درس خارج اصول استاد محمد مروارید
98/07/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مفهوم استثناء
در دلالت «الا استثنائیه» بر استثنا و حصر بحثی نیست، یعنی دلالت میکند بر اینکه حکم منحصر در مستثنی منه و خروج مستثنی است.
حال این اثبات و اخراج به مفهوم است یا منطوق، ثمرهی چندانی ندارد.
مفاد الا وصفیه (به معنای غیر)اگر گفته شد «العلماء الا زید اکرمهم» و در قرآن «لو کان فیهما آلهة الا الله لفسدتا» الا وصفیه است.
حال تفاوت وصفیه با استثنائیه چیست؟
اگر استثنائیه باشد، ابتدا باید حکمی اثبات شود در ادامه با الا جمعیتی از این حکم اخراج شوند، اما در الا وصفیه ابتدا موضوع متصف به وصف (که با الای وصفیه انجام میشود) میشود و حکم بر مجموع موصوف و صفت وارد میشود، همانند «اکرم العلماء العدول» که حکم بر مجموع «العلماء العدول» وارد شده است.
ثمره بین دو «الا»اولا: اگر «الا» به معنای استثناء باشد مسلما افادهی حصر میکند اما دلالت وصفیه بر حصر منوط به قول به مفهوم وصف است.
ثانیا: اگر گفته شود «لیس لزید علیّ عشرة الا درهم او درهما»، در صورت رفع که وصفیه است بر گردن مقر چیزی ثابت نخواهد شد زیرا معنا این میشود: «بر عهدهی من ده تا که متصف به غیر درهم است نیست»، اما اگر منصوب آمد و استثنائیه بود به معنای استثنا باشد اقرار کرده است که تنها یک درهم بر عهدهی او است.
دوران بین وصفیه و استثنائیهاما اگر در مثالی امر دائر بین وصفیه و استثنائیه باشد، حمل بر استثنا میشود زیرا ظهور الا بر استثنا است زیرا غالبا برای استثنا به کار میرود.[1]
با این کلام، اشکالی بر مرحوم محقق در شرایع وارد میشود؛ ایشان در کتاب اقرار اگر بگوید «لیس له علی عشرة الا درهما» هیچ چیز بر گردن او نیست.
و كذا لو قال:ماله عندي عشرة إلا درهم بالرفع الدال على أنه استثناء من المنفي التام كان إقرارا بدرهم فيكون إثباتا و أما لو قال: إلا درهما بالنصب لم يكن إقرارا بشيء على المشهور كما في المسالك. قيل: لا لأن النصب غير جائز فيه حتى يكون قرينة على جعله استثناء من الموجب بجعل النفي داخلا على المستثنى و المستثنى منه، فكأنه قال: «المقدار الذي هو عشرة إلا درهما ليس له علي»، أى التسعة ليس له علي، فلا يكون إقرارا بشيء، لأن اتفاق النحاة على جواز النصب و الرفع فيه و إن كان الثاني أكثر، بل لكونه محتملا لذلك و للاستثناء المقتضي للإقرار بدرهم للقاعدة المزبورة، و لا ريب أن الأصل البراءة.[2]
این فرمایش صحیح به نظر نمیرسد، زیرا اولا منصوب است و نشانهی استثنائیه است و بر فرض که بگوییم عرف به این قواعد عربی چندان توجه نمیکند باز هم از باب ظهور حمل بر استثنا میشود
همچنین در شرایع میفرماید اگر بگوید «لزید علی عشرة الا درهما» بر او نُه درهم ثابت میشود اما اگر بگوید «لزید علی عشرة الا درهم» بر او دَه درهم ثابت میشود.
مرحوم نایینی: اگر بگوید «لزید علی عشرة الا درهما» چون منصوب است، استثنائیه است و نُه درهم بر او ثابت میشود و مقتضای وصفیه ده درهم است.[3]
ایشان در ادامه دلیل این سخن را اینچنین مطرح میکنند که در وصفیه نصب صحیح نخواهد بود زیرا در اینجا اعراب متبوع رفع است.
استاد: ظهور در کلام تابع روش عرف است و در محاورات عامهی مردم، قواعد عربی و اعراب و بنا را ملاحظه نمیکنند، عرف معمولا الا را در استثنا به کار میبرد
شاهد این عدم توجه به کاربردن «نعم» و «بلی» به جای یکدیگر است.