< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد مروارید

97/10/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بررسی اصل عملی موجود در مقام

مرحوم نایینی بین دو جمله‌ی اذا خفی الاذان فقصر، و اذا خفی الجدران فقصر، تعارض مستقر قائل شدند و حکم به تساقط نمودند، مرجع را نیز اصل عملی بیان کردند.

حال این اصل عملی چیست؟

در محاضرات در مورد مقصود نایینی از اصل عملی می‌گوید: می‌توان مقصود نایینی را از اصل عملی، حمل بر برائت نمود و می‌توان حمل بر استصحاب وجوب تمام کرد.

بكليهما معاً من ناحية العلم الإجمالي بعدم إرادة أحدهما فيسقطان معاً فلا يكون في المسألة أصل لفظي من عموم أو إطلاق ليتمسك به لإثبات الجزاء و هو وجوب القصر في المثال عند افتراض تحقق أحد الشرطين في الخارج فاذن بطبيعة الحال تصل النوبة إلى الأصل العملي، و بما ان وجوب القصر في مفروض المقام عند انفراد كل من الشرطين بالوجود مشكوك فيه فالمرجع فيه لا محالة هو أصالة البراءة. هذا من ناحية. و من ناحية أخرى أنه لا مانع من الرجوع إلى استصحاب بقاء وجوب التمام لفرض شك المكلف في هذا الحال في تبدل الوظيفة من التمام إلى القصر، و معه لا قصور في أدلة الاستصحاب عن شمول المقام.[1]

این عبارت دلالت دارد در فرضی که یک کدام از خفای اذان و یا جدران حاصل شده، وجوب قصر مشکوک فیه بوده لذا مرجع می‌تواند اصالة البرائة باشد و مانعی نیز نیست که به استصحاب بقای وجوب تمام مراجعه نمود.

بررسی امکان جریان استصحاب

توضیح استصحاب: مکلف در این حال که فقط یکی از دو شرط حاصل شده است، شک می‌کند که آیا وظیفه‌ی قبلی‌اش که تمام بوده به قصر تبدیل شده است یا خیر.

صرف نظر از اشکالی که در جلسات قبل مطرح شد که اصلا مورد، مورد رجوع به اصل عملی نیست، حال بایستی دید اصل عملی موجود استصحاب است یا غیر آن.

صور شک

برای بررسی این‌که این استصحاب آیا جاری است یا نه عرض می‌کنیم دو صورت در مقام متصور است:

    1. خروج از بلد قبل از دخول وقت فریضه.

    2. خروج پس از دخول وقت فریضه.

خروج از بلد قبل از دخول وقت

مکلف خارج شود از بلدش قبل از دخول وقت فریضه، مثلا قبل از اذان ظهر، در این صورت استصحاب وجوب تمام نمی‌تواند جاری شود، زیرا حالت سابقه وجود ندارد زیرا فرض این است که قبل از گفتن اذان از شهر خارج شده است، پس مادامی که در شهر بوده نماز تمامی بر عهده‌ی او نیامده است در این صورت یقین سابق که رکن استصحاب است، تمام نیست و استصحاب جاری نیست.

بلی می‌توان استصحاب تعلیقی جاری نمود، شخص اگر اکنون که مسافر است در شهر بود و مسافر نبود و وقت داخل می‌شد، نمازش تمام بود، سپس در این حال که مسافر است استصحاب تعلیقی جاری می‌کنیم مانند مثال مشهور «غلیان کشمش»، که شک می‌کند که «اذا غلی الزبیب هل یحرم او لا» اکنون همان «اذا غلی العنب یحرم» را استصحاب می‌کنیم.

لکن در خود جریان استصحاب تعلیقی اختلاف است و مرحوم نایینی قائل به عدم جریان است.

خروج پس از دخول وقت

اگر مکلف پس از دخول وقت از شهر خارج شود، در این فرض دو مسلک وجود دارد.

مسلک اول

در حال حضور در شهر، نماز تمام به وجوب تعیینی بر او واجب نیست، زیرا وجوب تعیینی نماز تمام با ترخیص او در ترک نماز جمع نمی‌شود (نماز را ترک کند و به مسافرت رفته در آن‌جا قصر بخواند)، بنابراین کسی که ساعت 1 در مشهد بود و ساعت 3 قصد سفر دارد، آن‌چه بر او به وجوب تعیینی واجب است، خواندن نماز تعیینی نیست زیرا رخصت در ترک این نماز و خواندن قصر حین مسافرت دارد.

بنابراین مسلک نمی‌توان وجوب تمام را استصحاب نمود زیرا یقین سابق به وجوب تعیینی وجوب تمام ندارد.

مسلک دوم و مشهور

در حال حضور در شهر (ساعت 1) به وجوب تعیینی بر او نماز تمام واجب است اگرچه می‌تواند موضوع وجوب نماز تمام را با اقدام به سفر رفع کند، مانند صوم که روزه بر شخص حاضر به وجوب تعیینی واجب است اما می‌تواند با اقدام به سفر موضوع را رفع کند.

در این صورت رجوع به استصحاب ممکن خواهد بود.

تمام این سخنان با چشم‌پوشی از اشکالی بود که بر اصل رجوع به اصل عملی وارد شده بود.


[1] محاضرات في أصول الفقه ( طبع دار الهادى )، ج‌5، ص: 103.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo