درس الفائق استاد محسن مرتضوی
99/09/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: شرایط دلیل رادع/فصل چهارم /مثالهای بحث
مثال اول :اینکه خبر واحد نزد عقلا حجیت قطعیه داردو سیره عقلابرعمل به خبر واحد است واصلا به ذهنشان خطور نمی کند که آیات ناهیه شامل خبر ثقه هم بشودبله اگر در خبر متواتر به طور صریح خبر بر نفی عمل بر خبر ثقه داشتیم صحیح بود ولی وقتی نباشد وآیات با اطلاقش بخوا هد شامل خبر ثقه بشود ،سیرۀ مانع وقرینه می شود از اطلاق آیه بر نفی عمل به سیره می شود.
مثال دوم وسوم :در این موارد میتوان گفت سیره عقلاییه قرینه بر عدم انعقاد ظهور اطلاقی میشود ولی گاهی ظهور دلیل رادع اختصاص به مورد سیره عقلاییه دارد، مثلاً دلیل رادع میگوید بیع صبی حتی در اشیاء یسیره باطل است، در حالیکه سیره عقلاییه بر صحت بیع صبی میباشد.یا مثال دیگرخیار غبن سیره عقلاییه برآن بوده است وهست لذانمی توان بااطلاق وظهور دلیل آن را رد کرد بلکه باید دلیل صریح باشد.
در این موارد نمیتوان ظهور دلیل رادع در نهی و بطلان را نادیده گرفت و آن را مثلاً حمل بر کراهت نمود، مگر در مواردی که سیره عقلاییه به قدری مستحکم و راسخ در أذهان عقلا باشد به طوری که مخالفت با آن را امر مستنکر و قبیح میشمارند یعنی سیره عقلاییه علاوه بر لسان اثباتی خود، لسان استنکاری نیز داشته باشد، همانند سیره برحجیت خبر ثقه که عقلا مخالفت با آن را امر قبیح و مستنکر میدانند، در این موارد میتوان در ظهور دلیل رادع گرچه ظهورش خاص باشد تصرف نمود.
نتیجه گیری: سیره عقلاییه فقط در دو مورد میتواند قرینه متصله بر عدم انعقاد ظهور یا تصرف در ظهور شود:
مورد اول: جایی که سیره عقلاییه مستحکم و راسخ باشد ، در این موارد میتواند جلوی ظهور اطلاقی دلیل رادع را بگیرد و قرینه بر تصرف در آن حساب شود.
مورد دوم: جایی که سیره عقلاییه مستحکم و راسخ بوده و لسان نفی و استنکاری نیز داشته باشد. در این صورت میتواند حتی جلوی ظهور خاص دلیل رادع را نیز بگیرد و یا در آن تصرف نماید.
نکته: در این نتیجه گیری که بیان شد فرقی بین ظهور منطوقی و مفهومی وجود ندارد، پس این ادعا که نسبت به ظهور مفهومی حتی سیره عقلاییه غیر مستحکمه نیز میتواند تصرف در ظهور آن کند، ناتمام است و وجدان عرفی شاهد بر عدم فرق بین ظهور منطوقی و مفهومی در این جهت میباشد.