< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد مروارید

97/10/24

بسم الله الرحمن الرحیم

آن‌چه شهید صدر از قول نایینی نقل کرده و حق را به نایینی داده‌اند و بین اطلاق شرط در مفهوم با اطلاق مفهوم دیگر تعارض می‌شود مطابق تقریرات فوائد الاصول بود که دیروز توضیح داده شد، مورد افتراق و اجتماع نیز بیان شد.

تعارض بین اطلاق در مفهوم یکی است با اطلاق شرط منطوق دیگری.

اما در تقریرات اجود الاصول، تعارض از راه دیگری برقرار شده است، در محاضرات نیز مطابق با اجود، مطلب ذکر شده است.

ان التحقيق ان دلالة كل من الشرطيتين على ترتب الجزاء على الشرط المذكور فيها باستقلاله من غير انضمام شي‌ء آخر إليه انما هي بالإطلاق المقابل بالعطف بالواو كما ان انحصار الشرط بما هو مذكور فيها مستفاد من الإطلاق المقابل للعطف بأو و بما انه لا بد من رفع اليد عن أحد الإطلاقين و لا مرجح لأحدهما على الآخر يسقط كلاهما عن الحجية.[1]

این عبارات در محاضرات[2] و در مصباح توضیح داده شده است، البته توضیح مصباح روان‌تر است:

معنا ندارد هریک از خفای اذان و خفای جدران؛ علت منحصره برای وجوب قصر باشد، با استقلال هر کدام در علیت، یعنی اگر هر یک مستقل در علیت است دیگر معنا ندارد هر یک علت منحصره نیز باشد، زیرا استقلال هر یک در علیت یعنی عدم انحصار، از سوی دیگر نمی‌توان گفت هر یک علت منحصره است.

شهید صدر نیز همین توضیح را آورده‌اند

و الصحيح في مقام الجواب عن هذه الشبهة انه لا طولية بين الإطلاقين لا بلحاظ الدال و لا بلحاظ المدلول، فانَّ السكوت عن الواو يثبت كون الشرط علّة تامة و السكوت عن أو يثبت أنَّ ما وقع شرطاً لا عدل له بحيث إذا انتفى ينتفي الجزء سواءً كان علّة تامّة أم لا، و يعلم إجمالًا بكذب أحدهما في المقام فيتعارضان.[3]

سپس در محاضرات بر نایینی اشکال نموده شده است:

منافاتی بین دو منطوق در قضیه‌ی شرطیه وجود ندارد، زیرا وجوب قصر هنگام اذان منافاتی با وجوب قصر هنگام خفای جدران، زیرا ثبوت حکمی برای یک شی، دلالت ندارد بر نفی آن از غیرش، همچنین بین دو مفهوم تنافی‌ای نیست، زیرا عدم وجود قصر هنگام عدم خفای اذان، منافاتی با عدم وجوب قصر هنگام عدم خفای جدران ندارد.

بنابراین تنافی بین اطلاق مفهوم یک کدام است با منطوق دیگری، بنابراین تعارض را در همین نقطه علاج می‌کنیم.

مرحوم خویی: مرحوم نایینی با رفع ید از هر دو اطلاق تلاش در علاج داشته است، حال آن‌که اگر چه علاج معارضه با رفع ید از اطلاقین ممکن است، لکن با امکان جمع عرفی بین دلیلین وجهی برای علاج نایینی نیست، و در این‌جا جمع عرفی امکان دارد، زیرا نسبت منطوق به مفهوم، نسبت خاص است به عام، بنابراین اطلاق مفهوم مقید به منطوق خواهد شد، یعنی «اذا لم یخف الاذان فلا یجب القصر مطلقا الا اذا خفی الجدران»، همچنین «اذا لم یخف الجدران فلا یجب القصر مطلقا الا اذا خفی الاذان».

نتیجه عدم وجوب قصر است مگر یک کدام مخفی شود، در نتیجه اطلاق هر قضیه مقید به عطف به کلمه‌ی «او».

شهید صدر: تعارض به نحو عموم من وجه است، زیرا همچنان که هر کدام از دو مفهوم اطلاق دارد، هر کدام از دو منطوق نیز اطلاق دارد، پس حق با مرحوم نایینی است، البته طبق تقریری که در فوائد الاصول از نایینی نقل شده است.

مختار استاد نسبت به بحث کبروی

استاد: اشکالی که مد نظر نایینی مطابق اجود بوده است[4] از سوی مرحوم خویی پاسخ داده نشده است، با توجه به این‌که ایشان در مقام نقل قول نایینی می‌فرماید: نایینی معتقدند نمی‌شود جمع نمود بین این‌که هر کدام از منطوق‌ها منحصره باشند و بین این‌که هر کدام مستقله باشند، بنابراین بین اطلاق واوی و اوی قابلیت جمع نیست، علت واوی یعنی هر کدام علت مستقله‌اند و اطلاق اوی یعنی هر یک علت منحصره هستند، مرحوم خویی با این‌که اشکال را این‌چنین تقریب نموده، لکن در مقام جواب، از اشکالی که در فوائد الاصول مطرح شده است، جواب داده‌اند که نسبت را عموم و خصوص من وجه گرفته است.، بنابراین صدر و ذیل فرمایش محاضرات با هم نمی‌خواند.

در هر صورت حق با مرحوم نایینی است، چه نسبت را عموم من وجه بگیریم که به تساقط در مجمع می‌انجامد، و چه از راه عدم امکان جمع بین انحصار هر دو با استقلال هر دو وارد شویم، زیرا هر یک ترجیح بر دیگری ندارد، دو مطلب ساقط می‌شود.


[1] أجود التقريرات، ج‌1، ص: 424.
[2] ج5 ص103.
[3] بحوث في علم الأصول، ج‌3، ص: 187.
[4] نمی‌شود هر کدام را علت مستقله شمرد و از سوی دیگر علت منحصره نیز برآورد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo