< فهرست دروس

درس خارج اصول سیدعبدالهادی مرتضوی

98/11/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جهت دوازدهم / قاعده فراغ و تجاوز / امر پنجم / خاتمه / استصحاب

بحث در این بود که آیا قاعده تجاوز، نسبت به موالات (عدم فصل طویل) بین اجزاء یا کلمات یا حروف، جاری است یا خیر؟ مثلا فردی به سجده رفته و شک می کند بین سوره و رکوع، موالات داشته است یا خیر، آیا این فرد می تواند قاعده تجاوز را جاری کند یا خیر؟

گفتیم موالاتی که در نماز معتبر است، بر سه قسم است:

قسم اول: موالاتی که بین اجزاء نماز معتبر است، یعنی موالات بین فاتحه و سوره و رکوع و سجود و... و این شخص، شک می کند که آیا موالات را رعایت کرده است یا خیر که خود دو صورت دارد:

صورت اول: بعد از نماز شک می کند که موالات را رعایت کرده است یا خیر، در این صورت قطعا قاعده فراغ و تجاوز جاری می باشد.

صورت دوم: در اثناء نماز شک می کند موالات را رعایت کرده است یا خیر، این خود بر نوع است:

اول: داخل در جزء بعدی شده و بعد شک کرده، در این صورت قاعده تجاوز جاری است.

دوم: داخل در جزء بعدی نشده و شک کرده است، در این صورت، دو قول است:

قول اول: قاعده تجاوز جاری نمی باشد، چون محل آن نگذشته است.

قول دوم: قاعده تجاوز جاری است، چون استصحاب عدم فصل طویل را می کنیم که در حقیقت رعایت موالات باشد.[1]

قسم دوم: موالاتی که بین کلمات کلام واحد معتبر است، مثل قرائت.

قسم سوم: موالاتی که بین حروف یک کلمه معتبر است، مثل کلمه صراط.

نکته: موالات قسم سوم، از امور عقلی است و جزء شرایط شرعی نیست، یعنی عقل می گوید نباید بین کلمه واحد، فصل طویل بیاندازد.

این دو قسم از موالات، دارای دو صورت است:

صورت اول: بعد از تمام شدن نماز شک می کند موالات در کلمه و کلام رعایت شده یا خیر که در این صورت قاعده تجاوز و فراغ جاری است.

صورت دوم: در اثناء نماز شک می کند موالات در کلمه و کلام رعایت شده یا خیر که در این صورت قاعده تجاوز و فراغ جاری نیست. چون در حقیقت سخن به این بر می گردد که آیا فرد کلمه یا کلام صحیحی گفته است یا خیر، در نتیجه شک در وجود است و کلامی منعقد نشده است، لذا باید گفت قاعده فراغ و تجاوز جاری نمی باشد و باید دوباره کلام یا کلمه، تکرار شود.[2]

بعد از این بحث چند فرع بیان شده است:

فرع اول: اگر شخصی وارد نماز شد و شک کرد که آیا نیت کرده است یا خیر، چه باید کرد؟

در اینجا گفته شده که نیت بر دو معنا است:

اول: قصد قربت که از امور معتبره شرعیه در عبادات است.

دوم: قصد عمل و عنوان، یعنی قصد اینکه این نماز، مثلا نماز ظهر است که از امور معتبره عقلی است که تا زمانی قصد عمل و عنوان نکند، مامور به اتیان نمی شود.

حال آیا قاعده تجاوز در این موارد جاری است یا خیر؟

اما نسبت به معنای اول (نیت به معنای قصد قربت): در اینجا گاهی شک بعد از عمل است که قطعا قاعده فراغ و تجاوز جاری می باشد و گاهی شک در اثناء عمل است که در این صورت هم قاعده فراغ و تجاوز جاری است و فرد بگوید ان شاء الله تا اینجای نماز قصد قربت داشته و این قصد قربت را ادامه بدهد و نماز را تمام کند. در حقیقت در معنای اول، چه بعد از عمل و چه در اثناء عمل، می گویند قاعده تجاوز جاری است.[3]

اما معنای دوم نیت (نیت به معنای قصد عمل و عنوان): مثلا فردی دو رکعت نماز خوانده و شک می کند که چه عملی انجام می دهد، آیا ظهر را می خواند یا صبح را.

توضیح این قسم، جلسه بعد ذکر خواهد شد.


[1] «أمّا الموالاة بين الأجزاء المستقلة، فهي معتبرة شرعاً، إذ لو لم يدل الدليل الشرعي على اعتبار الاتصال بين الأجزاء المستقلة، لأمكن الامتثال باتيان كل جزء مع الفصل الطويل عن الجزء الآخر كما هو الواقع في الغسل، و لكنّ الدليل الشرعي دل على اعتبارها في الصلاة، و حينئذٍ فان شك فيها بعد الفراغ من الصلاة، فلا إشكال في جريان قاعدة الفراغ و عدم الاعتناء بالشك، و إن شك فيها في أثناء الصلاة، فإن كان شكه بعد الدخول في الجزء اللاحق، تجري قاعدة التجاوز، إذ محلها بحسب الجعل الشرعي قبل الدخول في الجزء اللاحق، فيكون من قبيل الشرط المتقدم بالنسبة إليه، فيكون الشك فيها شكاً بعد تجاوز المحل، و إن كان شكه فيها قبل الدخول في الجزء اللاحق، فلا مجال‌ لجريان قاعدة التجاوز، لكون الشك فيها شكاً في المحل، فلا بدّ من الاعتناء بالشك و استئناف العمل لو لا استصحاب عدم تحقق الفصل الطويل. و يكون الشك المذكور في الحقيقة شكاً في وجود المانع، و هو الفصل الطويل و الأصل عدمه، فيحكم بصحة الصلاة لأجل الاستصحاب لا لقاعدة التجاوز»؛ خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج2، صص380 و 381.
[2] «و أمّا الموالاة بين الكلمات من كلام واحد أو بين الحروف من كلمة واحدة، فهي من الامور المعتبرة عقلًا لا من الشرائط الشرعية، لأنّها مما لا بدّ منه في صدق الكلام و الكلمة عرفاً، فانّه لو تكلم بكلمة من كلام ثمّ تكلم بكلمة اخرى منه بعد مدة طويلة مانعة عن صدق الكلام عرفاً، لا يكون كلاماً مفهماً للمعنى. و كذا الأمر في الموالاة بين الحروف من كلمة واحدة، فلو شك في تحققها بعد الفراغ من الصلاة، لا إشكال في جريان قاعدة الفراغ. و أمّا لو شك في الأثناء، فلا مجال لجريان قاعدة الفراغ و لا قاعدة التجاوز، بلا فرق بين كون الشك بعد الدخول في كلمة لاحقة أو حرف لاحق أو قبله، لأنّ الشك في الموالاة هاهنا يكون في الحقيقة شكاً في وجود الكلام أو الكلمة مع عدم تجاوز المحل، فلا تجري قاعدة الفراغ لعدم كون الشك شكاً في الصحة، بل في الوجود، و لا قاعدة التجاوز لعدم تجاوز المحل، فلا بدّ من الاعتناء بالشك‌»؛ خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج2، ص381.
[3] «و ظهر بما ذكرناه حكم الشك في النية، فانّ النية بمعنى قصد القربة من الامور المعتبرة في العبادات شرعاً لا من الشرائط العقلية على ما ذكرناه في محلّه، فلو شك في تحققها بعد الفراغ من العمل تجري قاعدة الفراغ بلا إشكال. و كذا لو شك في أثناء العمل في تحققها حين الاتيان بالأجزاء السابقة، تجري قاعدة الفراغ أيضاً ويحكم بصحة الأجزاء السابقة»؛ خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج2، ص381.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo