درس خارج اصول استاد محمد مروارید
98/06/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مفهوم غایت
مفاهیممفهوم غایتآیا ادوات غایت مانند الی یا حتی در قضیه دلالت بر مفهوم می کنند؛ یعنی دال بر انتفای سنخ حکم از می کند، به طور مثال فرموده: اتموا الصیام الی اللیل، آیا دال بر عدم وجوب وجوب صیام پس از لیل دارد که همان ثبوت بر مفهوم است و یا ساکت که همان عدم دلالت بر مفهوم باشد.
مقدمهی اول؛ مراد از غایتمعنای غایت چیست و مقصود از غایت در عبارت «مفهوم غایت» کدام معنا است؟
غایت در سه معنا استعمال شده است:1. انتها و نهایت و آخر شی.
2. فاصله و بُعد و مسافت بین دو شیء؛ به همین معنا در نحو «من» را موضوع برای ابتدای غایت (ابتدای غایت) دانسته اند؛ فاصله در اینجا اعم از زمان و مکان و زمانی و مکانی است که سه مثال می توان بیان نمود:
فاصله دو مکان: سرت من البصرة الی الکوفة.
فاصله دو زمان: یستحب الصیام من الجمعه الی ذلک الجمعه.
زمانی و مکانی: قرات کتاب الجواهر من صفحة فلان الی فلان.
3. علت غایی شی؛ غرضی که شیء به هدف آن واقع شده است.
مراد از غایت در محل بحث همان معنای اول است که «الی» و «حتی» برای آن وضع شدهاند که مدخولشان نهایت و انتهای شی خواهد بود که در مثال «اتموا الصیام الی اللیل» برای این است که لیل انتهای وجوب صیام است، همچنین در «کلوا و اشربوا حتی یتبین لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود».
مقدمهی دوم؛ دخول و عدم دخول غایت در مغیاآیا غایت داخل در مغیا است و یا خارج از آن؟
در «سر من البصره الی الکوفه» آیا سر در کوفه هم واجب است و کوفه که غایت در قضیه است هم حکم با خود مغیا است؟
نکته: این مقدمه مربوط به منطوق است و نه مفهوم لکن با بحث مفهوم هم در ارتباط است زیرا اگر ثابت شد دخول غایت در مغیا، در مفهوم غایت باید بحث کرد که آیا غایت دال بر ارتفاع حکم از ما بعد غایت و اگر خروج غایت در مغیا ثابت شود، بحث در مفهوم ناظر بر این است که مهفوم دال بر ارتفاع حکم از غایت و ما بعد آن است.
اصل این بحث در ادامه خواهد آمد و در این به جهت لزوم اشاره شد.
اقوالمشهور بنابر آنچه به ایشان نسبت دادهاند، قائل به مفهوم غایت هستند.
جماعتی از جمله شیخ طوسی و سید مرتضی: مفهوم ندارد.
جماعتی مانند آخوند، محقق نایینی، محقق عراقی،[1] مرحوم امام[2] مرحوم خویی[3] قائل به تفصیل هستند که در جلسات آینده اشاره می شود.