< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1400/08/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/التيمم /مورد سوم از موارد جواز تیمم. و مساله 18 از مسائل مربوط به تیمم

 

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین الحمدلله و السلام علی عباده الذین الصطفی و الصلاة و السلام علیک یا مولای یا أباصالح المهدی و رحمة الله و برکاته

 

أمر سوم از موارد جواز تیمم

الثالث : الخوف من استعماله على نفسه أو عضو من أعضائه بتلف ، أو عيب أو حدوث مرض أو شدته أو طول مدته أو بطء برئه أو صعوبة علاجه أو نحو ذلك مما يعسر تحمله عادة ، بل لو خاف من الشَين الذي يكون تحمله شاقاً تيمم ، والمراد به ما يعلو البشرة من الخشونة المشوهة للخلقة أو الموجبة لتشقق الجلد وخروج الدم ، ويكفي الظن بالمذكورات أو الاحتمال الموجب للخوف سواء حصل له من نفسه أو قول طبيب أو غيره وإن كان فاسقاً أو كافراً ، ولا يكفي الاحتمال المجرد عن الخوف ، كما أنه لا يكفي الضرر اليسير الذي لا يعتني به العقلاء ، وإذا أمكن علاج المذكورات بتسخين الماء وجب ولم ينتقل إلى التيمم.[1] سید طاباطبایی یزدی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: اگر خوفی در کار باشد از استعمال آب و نفس خودش خطر تلف در کار باشد، فرضی است. یا در عضو از اعضای خودش که باعث تلف بشود یا عیب، یا پدید آمدن بیماری یا شدّت بیماری یا طولانی‌مدت شدن بیماری یا به تأخیر افتادن سلامت و بهبود یا سختی معالجه یا از این نحو... هر یک از این موارد که به سبب استعمال آب به وجود بیاید؛ آنجا دیگر استعمال جای ندارد و باید تیمم بکند. اینها مواردی بود از خوف، أو نحو ذلك مما يعسر تحمله عادة. حالا نحو ذلک را هم فرموده‌اند و زمینه را برای شما باز گذاشته‌اند که می‌توانید موارد دیگری را هم پیدا بکنید که در اثر استعمال آب، وضو و غسل آن آسیب‌ها به وجود می‌آید. عنوان بحث کلی این است که اگر خوفی از استعمال آب در کار باشد، مجوز برای تیمم محقق می‌شود.

إجماع در مساله -خوف از استعمال آب، جواز تیمم-

این مسئله مورد اجماع فقها است و نصوصی هم در این رابطه الحمدالله داریم، اما اجماع شیخ طائفه قدس الله نفسه الزکیه می‌فرماید که اگر در اثر استفاده از آب برای وضوی غسل خوفی وجود داشته باشد باید تیمم بکند و می‌فرماید و على المسألة إجماع الفرقة. این مسئله مورد اجماع فرقه هست.[2] و نصوصی در این رابطه وجود دارد محقق حلّی قدس الله نفسه الزکیه می‌فرماید که در این مورد وظیفه تیمم است و هو مذهبنا[3] این تعبیر بسیار بلندی است که می‌فرماید مذهب اهل بیت علیهم السلام بر این است. علامه حلی قدس الله نفسه الزکیه می‌فرماید که این حکم مورد اجماع هست. بإجماع العلماء.[4]

إجماع را هم برای شما یادآور شدم مضافاً بر إجماع از آیه‌ی تیمم و از قاعده‌ی حرج هم استفاده کرده‌اند که شیخ به آیه‌ی تیمم یعنی همین ﴿وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا...﴾[5] گویا می‌فرماید که به قرینه‌ی مَّرْضَى که در ابتدای آیه آمده است استفاده می‌شود که در صورت خوف، وظیفه تیمم است و بعد هم می‌فرماید از قاعده‌ی نفی حرج هم می‌توان استفاده کرد که در مثل چنین موردی که خوفی در کار باشد، وظیفه تیمم است.

نصوص در مساله

اما نصوصی که در این رابطه آمده است، باب 5 از ابواب تیمم حدیث شماره 7 و 8 و 10،

متن روایت اول: محمد بن الحسن بإسناده عن سعد بن عبد الله، عن محمد بن الحسين ومحمد بن عيسى وموسى بن عمر بن يزيد جميعا، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن الرضا عليه السلام في الرجل تصيبه الجنابة وبه قروح أو جروح أو يكون يخاف على نفسه من البرد، فقال: لا يغتسل ويتيمم.[6] حدیث شماره 7؛ صحیحه‌ی بزنطی است، سند معلوم است طبق رسوم بحثی باید بخوانیم. محمد ابن حسن به اسناده عن سعد ابن عبدالله. شیخ طوسی اسنادش با سعد ابن عبدالله أشعری درست است، سعد بن عبدالله هم که از اجلا و ثقات هست، عن محمد ابن حسین هم که از اجلا و دارای توثیق خاص هست ومحمد بن عيسى وموسى بن عمر بن يزيد جميعا، جمیعاً که سند از استحکام برخوردار می‌شود، جمیعاً عن احمد بن محمد ابن ابی نصر، که از اصحاب امام رضا بزنطی معروف است. عن الرضا عليه السلام في الرجل تصيبه الجنابة وبه قروح أو جروح أو يكون يخاف على نفسه من البرد. حدیث سندش درست، دلالتش کامل، که استفاده از آب، موجب حرج و موجب ضرر و ایذاء می‌شود قروح و جروح هست یا خوف دارد از بر خودش از سرماخوردگی و بیماری، چه کند؟ فقال: لا يغتسل ويتيمم، غسل نکند تیمم کند.

متن روایت دوم: وعنه، عن أحمد بن محمد، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن داود بن السرحان، عن أبي عبد الله عليه السلام في الرجل يصيبه الجنابة وبه جروح أو قروح أو يخاف على نفسه من البرد، فقال: لا يغتسل وتيمم.[7] صحیحه‌ی داود ابن سرحان که از اصحاب آقا امام صادق هست و شیخ بزنطی است و عنهُ عن احمد بن محمد، عنه ضمیر به سعد ابن عبدالله، عن احمد ابن محمد ابن عیسی، عن احمد ابن محمد ابن ابی نصر بزنطی، عن داوود ابن سرحان، عن أبي عبد الله عليه السلام في الرجل يصيبه الجنابة وبه جروح أو قروح أو يخاف على نفسه من البرد. ، فقال: لا يغتسل وتيمم. عین آن متن فقط سندش جداست بعضی از فضلای جلسه اشکال کردند که خوب این یک روایت می‌تواند باشد، جوابشان این است که؛ آقا تواتر لفظی چه هست؟ تواتر لفظی لفظ روایت همه‌اش یکی است و هیچ فرقی ندارد فقط از طرق متعددی نقل می‌شود.

متن روایت سوم: وبإسناده عن الحسين بن سعيد، عن ابن أبي عمير، عن بعض أصحابه، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: يؤمم المجدور والكسير إذا أصابتهما الجنابة. [8] و باسناده عن الحسین بن سعید اسناد شیخ به حسین ابن سعید که همان حسین ابن سعید اهوازی هست سند و اسناد صحیح است. عن الحسین ابن سعید عن ابن أبی عمیر عن محمد ابن أبی عمیر عن بعض اصحابه عن أبي عبد الله عليه السلام. مرسله‌ی ابن ابی عمیر که صحیح است، سند معتبر است، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: يؤمم المجدور والكسير إذا أصابتهما الجنابة. آدمی مجدور هست و بعضی از کتب فقهی این مجدور را مجذوم آورده‌اند این که به چه دلیل، خودشان فقیه هستند و می‌دانند، من دلیلش را نیافتم. مجدور کسی است که صورتش پرآبله باشد، آبله‌ای که آب ریزش هم داشته باشد. ایشان می‌فرماید که الآن دیگر آن بیماری نیست. اگر چنانچه مشابهش باشد که استفاده از آب ضرر داشته باشد، قال یتیمم، تیمم کن. سه تا روایت و سند معتبر، بر اساس مسلک ما می‌شود مستفیض، دلالتش بر مطلوب کامل است

کلام سیدالخوئی-خوف از استعمال آب، جواز تیمم-

سیدناالاستاد هم برای تأیید این مطلب [9] می‌فرماید که این خوف که باعث تیمم می‌شود و وجوب وضو را برمی‌دارد بر اساس خود آیه‌ی تیمم هم می‌توانیم این حکم را اعلام کنیم که گفتیم منظور از﴿فإن لم تجدوا﴾ عدم تمکن است، به قرینه ﴿مرضی﴾. این ﴿مرضی﴾. هم که خوف است استعمال آب خوفی است یعنی آسیبی می‌زند برای کسی که بیمار باشد. دلالت آیه در مورد خوف شاید واضح‌تر باشد. بنابراین از آیه هم می‌شود استفاده کرد، مضافاً بر روایاتی که گفتیم روایت شماره 7 و 8، و از قاعده عسر و حرج هم می‌توان استفاده کرد که اینها همه در کلام شیخ آمده بود.

دلیل عدم استفاده از قاعده لاضرر

و اما از قاعده‌ی ضرر نمی‌شود استفاده کرد سید می‌فرماید؛ چرا؟ برای اینکه در وقت استعمال آب، استفاده از آب که فوراً آنجا ضرر موجود نیست، ضرر فعلی و موجود رافع حکم است نه ضرر مستقبل، اگر از آب استفاده بکند و پس از استفاده از آب، ضرر برایش حاصل بشود، آن ضرر احتمالی است، ضرر فعلی نیست بنابراین کسانی که از قاعده‌ی ضرر استفاده می‌کنند جا ندارد چون قاعده‌ی ضرر، شرحش را دادیم که به چه صورت بود، این مطلب تا اینجا مشکلی ندارد و اختلافی هم در کار نیست. مدارک ما از آیه و روایه و اجماع بگیریم تا حکم عقل هم اگر اضافه کنیم، جا دارد. حکم عقل یک قاعده‌ای است که آن قاعده یک مقداری اگر جرئت بتوانم با بیان سید سازگاری ندارد. قاعده چه هست؟ در قواعد فقه، یک قاعده، قاعده‌ی دفع ضرر محتمل قاعده‌ وجوب دفع ضرر محتمل است. آن قاعده، قاعده‌ی عقلی است به حکم عقل گفته می‌شود که ضرر محتمل، البته احتمال، احتمال عقلایی باشد، به حکم عقل باید اجتناب کرد عقل تحسین می‌کند چنین موردی را اگر این قاعده را هم در نظر گرفتیم، پس مورد خوف هم می‌شود مثل مورد عدم وصلة برگرفته از ادله‌ی اربعه. و ادامه می فرماید: ويكفي الظن بالمذكورات أو الاحتمال الموجب للخوف سواء حصل له من نفسه أو قول طبيب أو غيره وإن كان فاسقاً أو كافراً ، ولا يكفي الاحتمال المجرد عن الخوف ، كما أنه لا يكفي الضرر اليسير الذي لا يعتني به العقلاء ، وإذا أمكن علاج المذكورات بتسخين الماء وجب ولم ينتقل إلى التيمم؛ گمان به آن مواردی که از موارد خوف گفته شد، کافی است. یا احتمال که منظور از احتمال، احتمال عقلایی باشد، سواء حصل له من نفسه، أعم از اینکه آن خوف، از سوی نفس خودش، یعنی خودش احتمال بدهد، أو قول طبيب أو غيره. یا قول طبیب باشد، که قول طبیب هم معتبر است از باب حجیت قول خبره، وإن كان فاسقاً أو كافراً، هر چند طبیب مسیحی باشد یا فاسق باشد، قولش معتبر است. ولا يكفي الاحتمال المجرد عن الخوف کفایت نمی‌کند یک احتمال إبتدایی که تقریباً در حد پایین‌تر از احتمال عقلایی باشد. احتمالی که خود فرد بدهد در حد یک احتمال ابتدایی، کفایت نمی‌کند. كما أنه لا يكفي الضرر اليسير الذي لا يعتني به العقلاء همانطوری که کفایت نمی‌کند، ضرر اندکی که به آن ضرر اندک، عقلا اعتنا نمی‌کنند مثلاً یک مقدار سردش می‌شود یک مقدار تب می‌کند در حد کمی، عقلا به آن مقدار ضرر، اعتنا نمی‌کنند. ، وإذا أمكن علاج المذكورات بتسخين الماء وجب ولم ينتقل إلى التيمم؛ اگر ممکن باشد علاج آن موارد که آب ضرر می‌زد به تسکین آب، گرم کردن آب واجب است که این کار را بکند. در این صورت که با گرم کردن آب مشکل حل بشود، وظیفه از وضو به تیمم منتقل نمی‌شود. متن را به خاطر شما خواندم. گفتیم که خوف مجوز است برای تیمم وانگهی خوف چه خوفی است؟ خوفی که محتمل باشد کافیست برای مجوز بودن برای تیمم خوف محتمل دو مرحله شد، 1- خوف از استعمال آب در جهت پدید آمدن ضرر و آسیب مسوغ برای تیمم است که تمام شد، خوف چه باشد؟ بعد کاملش کرد که احتمال خوف هم کافی است. دیگر چیزی نیست. خود دلیل خوف، شامل احتمال خوف می شود. احتمال خوف یعنی همان خوف، احتمال خوف خودش مجوز تیمم است دیگر چیزی اضافه ندارد.

مساله هجدهم از مسائل مربوط به تیمم

مسألة ١٨ : إذا تحمل الضرر وتوضأ أو اغتسل فإن كان الضرر في المقدمات من تحصيل الماء ونحوه وجب الوضوء أو الغسل وصح ، وإن كان في استعمال الماء في أحدهما بطل ، وأما إذا لم يكن استعمال الماء مضراً بل كان موجباً للحرج والمشقة كتحمل ألم البرد أو الشين مثلاً فلا يبعد الصحة وإن كان يجوز معه التيمم ، لأن نفي الحرج من باب الرخصة لا العزيمة ، ولكن الأحوط ترك الاستعمال وعدم الاكتفاء به على فرضه فيتيمم أيضا.[10] می‌فرماید: اگر کسی ضرر را تحمل کرد، می‌بیند که استعمال آب ضرر دارد، برود وضو بگیرد در حالی که می‌داند ضرر است، ضرر را هم تحمل کند، آیا در این صورت وضویش درست است یا درست نیست؟

 

کلام صاحب جواهر و سیدالحکیم در مساله

صاحب جواهر قدس الله نفسه الزکیه می‌فرماید که اگر استعمال آب ضرر داشته باشد، این وضو مجزی نیست. درست نیست، چرا؟ دو تا دلیل؛ 1- لعدم الامر، این وضو امر ندارد صحت عمل عبادی ارتباط تنگاتنگی به امر دارد، این امر ندارد. و ثانیاً این موضوع منهی عنه هست، در صورتی که منهی عنه باشد دیگر زمینه برای صحت وضو وجود ندارد.[11] وانگهی در تتمه و تکمله‌ی این مطلب، سید الحکیم قدس الله نفسه الزکیه می‌فرماید که در صورتی که ضرری باشد وضو گرفتن، این وضو درست نیست چرا؟ برای اینکه وضوی ضرری منهی عنه هست، این عمل در این وضعیت حرمت دارد حرام است ارتکابش، چیزی، عملی که ارتکابش محرم باشد، قابلیت تقرب ندارد در صورتی که قابلیت تقرب نداشته باشد عمل باطل است.[12] سید الحکیم هم فرمایش ایشان را فهمیدیم و مطلب کامل شد.

فرق بین ضرر و حرج

امّا حرج خود سید طباطبایی فرق بین ضرر و حرج را اینجا اعلام کرد، این را چکارش کنیم؟ اگر ضرری بود وضو درست نیست، و اگر حرجی بود، بعید نیست که درست باشد. فرق بین ضرر و حرج را چکارش کنیم؟ در مسئله‌ی ضرر ما از مسیر قاعده وارد نشده‌ایم که بگوییم که قاعده‌ی نفی ضرر است و امتنانی، از ناحیه‌ی عدم وجود أمر وارد شدیم، گفتیم أمر ندارد پس عبادت درست نیست. اما نفی حرج از طریق خود قاعده وارد می‌شویم، قاعده‌ی نفی حرج چه می‌کند؟ قاعده‌ی ترخیصی است. مفادش رخصت است نه عزیمت، بنابراین می‌توانیم تیمم کنیم و می‌توانیم تیمم نکنیم، عزیمتی در کار نیست و ثانیاً قاعده‌ی نفی حرج که قاعده‌ی امتنانیه هست؛ رفع ملاک نمی‌کند. برای اینکه رفع ملاک خلاف امتنان است قاعده، قاعده‌ی امتنانی است. ملاک وجود دارد در صورتی که عمل انجام بگیرد و ملاکش را داشته باشد حکم به صحّت لایبعد، وجهش مثل أحوط است. چرا لایبعد؟ برای اینکه صحت عمل برخواسته از وجود ملاک بدون امر محل بحث است. گفته می‌شود که مصحح أمر فقط به تمامه و کماله أمر است و گفته می‌شود که تقریباً مبنایی هم بر هر سطر یعنی قائل به أخص و أعم می‌شود. أخصی می‌گوییم صحت عبادت، ارتباط تنگاتنگ، صحته وثیقة صله ... أمر.؛ و امّا اعمی چه هست؟ می‌گوییم أعم به وسیله أمر صحت عبادت درست می‌شود و هم به وسیله‌ی ملاک، حرج رخصت است نه عزیمت. قاعده‌ی نفی حرج قاعده‌ی امتنانی است. امتنان رفع أمر الزامی می‌کند رفع الزام می‌کند امتنان نتیجه‌اش چه هست؟ رفع الزام هست و فقط اگر بگوییم رفع ملاک هم می‌کند یک قدم به طرف عمق رفته. خلاف امتنان می‌شود و بعد خلاف امتنان را دیگر قاعده‌ی امتنانی برنمی‌تابد. مطلب را تا اینجا کامل گفتیم.

می‌فرماید که وأما إذا لم يكن استعمال الماء مضراً بل كان موجباً للحرج والمشقة كتحمل ألم البرد أو الشين مثلاً فلا يبعد الصحة وإن كان يجوز معه التيمم ، لأن نفي الحرج من باب الرخصة لا العزيمة ، ولكن الأحوط ترك الاستعمال وعدم الاكتفاء به على فرضه فيتيمم أيضادر متن اشاره می‌کند که الشين در صورت است، صورت سیاه‌رنگ بشود خشونت پیدا بشود که زیبایی را از بین ببرد یا باعث ترکیدگی پوست صورت بشود، می‌فرماید که اگر موجب الشين بشود، يجوز معه التيمم که نفی حرج از باب رخصت است نه از باب عزیمت، مطلبی که اینجا گفتیم تمام شد و سید می‌فرماید؛ ولكن الأحوط ترك الاستعمال وعدم الاكتفاء به على فرضه فيتيمم أيضا. این أحوط چه أحوطی است؟ از باب احتیاط در عمل که علم به امتثال حاصل بشود، وضو هم بگیرد و بعد از آن که احتمال می‌دهد وظیفه‌اش تیمم است، تیمم کند مثل فتوای بعضی از فقها که همیشه اینجوری است. که احتمال خلافی در کار نباشد. وضو بگیرد و تیمم بکند. اگر اشکال بکنید که چرا اینقدر زحمت، می‌گوییم یک تیمم که زحمت ندارد، نه مشقتی دارد وضو می‌گیرد و تیمم هم می‌کند علم به امتثال حاصل می‌شود. سلامتی اقا امام زمان صلوات ختم کنید.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo