< فهرست دروس

درس اخلاق استاد سید کاظم مصطفوی

1402/02/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: آثار فردی و اجتماعی پیاده شدن اخلاق/آرامش فردی و اجتماعی در گروه پیاده شدن اخلاق /توکل، توسل و عمل

 

قال الکریم فی القرآن العظیم: ﴿ يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ﴾.[1]

گفته بودم بهترین علم و مؤثرین علم و پرفایده ترین دانش در زندگی انسان علم اخلاق است. از طرفی مظلوم ترین علم و علمی که حقش اصلا در جامعه‌ی انسانی ادا نشده است، همین علم اخلاق است. شنیده اید که پیامبر اعظم (ص) هدف بعثتش را اقامه‌ی اخلاق، تطبیق و پیاده سازی اخلاق اعلام کرده است؛ معنایش واقعیت انسانی و یک آرامش عمومی است؛ از فرد بگیر تا جامعه. اگر اخلاق حاکم باشد، انسان اگر بحث اخلاق را بیاموزد، در قدم اول خودش از یک آرامش برخوردار است و بعد خانواده اش از دست او در آرامش و آسایش هستند و جامعه‌ی که اخلاق در آن حاکم است در یک آرامش رؤیایی است

خوش آن روزی آزاری نباشد کسی را با کسی کاری نباشد

در کل دنیا اگر اخلاق حاکم باشد، یک مورد درگیری به وجود نمی‌آید. تمام نگرانی‌ها و درگیری‌ها در اثر سوء اخلاق است. امیر المؤمنین علی (ع) می‌فرماید: «من ساء خلقه عذب نفسه»[2] کسی که اخلاقش بد است اولش خودش را عذاب می‌دهد و یک ناراحتی و بی قراری و شکنجه‌ی درونی برای خودش است و اگر اخلاق حاکم شود در آرامش است و آن فرد از لحاظ اخلاقی ورزیده باشد و می‌گوید خدا یا دستورات را به اندازه‌ی توانم انجام دادم و نشسته ام زاویه‌ی کرم تو را پیدا کنم؛ چون اخلاق می‌گوید برو درب کرم را پیدا کن. اگر به سمت عدالت بروی از اول افتاده‌ای. فردی چهل سال مکه پیاده رفته بود، در یک مکاشفه برایش آمد الآن یوم الحساب است از شما حساب بگیریم یا از کرم استفاده می‌کنی، گفت حساب بگیر چهل بار پیاده به مکه رفته ام. جواب آمد اگر حساب در کار است، قدم اول چهل بار حجی که رفته‌ای به مشکل برخورد؛ چون بعد از اتمام آن چهل بار، در خانه‌ی یکی از دوستان رفتی و دق الباب کردی، او گفت کیستی؟ تو در جواب گفتی حاج فلانی که یک مقدار غرور و تفاخر داشت. عبودیت باید خالصا لله باشد. کرم معنایش بخشش بزرگوارانه از سر بزگواری است بدون در نظر گرفتن قابلیت و لیاقت

کریم در به روی بی نوا نمی‌بند گشای در به روی بی نوای در بدرم

درب گشوده است به روی کسانی که زاویه‌ی کرم را پیدا کند. در یک عالم مکاشفه کسی را مورد سؤال قرار می‌داد و هر گناهی اعلام می‌شد او بی خیال بود، هر چه گناهان او را بر می‌شمرد، ترتیب اثر نمی‌داد، در آخر ملک مقرب آمد و او را گرفت که ببرد جهنم، او گفت خدا یا من دل به کرمت بسته بودم، آیا کرمت اجازه می‌دهد که مرا به جهنم ببرد، دستور آمد که برگردانید.

در انجام وظیفه تقصیر نمی‌کند و زاویه‌ی کرم را پیدا می‌کند. در یک جا امید درش بسته نمی‌شود و آن جایی است که از زاویه کرم وارد شویم نه از زاویه‌ی عدالت و حساب.

کرم از طریق کریم و کریمه آل البیت پیدا می‌شود و با توسل و تمسک به ذیل عصمت اهل کرم، درب کرم باز می‌شود و هیچگاه یأس و ناامیدی رخ نمی‌دهد.

در اهداف زندگی، بهترین هدف برای زندگی و رهاورد در این دنیا و آخرت به دست آوردن یک آرامش است، انسان به طور غریزی و به طور فطری تلاشش بر این است که آرامش به دست آورد. بهشت آخرین مرحله‌ی آرامش است ﴿فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ﴾.[3]

از راه زور آرامش به دست نمی‌آید. افراد زورر گو و مال دار، آرامش ندارند. طلبه‌ها تحت یک مدیریت بالا زندگی می‌کند و کسی که به مشکل مسکن بر بخورد، با دست غیبی حل می‌شود و معادلاتی نیست. کسی که این مشکلات را دارد، فکر نکند که اگر مال داشت چقدر آرامش داشت. کسانی بوده که از ثروت بالایی برخوردار بوده اند، برخی گفته حساب بانکی ام وقتی پایین آمد، از غصه خوابم نمی‌برد. پول و ثروت و زور و زر و نیرنگ، آرامش نمی‌آورد. غریزه اقتضا می‌کند رسیدن به آرامش را و آن در پرتو اخلاق امکان پذیر است و اخلاق اگر حاکم شود از اول آرامش است.

اخلاق یک تعریف کاملی دارد اولا یک معرفت می‌طلبد تا معرفت کامل نشود پایه و اساس برای آن آماده نیست. توصیه‌های اخلاقی بعد از چند روز فراموش می‌شود و اگر معرفت بود، فرد می‌بیند که در محضر خدا هست و در محضر ولی الله الاعظم هست. امام زمان (ع) می‌فرماید: ما به احوال شما احاطه داریم. اهل حال می‌گوید عذاب روحی گناه سخت تر و بزرگ تر است از عذاب جسمی. اگر معرفت بود تخلف سر نمی‌زند.

رضایت امام زمان گره خورده به توکل و توسل و عمل. توکل بر خدا، جلوه‌ی ایمان و اعتقاد است و اگر ایمان کامل شود توکل قهرا می‌آید. چون می‌دانیم خدا ارحم الراحمین است و بر او باید توکل کنیم. در صورت ارحم الراحمین بودن، تکیه گاه ماست. در یک مکاشفه آمده به این مضمون که بین خدا و خرقانی یک مکالمه صورت گرفت و گفته شد که اگر من اسرار تو را فاش کنم مریدهایت به تو احترام قائل نمی‌شوند، باید خود را کنترل کنی. هر موقعیتی داشتید به خود نسبت ندهید که شرک خفی است. خرقانی در جواب عرض کرد خدایا بر من سخت نگیر، اگر من ارحم الراحمین بودن تو را برای بندگانت فاش کنم، دیگر کسی برایت سجده نمی‌کند. اخلاق اول معرفت است که خدا را درست بشناسد و بعد بشناسد که ما الآن در محضر خدا هستیم و در محضر مولی هستیم و کار ها طوری انجام شود که مورد رضایت خدا و ولیش باشد. بعد از آن توکل خواهد آمد و بعد از آن ولایت اهل بیت (ع) است که ما را به معرفت حق هدایت می‌کند. ولایت یعنی معرفت حق. از رهاوردهای اخلاق یکی آرامش است و دیگر این که مشکلات و زندگی دنیا هر قدر زیاد باشد تأثیر گذار نیست. مشکلات آمده است که برود و نیامده است که بماند. ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا﴾.[4] پس از شب سیاه، صبح سفید است.

«من عظم صغار المصائب ابتلاه الله بكبارها»[5] اگر کسی گرفتاری های کوچک دنیا را بزرگ بشمارد، خداونداو را به بلاهای بزرگتری مبتلا می‌کند. گرفتاری های دنیا کوچک است؛ چون دنیا کوچک است .

نتیجه: اخلاق اولا برای آدم آرامش میدهد و ثانیا گرفتاری را کوچک جلوه می‌دهد. ذهن آدم مشکل ساز است.

مشکلی نیست که آسان نشود مرد باید که هراسان نشود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo