< فهرست دروس

موضوع: موضوع علم / تعریف علم اصول / مباحث الفاظ- جلسه 119

کلام در موضوع علم اصول بود که دو نظریه را بیان کردیم:

نظریه اول: نظریه مشهور و میرزای قمی بود که می گفتند ادله اربعه بوصف دلیلیت موضوع علم اصول است، کتابی که حجت است، سنتی که حجت است، موضوع علم اصول است.

دلیل و اشکال آن بیان شد.

نظریه دوم: صاحب فصول بخاطر اشکالاتی که بر نظریه اول وارد بود، فرمودند موضوع علم اصول، ادله اربعه بما هی است، ادله اربعه بنفسها است بدون وصف دلیلیت، کتاب، سنت، اجماع و عقل، موضوع علم اصول است.

این دو نظریه به طور کامل بیان کردیم.

در اینجا دو بحث وجود دارد:

بحث اول: مرحوم شیخ انصاری در رسائل از میرزای قمی دفاع کرده و از صاحب فصول جواب داده اند.

ایشان مفصلا وارد دفاع از میرزای قمی شده است و فرموده فرمایش مشهور تمام است و فرمایش صاحب فصول ناتمام است و اشکالی که صاحب فصول بر میرزا کرده است، صحیح نمی باشد.

ملاحظه بفرمائید رسائل را که در بحث حجیت خبر واحد می فرمایند: «و من هنا يتّضح دخولها في مسائل اصول الفقه الباحثة عن أحوال الأدلّة، و لا حاجة إلى تجشّم دعوى: أنّ البحث عن دليليّة الدليل بحث عن أحوال الدليل».[1]

مرحوم شیخ می فرمایند صاحب فصول خود را به زحمت انداخته اند و فرمایش میرزای قمی تمام و به جا بوده است، زیرا اگرچه اصولیین در مقام نوشتن و تالیف می گویند الخبر حجة أم لیس بحجة، و لکن روح بحث به این بر می گردد که هل السنة تثبت بالخبر ام لا؟ که سنت عبارت است از قول امام، فعل معصوم و تقریر معصوم.

حاصل این است که آیا با خبر واحد، سنت ثابت می شود یا خیر. پس فرق است بین نوشتار و مقصود اصولیین.

در نتیجه بحث از حجیت خبر واحد، بحث از عوارض سنت است، چرا صاحب فصول اشکال کرده است و اشکال ایشان ناتمام است با توضیحاتی که در رسائل گفته شده است و خود مراجعه نمایید.

این بحث اول که تا به اینجا بیان شد.

بحث دوم: مرحوم آخوند در کفایه می فرمایند دفاع مرحوم شیخ از میرزای قمی ناتمام است و اشکال صاحب فصول به جا می باشد.

ایشان می گویند دلیلی ندارد مرحوم شیخ از میرزای قمی دفاع کند و اشکال صاحب فصول به ایشان درست است و حرف شما دچار مشکل می باشد.

صاحب کفایه اصرار دارند که موضوع باید عوض شود و موضوع نمی تواند کتابی که حجت است باشد، سنتی که حجت است باشد، اجماعی که حجت است باشد. ناچاریم مسیر بحث را به نحو دیگری شروع کنیم.[2]

ظاهرا والله العالم می گوئیم تا اینجا فرمایش صاحب کفایه تمام است و فرمایش میرزای نائینی[3] هم تمام است. میرزای نائینی هم بر شیخ انصاری اشکال کرده که چرا از قول قوانین دفاع کرده است.

خلاصه فرمایش مرحوم آخوند در کفایه این است: مرحوم شیخ در دفاع از میرزای قمی دچار اشکال می باشد، چون شیخ انصاری می گوید مراد اصولیین این است که «هل السنة تثبت بخبر الواحد أم لا؟»، حال در این جمله سه احتمال وجود دارد:

احتمال اول: ثبوت واقعی و خارجی؛ یعنی خبر زراره، علت تکوّن سنت است.

معلوم است که خبر زراره، علت تکوّن امام نیست و این احتمال بدیهی البطلان است، یعنی کسی نگفته است که خبر زراره علت تکون قول امام باشد.

احتمال دوم: ثبوت ذهنی و تکوینی؛ یعنی به وسیله خبر واحد، واقع کشف می شود.

این احتمال هم واضح البطلان است و به خبر واحد، واقع شاید کشف شود و شاید کشف نشود، چون در خبر، احتمال صدق و کذب وجود دارد.

احتمال سوم: ثبوت تعبدی؛ یعنی به وسیله خبر واحد، در عالم تعبد، سنت ثابت شود.

مراد شیخ انصاری، قطع همین احتمال است که ثبوت تعبدی باشد.

اما این احتمال هم مشکله را حل نمی کند، چون اگرچه بحث از خبر زراره، بحث از عوارض است، اما عوارض حاکی است نه عوارض محکی، در حالی که باید از عوارض محکی بحث کنیم نه عوارض حاکی.

لذا اگر ثبوت تعبدی بگیریم که باید بگیریم، یک مقدار از راه را درست آمده ایم اما مشکله حل نشده است، زیرا بحث از خبر زراره، بحث از عوارض شده شده است اما بحث از عوارض حاکی است نه محکی.

لذا باید مسیر بحث عوض شود که توضیحات آن در جلسه بعد بیان خواهد شد.


[1] فرائد الاصول، شیخ انصاری، ج1، ص230.
[2] «و رجوع البحث فيهما في الحقيقة إلى البحث عن ثبوت السنة بخبر الواحد في مسألة حجية الخبر كما أفيد و بأي الخبرين في باب التعارض فإنه أيضا بحث في الحقيقة عن حجية الخبر في هذا الحال غير مفيد فإن البحث عن ثبوت الموضوع و ما هو مفاد كان التامة ليس بحثا عن عوارضه فإنها مفاد كان الناقصة»؛ خراسانی، محمد کاظم، کفایة الاصول، ص8.
[3] «و ما تكلّف به الشّيخ قده في باب حجيّة خبر الواحد، من إدراج تلك المسألة في مسائل علم الأصول على وجه يكون البحث فيها بحثا عن عوارض السّنة بما لفظه: «فمرجع هذه المسألة إلى انّ السّنة أعني قول الحجّة أو فعله أو تقريره هل يثبت بخبر الواحد، أم لا يثبت إلّا بما يفيد القطع من التّواتر و القرينة، و من هنا يتّضح دخولها في مسائل أصول الفقه، الباحثة عن أحوال الأدلّة إلخ» لا يخلو عن مناقشة فانّ البحث عن ثبوت الموضوع بمفاد كان التّامّة، ليس بحثا عن عوارض الموضوع، فانّ البحث عن العوارض يرجع إلى مفاد كان النّاقصة، أي البحث عن ثبوت شي‌ء لشي‌ء، لا البحث عن ثبوت نفس الشّي‌ء»؛ نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج1، ص28.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo