< فهرست دروس

درس خارج اصول سیدعبدالهادی مرتضوی

99/02/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمات / تعادل و تراجیح

بحث در معنای تعارض بود، از نظر لغت بیان شد که تعارض به معنای اظهار و مقابله آمده است، چون در متعارضین، هر یک خود را به رخ دیگری می کشند و برخی هم به معنای منع گرفته اند، یعنی هر خبری، دیگری را منع می کند به اینکه هر خبری بر علیه دیگر حجت است در صورت وجود تنافی و دیگری را از کار می اندازد و می گوید به من عمل کن و به دیگری عمل نکن و شاید اظهر هم همین معنا که منع باشد، با معنای اصطلاحی سازگاری دارد.

مقدمه هفتم: معنای اصطلاحی تعارض: برای تعارض، چند معنا شده است:

اول: معروف و مشهور، تعارض اصطلاحی را اینگونه تعریف کرده اند: «التعارض تنافي مدلولي الدليلين على وجه التناقض أو التضادّ».[1]

دوم: مرحوم شیخ در رسائل می فرمایند: «تنافي الدليلين و تمانعهما باعتبار مدلولهما».[2]

سوم: صاحب کفایه می فرماید: «التعارض هو تنافي الدليلين أو الأدلة بحسب الدلالة و مقام الإثبات على وجه التناقض أو التضاد حقيقة أو عرضا».[3]

با مشاهده این سه تعریف می بینیم:

اولا: در هر سه تعریف، کلمه تناقض ذکر شده است.

ثانیا: کلمه دلیلین در هر سه تعریف ذکر شده است.

ثالثا: در تعریف مشهور و شیخ انصاری، کلمه مدلول آمده است، اما در تعریف مرحوم آخوند نیامده است و بلکه تنافی دلیلین در مقام اثبات آمده است.

مهم همین بحث سوم است که چرا مرحوم آخوند از تعریف شیخ و مشهور عدول کرده است و فرق بین تنافی دلیلین یا مدلولین چیست؟

گفته شده که فرق در این است که اگر تعارض را تنافی دلیلین معنا کنیم، یعنی تعارض وصف خبر و دلیل است و حمل تعارض بر دلیل، حمل بر ذات به حمل اولی است و اگر گفتیم تنافی، وصف برای مدلول دلیل است، یعنی اولا و بالذات، تعارض از اوصاف مدلول است و اگر حمل بر دلیل شود، مجاز است یا از قبیل وصف به حال متعلق است.

پس اگر تعارض وصف برای دلیلین باشد، می گوئیم تنافی الدلیلین و اگر وصف برای مدول باشد، می گوئیم تنافی المدلولین.

حال آنهایی که تعارض را تنافی دلیلین گفته اند، این حرف را به اعتبار معلول گفته اند نه به اعتبار علت و آنهایی که تنافی مدلولین گفته اند، به اعتبار منشاء تعارض که مدلول باشد یا علت باشد یا منکشف است، گفته اند، به این بیان که تضاد بین مدلولین، واسطه ثبوتی عروض تعارض برای دلیل است که ثبوت، وصف تعارض برای دلیل به اعتبار مدلول است، پس مدلول واسطه ثبوتی یا عروضی است که اگر واسطه عروضی است، حمل تعارض بر خبر، مجاز است و اگر واسطه ثبوت است، حمل تعارض بر خبر به نحو حقیقت است.

حال کدامیک از این تعاریف بهتر است؟ تنافی الدلیلین یا مدلولین؟ و چرا مرحوم آخوند از تعریف مشهور عدول کرد، باید به طور مفصل وارد بحث شویم تا ببنیم کدام تعریف صحیح است که در جلسه بعد، این بحث شروع خواهد شد.


[1] انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، ج4، ص11.
[2] انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، ج4، ص11.
[3] خراسانی، محمد کاظم، کفایة الاصول، ص437.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo