درس خارج اصول سیدعبدالهادی مرتضوی
98/10/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: جهت چهارم / قاعده فراغ و تجاوز / امر پنجم / خاتمه / استصحاب
بحث در این بود که آیا قاعده فراغ در جمیع ابواب فقه جاری است که گفتیم یا اختصاص به طهارت و صلات دارد کما اینکه بعضی فرموده بودند و بحث آن تمام شد.
اما قاعده تجاوز: آیا این قاعده، اختصاص به نماز دارد و یا شامل سایر عبادات و معاملات هم می شود.
نکته: گفته شده که قاعده تجاوز در وضو به خاطر وجود دلیل خاص، جاری نمی باشد، البته جریان این قاعده در تیمم و غسل، اختلافی می باشد.
بعضی مانند مرحوم نائینی فرموده اند که این قاعده اختصاص به نماز دارد[1] و برخی فرموده اند این قاعده عام است و شامل سایر ابواب هم می شود.
قائلین به عمومیت قاعده تجاوز نسبت به سایر ابواب، به دو روایت استدلال کرده اند:
روایت اول: صحیحه زراره: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ شَكَّ فِي الْأَذَانِ وَ قَدْ دَخَلَ فِي الْإِقَامَةِ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ رَجُلٌ شَكَّ فِي الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ وَ قَدْ كَبَّرَ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ رَجُلٌ شَكَّ فِي التَّكْبِيرِ وَ قَدْ قَرَأَ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ شَكَّ فِي الْقِرَاءَةِ وَ قَدْ رَكَعَ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ شَكَّ فِي الرُّكُوعِ وَ قَدْ سَجَدَ قَالَ يَمْضِي عَلَى صَلَاتِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ إِذَا خَرَجْتَ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ دَخَلْتَ فِي غَيْرِهِ فَشَكُّكَ لَيْسَ بِشَيْء».[2]
صدر این روایت درباره نماز است اما ذیل روایت می گوید هر چه که از آن خارج شدی و عمومیت دارد چه نماز باشد و چه نماز نباشد.
اشکال: آنهایی که گفته اند قاعده تجاوز اختصاص به نماز دارد، به همین روایت استناد کرده اند به این بیان که می گویند: جلمه «اذا خرجت من شیء»، عمومیت و اطلاق ندارد و هیچکس قائل به اطلاق نشده است و مراد از شیء، نماز یا مرکبی است که دارای اجزاء باشد که این هم بر نماز تطبیق می شود و این قرینه بر مختص بودن روایت به نماز می باشد، مخصوصا که در ذیل روایت آمده «فشکک لیس بشیء»؛ یعنی از ناحیه شک، چیزی به گردن تو نیامده است، در نتیجه معلوم است که سخن از تکالیفی است که اشتغال ذمه بر مکلف می آورد.
روایت دوم: صحیحه اسماعیل بن جابر: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ (قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع) إِنْ شَكَّ فِي الرُّكُوعِ بَعْدَ مَا سَجَدَ فَلْيَمْضِ وَ إِنْ شَكَّ فِي السُّجُودِ بَعْدَ مَا قَامَ فَلْيَمْضِ كُلُّ شَيْءٍ شَكَّ فِيهِ مِمَّا قَدْ جَاوَزَهُ وَ دَخَلَ فِي غَيْرِهِ فَلْيَمْضِ عَلَيْهِ».[3]
در ذیل حدیث آمده «کل شیء...» که مراد از این جمله، کلی شیء و طبیعی آن می باشد و هم شامل نماز و هم شامل غیر نماز می باشد.
اشکال: قائلین به اختصاص قاعده تجاوز به نماز، این عمومیت را قبول نکرده اند و می گویند شرط اطلاق یا عموم، نبود قدر متیقن در مقام تخاطب است، در حالی که در این روایت، قدر متیقن وجود دارد. به اینکه سوال این بود که اذان تمام شده و وارد اقامه شده و شک در اذان کرده و یا رکوع تمام شده و داخل در سجده شده و بعد شک در رکوع کرده و همه سوالات از نماز است (این قدر متیقن در مقام تخاطب است) و باید گفت روایت اختصاص به نماز دارد.[4]
در نتیجه قائلین به تعمیم، به دو روایت استناد کرده اند و قائلین به اختصاص این تعمیم را قبول نکرده اند.
در این زمینه مراجعه شود به مصباح الاصول که مرحوم آقای خویی می فرمایند این قاعده تعمیم دارد و در سایر ابواب فقه هم جاری می باشد.[5]