< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد مروارید

97/07/17

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه 16 سه‌شنبه 17/7/97

از کلام مرحوم خویی در ذیل جواب سوم آخوند اقسامی مشخص شد.

اقسام عبارت بود از اینکه وقتی نهی از عبادتی شد یا کشف خلاف نمی‌شود و یا می‌شود.

در صورت کشف خلاف باز دو صورت فرض می‌شود: در هنگام انجام عبادت منهی‌عنه ملتفت به نهی است و یا خیر.

از نظر مرحوم خویی در تمام این موارد حکم به فساد می‌شود؛ در صورت عدم کشف خلاف که کاملا مشخص است و در صورت کشف خلاف هم زیرا هنگام انجام عمل اگر التفات به حرمت عمل دارد چون قصد قربت از وی متمشی نمی‌شود عمل صحیح نخواهد بود و بر فرض عدم التفات به حرمت نیز عمل مبغوض است به جهت ادله حرمت تشریع.

ایشان توهم صحت در فرض عدم التفات را رد می‌کنند.

توضیح توهم: خود عمل با کشف خلاف، صلاحیت تقرب را دارد و مکلف هم به جهت غفلت، می‌توانسته قاصد قربت باشد.

بنابراین علت اصلی در بطلان از نظر مرحوم خویی حصول تشریع است چه کشف خلاف شود و چه نشود، در صورتی که کشف خلاف شود، چه این‌که ملتفت به تشریع باشد و چه نباشد.

این سخن مورد تامل است.

اولا بر فرض انکشاف خلاف، این عمل تجری است، پس دیگر حرمت تشریع حقیقی را ندارد، بلکه اگر حرمتی باشد هم از باب تجری است، البته تجری در زمانی است که ملتفت به تشریع باشد و الا با عدم التفات تجری نیز صورت نمی‌پذیرد.

ثانیا ایشان حرمت تشریع را حرمت واقعیه دانسته و آن را به التفات مشرع نسبت به تشریع و عدم التفات تقسیم نمودند.

این سخن قابل قبول نیست زیرا تشریع مانند تعظیم، عملی قصدی بوده و بدون التفات تشریع معنی نمی‌دهد؛ این تقسیم، تقسیم شی است به خودش و غیرش که باطل است.

ثالثا اگر التفات به تشریع نداشته باشد و فرض هم کشف خلاف است، مرحوم خویی عمل را فاسد دانسته و علت آن نیز انجام امر مبغوض است و صحت را نیز متوهمانه دانستند، این سخن ناتمام است زیرا در ماهیت تشریع، قصد و اعتبار دخالت دارد، چرا که از مستقلات عقلیه بوده و قبح آن به جهت دخالت در سلطان مولا از روی التفات است.

رابعا همچنان که در صورت کشف خلاف دو قسم تصویر می‌شود (التفات و عدم التفات)، همین دو صورت بر فرض عدم کشف خلاف نیز ممکن است، لذا در صورت التفات، عمل بنابر تشریع باطل است، لکن بر فرض عدم التفات اگرچه تشریع حاصل نیست لکن باز هم نمی‌تواند به آن عمل اکتفا کند البته نه از باب حصول تشریع بلکه از باب قاعده اشتغال.

مثال: نهی‌ای از قران بین صورتین وارد شده است، اما مصلی دو سوره خوانده بدون توجه به این‌که عملی غیر شرعی را انجام می‌دهد و پس از اتیان کشف شد که قران بین صورتین مشکلی ندارد، در این صورت نمازش صحیح است ولی در فرض ما با عدم کشف خلاف (البته بعدا متوجه می‌شود که نهی‌ای ظاهری رسیده است) یقین ندارد که نمازش را تحویل شارع داده است لذا از باب قاعده اشتغال بایستی نمازش را اعاده کند و نه از باب تشریع.

تنبیه؛ مقتضای نهی تنزیهی و غیری

نهی متعلق به عبادت به چهار گونه متصور است.

    1. نهی نفسی تحریمی ذاتی.

    2. نهی نفسی تحریمی تشریعی.

    3. نهی نفسی کراهتی.

    4. نهی غیری؛ عرضی.

تا کنون در دو قسم اول سخن گفتیم؛ در ابتدای بحث به طور اجمالی از نهی کراهتی سخن گفته شد، اما تفصیلا خیر، لذا بایستی قسم سوم و چهارم، بحث کرد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo