درس خارج اصول استاد محمد مروارید
97/10/04
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث از جزا مربوط به جایی است که حکم مذکور در جزا با انتفای شرط قابل برای ثبوت باشد، و مسلم، شخص و فرد حکم با انتفای شرط، قابل برای ثبوت نیست و انتفای این حکم شخصی ربطی به مفهوم شرط ندارد، زیرا شرط چنین حکم شخصیای در واقع موضوع است برای شخص حکم و هر حکمی با انتفای موضوعش منتفی خواهد شد عقلا.
اصولیین مواردی را شمردهاند که به چنین مشکلهای مبتلا است.
مورد اول
حکم مذکور در جزا که معلق بر شرط شده است، مستفاد از صیغهی امر باشد، زیرا موضوعله صیغهی امر جزیی و شخصی است، پس با انتفای شرط، این شخص حکم عقلا منتفی خواهد بود، و اینچنین انتفایی مفهوم نامیده نمیشود و مفهوم عبارت است از انتفای سنخ حکم و سنخ یا به معنای کلی حکم است و یا به معنای حکمی است که مسانخ با حکم شخصی است خواهد بود، در نتیجهی این گفتار، رایجترین مثال برای مفهوم که «زید ان جائک فاکرمه» است در دستانداز چنین اشکالی قرار میگیرد.
برخی این اشکال را قبول کرده و در این موارد مفهومگیری را نفی نموده است، لکن برخی در مقام پاسخ به این شبهه برآمدهاند که دو پاسخ را در جلسهی گذشته مطرح کردیم؛ یکی از مرحوم آخوند که ایشان موضوعله صیغهی امر را کلی میگرفت و نه جزیی همچنین مرحوم شیخ انصاری پاسخی دادهاند که از سوی مرحوم آخوند و خویی اشکال شده است.
راه شهید صدر برای اثبات حکم سنخی
مرحوم شهید صدر و آیت الله فیاض[1] : آنچه که معلق بر شرط است آن معنای حرفی که نسبت بعثیه باشد (که از صیغهی امر استفاده میشود) نمیباشد، بلکه وجوب معلق است که مدلول التزامی صیغهی امر است و وجوب مفهومی اسمی است، پس مانعی ندارد که معلق و یا مقید شود (زیرا اشکال این بود که وقتی حکم شخصی باشد، انتفایش از باب مفهوم نیست) حال اینجا وجوب شخصی نیست.
استاد: این پاسخ نیز قانعکننده نیست زیرا وجدان شهادت میدهد که معلق بر شرط خود مضمون جزا است و نه وجوبی که لازمهی آن است که البته معنای اسمی است به نظر شهید صدر، ظاهر عبارت «ان جائک زید فاکرمه» تعلیق خود «فاکرمه» که معنای جزیی است میباشد، نه اینکه مدلول التزامی معلق شده باشد.
ثانیا اسمیبودن وجوب محل تردید است، زیرا وقتی میگویید وجوب یعنی این وجوب وجود پیدا نموده است و هرچه وجود پیدا کند یعنی اینکه شخصی و «الشی ما لم یتشخص لم یوجد».[2]
راه مرحوم خویی برای اثبات حکم سنخی
این اشکال مبنی بر مسلک مشهور است که انشاء را ایجاد میدانند، اما بر مسلک مختار که انشاء را ابراز اعتبار فعل بر ذمهی مکلف میدانیم، این اشکال وارد نیست، زیرا ابراز معنای جزیی نیست و بلکه کلی است.
استاد: مفاد جزا طبق این مسلک، واقع ابراز است و واقع ابراز جزیی است و نه کلی است.
راه محقق اصفهانی برای اثبات حکم سنخی
پاسخ محقق اصفهانی:[3] معنای حرفی جزیی حقیقی (ذهنی یا خارجی) نیست، بلکه جزئیتی که در معنای حرفی است به لحاظ این است که قوامش به طرفین است و متقوم به دو طرف است و در نسبت بعثیه دو طرف عبارتند از مکلف و اکرام مثلا، لذا خود کلی است و نه جزیی، بنابراین باعث جزئیت حقیقی مفهوم حرفی نمیشود بلکه ذاتی است و به حکم مفهوم اسمی مستقل است.