نیست قطعاً احتلام جنب شدن بلااختیاری هست. سند درست دلالتش هم کامل، اشکالی در کار نیست.
متن روایت دوم: وعنه، عن حماد، عن حريز، عن محمد بن مسلم قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن رجل تصيبه الجنابة في أرض باردة ولا يجد الماء وعسى أن يكون الماء جامدا، فقال: يغتسل على ما كان، حدثه رجل أنه فعل ذلك فمرض شهرا من البرد، فقال: اغتسل على ما كان، فإنه لابد من الغسل، وذكر أبو عبد الله عليه السلام أنه اضطر إليه وهو مريض فأتوه به مسخنا فاغتسل، وقال: لابد من الغسل: أقول: قد حملوا جميع ما سبق على المتعمد بدلالة التصريح في بعضه وقرينة ذكر جنابة الامام وهو منزه عن الاحتلام للنص الوارد في ذلك وغير ما ذكر من القرائن. والله أعلم.[7] وعنه عن حماد، یعنی عن محمد ابن حسن به اسناده عن الحسین بن سعید، عن النضر بن سويد، عن الحماد، عن حریز، عن محمد بن مسلم، أجلا و ثقات است. قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن رجل تصيبه الجنابة في أرض باردة ولا يجد الماء وعسى أن يكون الماء جامدا، فقال: يغتسل على ما كان، حدثه رجل أنه فعل ذلك فمرض شهرا من البرد، فقال: اغتسل على ما كان، فإنه لابد من الغسل، وذكر أبو عبد الله عليه السلام أنه اضطر إليه وهو مريض فأتوه به مسخنا فاغتسل، وقال: لابد من الغسل. منطقه آنقدر سرد است که شاید یخ زده باشد. فقال: يغتسل على ما كان. هر طوری که هست باید غسل کند.
این نصوص و اقوال فقها و علامهی حلی هم در تأکید مطلب، علامه حلی میفرماید که اگر کسی عمداً خودش را جنب کند و بداند که استعمال آب بر او ضرر دارد، باید غسل کند قال الشيخان؛ بعد هم همین روایت را هم نقل میکند.[8] مطلب تا اینجا گفته شد.
جمع بین این دو رأی- وجوب غسل و وجوب تیمم برای کسی که خودش را عمداً جنب کرد-
جمع بین این دو رأی چه میشود؟ اجازه بدهید تتمهاش را هم کامل بکنم بعد جمع بین فتوای متن وصح عمله بود و بین لكن لمّا ذكر بعض العلماء بود چطوری جمعش کنیم. خود سید به جمع مبادرت کرده و فرموده است فالأولى الجمع بينه وبين التيمم أولی این است که جمع کند بین این وضو و بین تیمم که دیگر قطع به امتثال حاصل بشود. وجه أولی چه بود؟ اینجا نشان میدهد که أولی من حیث دلیل است. أحوط مثال عمل است و أقوی من حیث الفتوا است. أولی جمع هست، بلکه میفرماید: بل الأولى مع ذلك إعادة الغسل والصلاة بعد زوال العذر. بلکه أولی دیگر هم مع ذلک وجود دارد، اعادهی غسل و نماز هست. چون یک احتمال میدهیم که این غسل، غسل درستی نبوده و بعد از آن این نماز هم صحت نداشته، پس أولی این است که به همین مقدار که عمل کند بعد از رفع عذر وضو بگیرد یا غسل کند، غسل کند و نماز را إعاده کند. این أولی دوم متنش چه بود؟ هم این شرحی بود که برای شما گفتم و هم رأی شیخ طائفه و روایتی هم در این رابطه، شیخ طائفه میفرماید که أولی أعادة است.[9] و علامه حلّی هم به این رأی شیخ اشاره میکند در همان منبعی که گفتم مستند این رأی شیخ چه هست؟ روایتی است که در باب شانزدهم ابواب تیمم آمده است. متن روایت: محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن عبد الله بن سنان أنه سأل أبا عبد الله عليه السلام عن الرجل تصيبه الجنابة في اللية الباردة فيخاف على نفسه التلف إن اغتسل، فقال: يتيمم ويصلي، فإذا أمن البرد اغتسل وأعاد الصلاة. محمد بن الحسن بإسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى، عن محمد بن الحسين، عن جعفر بن بشير، عمن رواه، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سألته عن رجل أصابته جنابة. وذكر مثله وبإسناده عن سعد ابن عبد الله، عن محمد بن الحسين، عن جعفر بن بشير، عن عبد الله بن سنان، أو غيره عن أبي عبد الله عليه السلام. مثله ورواه الكليني، عن محمد بن يحيى، عن محمد بن الحسين أقول: هذا غير صريح في تعمد الجنابة، وإنما حمله عليها بعض الأصحاب، وقد تقدم ما يدل على أن المراد به وبأمثاله الاستحباب، مع أنه يحتمل الحمل على تعسر الغسل وعدم تعذره. والله أعلم.[10] شیخ صدوق محمد بن علی ابن حسین(رضوان الله تعالی علیه) به اسناده عن عبدالله ابن سنان، إسناد شیخ صدوق به عبدالله ابن سنان صحیح است. عبدالله ابن سنان هم که از أجلا و ثقات است و سند میشود معتبر. عن عبد الله بن سنان أنه سأل أبا عبد الله عليه السلام عن الرجل تصيبه الجنابة في اللية الباردة در شب سردی مردی خودش را جنوب کرد، بر خودش میترسد تلف بشود، انقدر هوا سرد است اگر غسل کند. فيخاف على نفسه التلف إن اغتسل، این فرد الان تیمم کند و نماز بخواند فقال: يتيمم ويصلي، فإذا أمن البرد اغتسل وأعاد الصلاة وقتی که از سرما نجات پیدا کند یا هوا از سرما بیرون برود، آن گاه غسل کند و نماز را اعاده کند بر اساس این روایت شیخ إعاده اعلام فرمودهاند و سید هم در متن آورده است بل الأولى مع ذلك إعادة الغسل والصلاة بعد زوال العذر مطلب تا اینجا تمام.سلامتی آقا امام زمان صلوات ختم کنید.