< فهرست دروس

درس خارج اصول سیدعبدالهادی مرتضوی

99/06/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اشکالات / قول چهارم / اقوال / متعارضین / تعادل و تراجیح - جلسه 5

کلام در اقوال متعارضین بود، قول چهارم این بود که در متعارضین می گوئیم احدهمای مفهومی حجت باشد که مرحوم صاحب کفایه در کفایه این قول را بیان کرده است.

این قول سه اشکال دارد:

اشکال اول: این اشکال را جلسه قبل بیان کردیم و این بود که معنای احدهمای مفهومی این است که هر یک بتواند حجت باشد، هر کدام که اختیار شد، حجت باشد، در حالی که علم اجمالی به کذب احدهما دارد.

اشکال دوم: همان گونه که می دانید مراد از حجیت به معنای محرکیت، منجزیت و معذریت است و احدهمای مفهومی نمی تواند، محرک باشد و نمی تواند منجزیت و معذریت بیاورد.

اشکال سوم: احدهمای مفهومی وجود خارجی ندارد و جای مفهوم در ذهن است و در خارج، وجودی ندارد. چگونه می توانید بگوئید یکی حجت است دون دیگری.

در نتیجه تا اینجای بحث قائل می شویم اصل در متعارضین، تساقط است و هیچکدام از دو خبر حجت نمی باشند کما اینکه مشهور هم این را فرموده اند و بقیه اقوال را قبول نمی کنیم.

اینکه می گوئیم اصل در متعارضین تساقط است، نسبت به مدلول مطابقی است، مثلا یک روایت می گوید نماز جمعه واجب است و روایت دیگر می گوید واجب نیست، معنای تساقط این است که ما در اینجا روایتی ندارد، به این معنا روایتی که می گوید واجب، مدلول مطابقی آن عمل نمی شود و کنار می رود و روایتی هم که می گوید واجب نیست، مدلول مطابقی آن کنار می رود، یا یک روایت می گوید نماز جمعه واجب است و روایت دیگر می گوید حرام است، قائل به تساقط می شویم، یعنی به مدلول مطابقی هیچکدام عمل نمی شود.

حال سوال این است که آیا در متعارضین نفی ثالث می شود کرد یا خیر؟ به تعبیر دیگر مدلول التزامی در متعارضین، چه حکمی دارد.

مصباح الاصول می فرماید: «بقي الكلام في نفي الثالث بالمتعارضين بعد سقوطهما عن الحجية بالنسبة إلى المؤدى المطابقي للمعارضة».[1]

مرحوم آخوند در کفایه می فرمایند: «نعم يكون نفي الثالث بأحدهما لبقائه على الحجية».[2]

ایشان می فرمایند متعارضین، نفی ثالث می کنند.

مرحوم نائینی می فرمایند: «و أمّا بالنسبة إلى نفي الثالث: فلا وجه لسقوطهما، فانّ المتعارضين يشتركان في نفي الثالث بالدلالة الالتزاميّة فرع الدلالة المطابقيّة و بعد سقوط المتعارضين في المدلول المطابقي لا مجال لبقاء الدلالة الالتزاميّة لهما في نفي الثالث فاسد...‌».[3]

ایشان هم می گویند در متعارضین، قائل به نفی ثالث شده اند.

مرحوم آخوند در حاشیه خود بر رسائل هم نفی قول ثالث کرده اند.[4]

در نتیجه به نظر بزرگان می توان در متعارضین به مدلول التزامی، نفی ثالث کرد.

توضیح کلام: ما دو دلیل داریم که یک دلیل می گوید نماز جمعه واجب است و دلیل دوم می گوید واجب نیست، این دو دلیل به دلالت التزامی خود تعارض و تساقط کرده اند، آیا می شود با این دو دلیل به دلالت التزامی، نفی ثالث کرد یا خیر؟ مثلا در اینجا بگوئیم دیگر نماز جمعه مستحب یا مکروه نیست.

در این رابطه می گوئیم مرحوم نائینی و مرحوم آخوند می فرمایند می توان به دلالت التزامی، نفی ثالث کرد.

نکته: این بحث در جایی است که علم به مطابقت یکی از دو دلیل با واقع نداشته باشیم، اما اگر علم داشتیم، خود همین علم، نفی ثالث می کند.


[1] خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج2، ص442.
[2] خراسانی، محمد کاظم، کفایه الاصول، ص439.
[3] نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج4، ص755.
[4] «للمحقق الخراسانيّ- قدّس سرّه- كلام في حاشيته على الفرائد لا يخلو عن إشكال، فانه جعل نفي الثالث بأحدهما الغير المعين لا بهما معا، و منع عن حجية المتعارضين في الدلالة الالتزامية»؛ نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج4، ص755.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo