< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1400/07/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/التيمم /علم به وجود آب و عدمه. و مسئله اول و دوم و سوم از مسائل مربوط به تیمم

 

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین الحمدلله و السلام علی عباده الذین الصطفی و الصلاة و السلام علیک یا مولای یا أباصالح المهدی و رحمة الله و برکاته

 

سید طباطبایی یزدی قدس الله نفسه الزکیه در ورودی بحث تیمم می فرماید: في التيمم و يسوّغه العجز عن استعمال الماء ، وهو يتحقق بأمور : أحدها : عدم وجدان الماء بقدر الكفاية للغسل أو الوضوء في سفر كان أو حضر ، ووجدان المقدار الغير الكافي كعدمه ، ويجب الفحص عنه إلى اليأس إذا كان في الحضر ، وفي البرية يكفي الطلب غَلوة سهم في الحَزنة ولو لأجل الأشجار وغلوة سهمين في السَهلة في الجوانب الأربعة ، بشرط احتمال وجود الماء في الجميع ، كما أنه لو علم وجوده فوق المقدار وجب طلبه مع بقاء الوقت ، وليس الظن به كالعلم في وجوب الأزيد وإن كان الأحوط .[1] دیروز برایتان گفتم که مساله غلوة و رمیة و غلوتین و سهم و ... در این زمانی که ما زندگی می کنیم زمینه ندارد. چون این غلوة و غلوتین برای حال سفر و در زمینه سفر برای مسافر است که مسافری که در کاروان ها و در حال سفر باشد اما مسافری که در وسائل نقلیة ای که امروزه هست این زمینه وجود ندارد. در سفر در شهر و آبادی هم اگر کسی زندگی می کند باز هم فحص از آب و جستجوی از آب زیمنه غلوة و غلوتین ندارد و راههای دیگری دارد که در بین مردم متعارف است. از اهل خبره یا ملحقات خبرة استفاده کند. اهل خبره کسانی است که نسبت به یک عمل تخصصی آشنایی دارد. ملحقات خبره این است که لایُعلم خَبرٌ إلا من قبله. مثلاً در هواپیما هستید خدمة خبره بدهند لایعلم خبرٌ إلا مِن قِبلِة. اعتبار و حجیت دارد براساس سیرة عقلاء. و در شهر هم همینطور گفته اند که اگر آب قطع بشود از سازمان آب که خبرة یا از ملحقات خبرة هست استفاده کند. دلیل اعتبار قول خبرة و دلیل اعتبار قول ملحقات اهل خبرة همان سیرة عقلاست. که اگر بحث مربوط شد به اهل خبره و ملحقات خبرة دیگر بحث شهادت عدلین و خبر واحد عادلی دیگر در کار نیست. ثقه بودن کافی است حتی اسلام هم شرط نیست برای اهل خبرة. فقط علم یا اطمینان به کذب و تقلب نداشته باشید کافیست. این فحص از آب در شرایطی که ما زنده می کنیم را گفتیم.

علم به وجود آب و علم به عدم وجود آب

مع العلم بعدمه في بعضها يسقط فيه ، ومع العلم بعدمه في الجميع يسقط في الجميع ، كما أنه لو علم وجوده فوق المقدار وجب طلبه مع بقاء الوقت .[2] می فرماید در طلب آب برای وضو همان راه و همان طریقتی که نصوص و اجماع برای ما بیان فرمودند باید اتباع بشود. غلوة و غلوتین فی الحزنة و السهلة. اما اگر علم به عدم وجود آب در بعضی از جهات داشته باشیم. چهار جهت باید غلوتین باشد. دوتا رمی سهم. دوتا اندازه تیر یا به اصطلاح فارسی دوتا تیر رس. و اگر چنانچه یک جهت علم حاصل بشود که اینجا دیگر آب قطعاً نیست. جایی برای سعی بر حدِّ غلوة و غلوتین وجود نخواهد داشت. چرا؟ جایی که علم خیمه زند جای بحث نیست. البته شعر می گوید جایی که عشق خیمه زند جای عقل نیست ما تصرف کردیم گفتیم جایی که علم خیمه زند جای بحث و فحص نیست. علم می گوید اینجا آب وجود ندارد. حجیت علم مقدم است بر اعتبار أمارة و طریق که از سوی شرع در مقام شک اعتبار شده باشد. غلوتین از سوی شرع در مقام شک اعتبار شده است. علم که آمد زمینه از اساس برای آن اعتبار وجود ندارد. این نکته را که گفتیم معلوم است.

سوال: غلوة و غلوتین مقدارش اجمال دارد؟ تیراندازی به ضربت شانه مربوط میشود؟ ....

جواب: منظور از رمی تیر اولاً به 300 ذراع لغتاً تعبیر شده است و ثانیاً گفته اند که متعارف باشد. ثالثاً رمیة تیر در حقیقت یک تعبیر عرفی از یک فحص متعارف است.

کلام محقق حلی و علامه حلی درباره علم به وجود آب

تا اینجا مطلب واضح است. برای تایید مطلب محقق حلی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید درباره فحص اگر یقین داشته باشد که آب وجود ندارد دیگر فحص معنا ندارد.[3] . و علامه حلی مطلب را تقریباً مشابه محقق حلی بیان می کند که طلب آب جایی است که احتمال وجود آب در کار باشد و اگر احتمال وجود آب در کار نباشد فحص معنایی نخواهد داشت. [4]

 

وجود آب(فوق المقدار)

كما أنه لو علم وجوده فوق المقدار وجب طلبه مع بقاء الوقت. اما اگر کسی علم داشته باشد که مثلاً در سمت راست بیشتر آب هست فوق المقدار. باید برود. چرا؟ اشکال می کنید که تحدید بود و تحدید کفایت می کند؟ جواب اینکه علم هست و علم که آمد به طور کل زمینه برای حجج و امارات معتبره در زمان شکوک وجود نخواهد داشت چون علم عنوان ورود دارد. موضوع کلِّ حجج را رفع می کند از اساس. آن قسم از ورودی که موضوع مورود را وجداناً رفع می کند عبارت است از علم در موارد حجج و امارات معتبرة شرعیه. كما أنه لو علم وجوده فوق المقدار وجب طلبه مع بقاء الوقت. اگر وقت باقی باش این کار را بکند اما اگر در ضیق وقت بود طبیعتاً طلب معنا ندارد.محقق حلی در همان منبعی که گفتم می فرماید در ضیق وقت دنبال آب برود ثمری ندارد. کار لغو و بیهوده و بدون مجوز شرعی است.

وليس الظن به كالعلم في وجوب الأزيد اعتبار ظن به این وجود آب مثل علم نیست در وجوب أزید. در واجب بودن فحص أزید از غلوتین. چرا؟ چون ظن حجیت ذاتی ندارد. اما اگر ظن در حد اطمینان باشد و فرد اطمینان دارد که الان اگر برود بیشتر از حد مقرر از غلوتین فحص کند به آب می رسد . اینجا باید برود اینکار را انجام بدهد. چون مکرر گفتیم براساس تحقیق و فرمایش سیدنالاستاد اطمینان علم عقلائی است. عقلاء روی اطمینان همان حساب را می کنند که روی علم حساب می کنند. اگر اطمینان وجود داشت طبق اقتضای ان اطمینان باید عمل بکند. وإن كان الأحوط خصوصاً إذا كان بحد الاطمئنان بل لا يترك في هذه الصورة فيطلب إلى أن يزول ظنه ، ولا عبرة بالاحتمال في الأزيد. اعتباری نیست نسبت به احتمال در أزید از غلوتین. فردی احتمال می شدهد که بیش از غلوتین آبی باشد اعتباری ندارد.تا اینجا براساس مسکل سلف صالحمان عمل کردیم و گرنه گفتیم که از مسئله غلوة و غلوتین در عصر ما خبری نیست. زمینه ندارد.

مساله اول از مسائل مربوط به تیمم

مسألة ١ : إذا شهد عدلان بعدم الماء في جميع الجوانب أو بعضها سقط وجوب الطلب فيها أو فيه وإن كان الأحوط عدم الاكتفاء ، وفي الاكتفاء بالعدل الواحد إشكال فلا يترك الاحتياط بالطلب.

سید می فرماید اگر دو نفر عادلی، این در غلوة نیست ولی خودش مسسئله ای است نسبت به موضوعات. اگر دونفر شاهدی که عادل هم باشند خبر بدهند که آب در تمام جوانب چهارگانه وجود ندارد و یا در یک جهت از جهات چهارگانه آب وجود ندارد، این شهادت اعتبار دارد. شهادت عدلین است و قاعده عموم اعتبار بیّنه در احکام و موضوعات.اما می فرماید که اجر یک فرد، فرد واحدی وفي الاكتفاء بالعدل الواحد إشكال فلا يترك الاحتياط بالطلب. اگر فرد واحدی عادلی خبر بدهد که در این سمت راست آب نیست. آب مثال است بلکه موضوع دیگری را خبر بدهد که در محل ابتلاء باشد اگر خبر بدهد سید می فرماید که محل اشکال است که می شود به قولش اعتبار داد یا نداد.این اشکال همان اشکالی است که درباره اعتبار خبر واحد نسبت به موضوعات وجود دارد. اعتبار خبر واحد در احکام متسالٌ علیه است و در موضوعات محل اختلاف است و اگر کسی خبر بدهد نسبت به یک موضوعی طرف به مخبر عادل یک اعتقادات و یک گرایش هایی دارد که به خبر او اطمینان بشود که دیگر بحثی نیست. او از باب حجیت اطمینان است اما اگر فقط خبر داد فرد عادل یاثقه درمورد وجود یک موضوع یا عدم وجود یک موضوع که الان آب هست. طبق بحث تحقیقی یا قدر متیقن حجیت خبر اختصاص دارد به احکام. اما سیدنالاستاد قدس الله نفسه الزکیه و تحقیق این است که حجیت خبرعادل احتصاص به احکام ندارد. به موضوعات هم حجیت و اعتبار دارد.

اشکال و جواب

اشکال این است که دلیل اعتبار خبر عادل سیرة است و سیرة که اطلاق ندارد و قدر متیقن اش احکام است و چطور شما از این سیرة استفاده می کنید برای موضوعات؟

جواب: درباره اعتبار سیرة یک نکته اصلی داریم و آن این است که سیره اگر دارای دو منطقه بود، منطقه قطعیه و منطقه مشکوک، طبیعتاً اکتفا می شود به همان مقدار متیقن. اما اگر سیرة از اساس از ابتدا دلالتش و اقتضایش ثابت بود برای هر دو مرحله اینجا دیگر قطع متیقنی نیست. برای هر دو مرحله سیرة دلالت و اقتضایش یکسان هست. لذا سیرة عقلاء همانطور که خبر عادل را در احکام معتبر می دانند به همان مصادق بدون فرق در موضوعات هم معتبر و حجت می داند.

تحقیق استاد

بنابراین تحقیق این است که درباره خبر از وجود آب و خبر از عدم وجود آب و سایر موضوعات به خبر عادل اعتماد که می شود. سیدنا در کتاب تنقیح می فرماید که نه تنها خبر عادل بلکه به خبر ثقه هم اعتماد می شود در موضوعات. [5] پس بنابراین اگر خبر واحد عادلی خبر بدهد به آن خبر واحد عادل اعتماد کردن خالی از قوت نیست.

مساله دوم از مسائل مربوط به تیمم

مسألة ٢ : الظاهر وجوب الطلب في الأزيد من المقدارين إذا شهد عدلان بوجوده في الأزيد ، ولا يترك الاحتياط في شهادة عدل واحد به.[6] در مساله قبلی شهادت عدلان به عدم آب بود و اینجا شهادت عدلان به وجود آب در أزید است. ولا يترك الاحتياط في شهادة عدل واحد به. یک فرقی بین دوتا فتوای سید دیده شد اشاره می کنیم. در مساله قبلی فرمود اعتماد به خبر واحد عادل محل اشکال و احتیاط لابأس به است. خبر از عدم بود در مساله قبلی .اما اینجا می فرماید اگر خبر عادلی اعلام کرد وجود آب را می فرماید که احتیاط که احتیاط وجوبی میشود. چرا تغییر کرد؟ چون آن عدم مطابق أصل بود و شک در وجود آب استصحاب عدم و شک در طهارت مائیه در آن شرایط مقتضای برائت اما اینجا مطابق اصل نیست و اینجا خبر از وجود آب است و أصلی نیست باید به این شهادت و اخبار اعتماد کرد و خبر عادل که اعلام کند که بیش از حد مقرر آب وجود دارد باید برود و تحقیق کند.

مساله سوم از مسائل مربوط به تیمم

مسألة ٣ : الظاهر كفاية الاستنابة في الطلب وعدم وجوب المباشرة ، بل لا يبعد كفاية نائب واحد عن جماعة ، ولا يلزم كونه عادلاً بعد كونه أميناً موثقاً.[7] سید می فرماید در طلب اب مباشرت لازم نیست چون جزء عبادات تعبدی نیست که مباشرت شرط باشد. مباشرت در تعبدیات شرط است و در توصلیات مباشرت شرط نیست. از سوی دیگر هم عموم دلیل نیابت و وکالت شامل این بحث می شود. نیابت در اموری که جایز است در اینجا هم می تواند جایز باشد. در تتمه این بحث سیدنالاستاد فرمودند که درست است که استنابت در طلب در حقیقت برمی گردد به اعتبار خبر عادل. فردی که نایب است حالا نایب هم نباشد، نایب بودن یا نایب نبودن از مخبر عادل بودن بیرون نمی آورد. آن فردی که عنوان نایب هم برای خودش گرفته است بعد از فحص که می آید خبر میدهد در حقیقت می شود خبر عادل یا خبر موثق. از آن جهت اعتبار خواهد داشت که شبهه ای در آن نیست. لذا ما بحث استنابت را مطرح کنیم که نایب بشود یا نائب نشود در حقیقت برمی گردد به خبر عادل و در اعتبار آن مخبری که مورد اعتماد است عدالت شرط نیست بلکه امین موثق هم اگر بود کافی است. این بحث را ما گفته ایم که در خبر که موثق برای ما برساند یک مورد فرق بین عادل و موثق را می بینیم و در موارد دیگر فرق بین موثق و عادل وجود ندارد برای اینکه در روایات اگر راوی امامی نباشد در این صورت که راوی امامی نیست و وثوق و اعتبار دارد می گوییم خبر موثق است و این خبر موثق معتبر است هرچند عادل نیست که عدل را ما در روایات مساوی با امامی بودن می دانیم. آنجا فرق وجود دارد اما آنجا که راوی ها همه شان از اتباع آل البیت هستند اینجا اگر بگوییم وثاقت و امانت کافی است و عدالت لازم نیست فرقی نمی کند چون فرد شیعه ای که وثاقت و امانت دارد عادل است. اگر فرد وثاقت و مانت داشته باشد جدای از عادل بودن نیست. در هر صورت اگر مخبر عادل یا ثقه خبر بدهد به خبرش اعتماد می شود که مطلب کافیست.

سلامتی آقا امام زمان صلوات ختم کنید.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo