درس خارج اصول سیدعبدالهادی مرتضوی
98/10/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: جهت پنجم / قاعده فراغ و تجاوز / امر پنجم / خاتمه / استصحاب
بیان شد که مرحوم شیخ فرمودند قاعده تجاوز و فراغ، یک قاعده می باشند و جامعی برای آن تصور شده است.
مرحوم نائینی بر فرمایش شیخ انصاری، چهار اشکال ذکر کرده اند:
اشکال اول: فرمایش مرحوم شیخ خلاف ظاهر است و این قاعده در عبادات تصور دارد اما در معاملات خیر.
این اشکال جلسه قبل بیان شد.
مرحوم آقای خویی در مصباح الاصول بر اشکال مرحوم نائینی جواب داده اند و می گویند این حرف نا تمام است، به دو جواب:
جواب نقضی: شما می گوئید امارات حجت است و دلیل حجیت اماره، یا روایات است و یا بناء عقلاء می باشد و هر دو دلیل می گویند اماره حجت است، چه شک در صحت موجود باشد و چه شک در اصل وجود باشد، پس مشخص می شود یک دلیل می تواند شامل صحت موجود و شک در اصل وجود شود.
جواب حلی: اطلاق رفض القیود است نه جمع القیود. معنای رفض، یعنی نه وجود قید در آن معتبر است نه عدم وجود آن، مثلا وقتی می گوئیم این شیء مطلق است، یعنی بی قید و عاری از قیود است هم از نظر وجود و هم از نظر عدم، در نتیجه شارع می تواند حکمی را روی جامع ببرد بدون قید. پس این قاعده هم شامل شک در صحت (قاعده فراغ) می شود و هم شامل شک در اصل وجود (قاعده تجاوز) می شود.
معنای رفتن حکم روی جامع این است که نه وجود قیدی در آن اخذ شده و نه عدم قید و جامع را اینگونه معنا می کنیم: هر چه که محل آن گذشته باشد، تعبدا آن را رها می کنیم و هر چه که محل آن گذشته باشد، گاهی شک در صحت است (قاعده فراغ) و گاهی شک در اصل وجود است (قاعده تجاوز).
لذا ایشان می فرمایند جامعی که مرحوم شیخ تصور کرده اند، حرف صحیحی است و می گویند مرحوم شیخ گفته اند برگشت همه به قاعده تجاوز است.[1]
تا به حال فرمایش مرحوم شیخ به کرسی نشست و اشکال اول مرحوم نائینی که فرمودند تصور جامع نمی توان کرد و خلاف ظاهر است، چون یکی شک در صحت است (قاعده فراغ) و دیگری شک در اصل وجود است (قاعده تجاوز)، صحیح نیست و می توان در اینجا تصور جامع کرد به اینکه اطلاق رفض القیود است.
اما قسمت دوم حرف مرحوم نائینی: مرحوم نائینی فرمودند بنا بر اینکه قاعده فراغ را درست کنیم و بتوانیم تصور جامع کنیم، این جامع، در عبادات کاربرد دارد نه در معاملات، زیرا در معاملات باید صحت این بیع شخصی را احراز کنیم، نه صحت معامله را و این هم امکان ندارد.
مرحوم آقای خویی می فرمایند این حرف هم نا تمام است و اگر وجود صحیح و ملازمه بین وجود صحیح و صحت موجود را قبول کردیم، دیگر لازم نیست احراز شود که این بیع شخصی درست بود و اگر اثبات صحت بیع شود، همین اثبات، احراز صحت بیع شخصی را هم می کند و این چیزی غیر از قاعده فراغ نمی باشد، چون معنای قاعده فراغ، تعبد به صحت شیءای که از آن گذشته باشیم می باشد که هم می تواند در عبادات اجرا شود و هم در معاملات، به این بیان که آثار صحت را با این معامله بار کرد.[2]
در نتیجه با این فرمایش، اشکال اول مرحوم نائینی بر جامع بر مرحوم شیخ، دفع شد.