< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد مروارید

98/07/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مفهوم استثناء

 

فخررازی برای عدم دلالت «انما» بر حصر عبارت بود از استعمال آن در قرآن در غیر حصر مانند

﴿إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ﴾[1]

وی می‌گوید انما در این دنیا دال بر حصر نیست زیرا حیات دنیا در اموری که در این آیه ذکر شده نیست زیرا در مواردی دیگر حیات دنیا به نحوی دیگر توصیف شده است:

﴿إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْو﴾[2]

همچنین:

﴿وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُور﴾[3]

پاسخ از این استدلال باید گفت اولا در آیه آل عمران «الا» به کار رفتن است.

ثانیا در آیه‌ی اول «کماء» آمده و با «کاف» آمده است که نشان می‌دهد محصور فیه (مشبه به) «ماء» نیست بلکه هر شیءای است کع شبیه آب است، یعنی هر مَثَل دنیا مانند آب است نه این‌که خود آب است یعنی نظیر آب، مَثَل دنیا است (کاف اسمیه شده) وجه شبه نیز «گذرابودن» است.

دو آیه دیگر نیز این چنین است و تشبیهات متعدده نشده تا فخررازی بگوید تشبیهات متعدد شده و انما بر حصر تشبیه دلالت نمی‌کند (حصر در آیه در تشبیه اتفاق افتاده است)، بلکه هدف از تشبیهات متعدده یک معنا است که همان «گذرابودن» دنیا باشد.

جمعی این پاسخ را به فخر داده‌اند از جمله آیت الله سبحانی در المبسوط،[4] مرحوم آقای فلسفی هم این جواب را در درسشان می‌دادند.

اشکال: بر فرض که در آیه مشبه به «نظیر ماء» باشد که به معنای «گذرابودن» بازگشت کند (وجه شبه)، لکن باز هم اشکال فخررازی باقی است زیرا مثل دنیا محصور در «گذرابودن» نیست و مثال‌های دیگر دارد:

121 حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: إِنَّ مَثَلَ الدُّنْيَا مَثَلُ الْحَيَّةِ مَسُّهَا لَيِّنٌ وَ فِي جَوْفِهَا السَّمُّ الْقَاتِلُ يَحْذَرُهَا الرَّجُلُ الْعَاقِلُ وَ يَهْوَى إِلَيْهَا الصِّبْيَانُ بِأَيْدِيهِمْ.[5]

24- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ وَ غَيْرِهِ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَثَلُ الدُّنْيَا كَمَثَلِ مَاءِ الْبَحْرِ كُلَّمَا شَرِبَ مِنْهُ الْعَطْشَانُ ازْدَادَ عَطَشاً حَتَّى يَقْتُلَهُ.[6]

جواب دوم: این حصرها اضافی است و نه حقیقی مانند

﴿فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّر﴾[7] *﴿لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِر﴾[8]

مانند «انما زید قائم» به این معنا که قائم بالاضافه به قائد و جالس، محصور فیه واقع شده است.[9]


[4] ج2 ص291.
[5] الزهد، النص، ص: 45.
[6] الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌2، ص: 136.
[7] سوره غاشیه، سوره21.
[8] سوره غاشیه، سوره22.
[9] و هو (حقيقى و غير حقيقى) لان تخصيص الشى‌ء بالشى‌ء اما ان يكون بحسب الحقيقة و نفس الامر بان لا يتجاوزه الى غيره اصلا و هو الحقيقى او بحسب الاضافة و النسبة الى شى‌ء آخر بان لا يتجاوزه اليه و هو غير حقيقى بل اضافى لان تخصيصه بالمذكور ليس على الاطلاق بل بالاضافة الى معين آخر كقولك ما زيد الا قائم بمعنى انه لا يتجاوز القيام الى القعود و نحوه لا بمعنى انه لا يتجاوزه الى صفة اخرى اصلا. كتاب المطول و بهامشه حاشية السيد ميرشريف، ص: 204.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo