درس خارج اصول سیدعبدالهادی مرتضوی
98/11/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: جهت هشتم / قاعده فراغ و تجاوز / امر پنجم / خاتمه / استصحاب
بحث در این بود که آیا اذکریت در قاعده فراغ و تجاوز شرط است یا خیر که در آن دو نظریه بود، مرحوم نائینی فرمودند که شرط نمی باشد و مرحوم آقای خویی فرمودند شرط می باشد.
برای شرطیت، دو روایت ذکر شد که در این دو روایت، علتی ذکر شد و آن علت این بود «هو حین یتوضأ أذکر».
برخی مانند مرحوم نائینی از این قید اذکریت، استفاده حکمت کرده اند. ایشان می فرمایند قید اذکریت، حکمت است و علت نمی باشد.[1]
در مقابل آنهایی که اذکریت را شرط دانسته اند، گفته اند قید اذکریت، علت است نه حکمت.[2] در نتیجه اگر هنگام عمل، اذکر نبود و شخص غافل بود، قاعده فراغ جاری نمی شود.
آنهایی که مانند مرحوم نائینی فرموده اند حکمت است و اذکریت شرط نیست، استدلال به صحیحه حسین بن ابی علاء کرده اند: «وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْخَاتَمِ إِذَا اغْتَسَلْتُ قَالَ حَوِّلْهُ مِنْ مَكَانِهِ وَ قَالَ فِي الْوُضُوءِ تُدِيرُهُ فَإِنْ نَسِيتَ حَتَّى تَقُومَ فِي الصَّلَاةِ فَلَا آمُرُكَ أَنْ تُعِيدَ الصَّلَاةَ»؛[3] در این روایت دارد که در هنگام غسل، اگر انگشتر به دستم بود چه کنم؟ حضرت فرمودند جایش را عوض کند، و سوال شد در هنگام وضو چه کنم؟ حضرت فرمودند آن را بچرخان و اگر فراموش کردی، اعاده لازم نیست.
از این روایت اینگونه برداشت شده که این شخص در هنگام عمل، غافل بود و فراموش کرده اما امام علیه السلام، قاعده فراغ را جاری می کنند، پس می بینیم حکم، دائر مدار عمل است نه اذکریت.
در این روایت احتمال داده می شود که آب زیر انگشتان رفته است یا نرفته است، اما قاعده فراغ جاری می شود و از این فهمیده می شود که اذکریت، حکمت است نه علت و قاعده فراغ با نسیان و غفلت سازگاری دارد و اذکریت شرط نیست.
اشکال: این روایت دلالت بر مدعای مرحوم نائینی ندارد. چون جهت سوال این نبوده که این شخص، شک داشته که آیا انگشتر مانع است یا مانع نیست، آیا آب رسیده است یا خیر، بلکه جهت سوال این است که چرخاندن انگشتر در وضو و جابجایی آن در غسل، مطلوب نفسی است و این کار مستحب است، نه اینکه بخاطر رسیدن آب به زیر انگشتر باشد یا اینکه انگشتر مانع باشد. اینکه امام علیه السلام چنین فرموده اند، به جهت رسیدن آب نبوده است و خود این عمل مستحب نفسی است و لذا مرحوم محقق در کتاب معتبر، بابی به این تعبیر دارد: «مذهب فقهائنا إستحباب تحویل الخاتم فی الغسل و الإدارة فی الوضوء»؛[4] و مدرک این فتوا، روایت حسین بن ابی علاء می باشد. پس از این روایت نه حکمت در می آید و نه علت و حداقل حکمتی که مرحوم نائینی استفاده کرده است نا تمام است، مخصوصا که مورد روایت شک نمی باشد، به اینکه نه در کلام امام علیه السلام و نه در کلام راوی، شک وجود ندارد با ضمیمه این فتوا که اگر شخصی در حال وضو یا غسل شک کند آب به بدنش رسیده یا خیر، باید علم پیدا کند که آب به تمام بدن رسیده است و نمی تواند از آن بگذرد.[5]
در نتیجه تا به حال از این روایت حکمت استفاده نمی شود و علت استفاده می شود.