< فهرست دروس

درس خارج اصول سیدعبدالهادی مرتضوی

98/06/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تنبیه یازدهم / تنبیهات / استصحاب

تنبیه یازدهم: استصحاب تقدم و تأخر دو حادث

مرحوم آخوند می فرمایند: «لا اشکال فی الاستصحاب فیما کان الشک فی اصل تحقق حکم او موضوع و اما اذا کان الشک فی تقدمه و تاخره بعد القطع بتحققه و حدوثه فی زمانٍ فان لوحظ بالاضافة الی اجزاء الزمان فکذا لا اشکال فی استصحاب عدم تحققه فی الزمان».[1]

این تنبیه در استصحاب تقدم و تاخر دو حادث است.

در این رابطه مرحوم نائینی در فوائد الاصول[2] بحث هایی را مطرح کرده اند.

مرحوم اقای خویی در مصباح الاصول[3] این بحث را در ضمن تنبیه دهم بیان کرده است.

در رسائل[4] هم این تنبیه ذکر شده است.

تا به حال بحث این بود که اگر شک در اصل تحقق حکم یا موضوعی داشتیم، بعد از علم به تحقق حکم یا موضوع، استصحاب جاری می شد. مثلا یقین به وضو وجود داشت و بعد شک می کرد که در این صورت استصحاب جاری می شد.

اما اگر شک تاخر و تقدم دو حادث (بعد از علم به حدوث هر دو) وجود داشت، به اینکه فرد نمی داند کدام مقدم است و کدام موخر، در اینجا آیا استصحاب به نسبت اجزاء زمان جاری است یا خیر؟

نسبت به این موضوع، در دو مقام باید بحث کرد:

مقام اول: تقدم و تاخر نسبت به اجزاء زمان

صاحب کفایه می فرمایند همانطور که گفته شد، نسبت به حکم و موضوع، استصحاب جاری است. مثلا می دانستیم زید نوزاد در روز جمعه زنده است و نمی دانیم روز پنجشنبه هم زنده بوده است یا خیر، با علم به اینکه روز چهارشنبه نبوده است، در اینجا می توان استصحاب عدم کرد و گفت این نوزاد روز پنجشنبه و چهارشنبه نبوده است و استصحاب عدم تا روز جمعه جاری می شود.

حال سوال این است که آیا با این استصحاب می توانیم اثبات کنیم که این نوزاد در روز جمعه به دنیا آمده است؟

در جواب گفته شده که این مسئله مبتنی به این است که اصل مثبت را حجت بدانیم یا خیر که اگر حجت باشد، استصحاب تمام است و الا با استصحاب عدم، اثبات تولد در روز جمعه نمی شود.

در اینجا بحثی است که روز جمعه، بسیط است یا مرکب؟ اگر گفتیم بسیط است، معنا این می شود که حدوث عبارت است از «وجود مسبوق به عدم». و با اثبات حدوث در روز جمعه، استصحاب عدم در روز پنجشنبه می شود اما این در صورتی است که اصل مثبت را قبول داشت باشیم.

اما اگر گفتیم حدوث مرکب از دو امر است: 1. وجود روز جمعه (که محرز بالوجدان است)؛ 2. عدم روز پنجشنبه (که محرز بالاصل است، یعنی استصحاب عدم را یدک می کشد)، در اینجا با استصحاب عدم، آیا می توان اثبات وجود (تولد) در روز جمعه کرد یا خیر؟

نکته: گفته شده که ظهور عرفی دلالت بر این دارد که حدوث امر بسیط است.

یا اینکه گفته شده با استصحاب می توان اثبات وجود در روز جمعه کرد اما این استصحاب، واسطه دارد ولی این واسطه خفی است و حکم اصل مثبت جاری نمی شود.

مقام دوم: شک در تقدم و تاخر دو حادث

مثلا پدر فوت کرده است (حادث اول) و پسر هم اسلام آورده است (حادث دوم). در اینجا آیا اسلام پسر قبل از فوت پدر است که ارث نمی برد و یا بعد از فوت پدر است که ارث نمی برد؟

صاحب کفایه می فرماید: «و ان لوحظ بالاضافة الی حادث آخر علم بحدوثه ایضا و شُک فی تقدم ذاک علیه و تاخره کما اذا علم بعروض حکمین او موت متوارثین و شک فی المتقدم و المتاخر عنهما».[5]

برای روشن شدن بحث، صوری ذکر شده است که قبل از بیان این صور، باید مقدمه ای بیان شود و آن این است که همان حرفی که در روز جمعه زدیم که آیا امر بسیط است یا مرکب، در اینجا هم می آید یا خیر که جلسه بعد بیان خواهد شد ان شاء الله.

 


[1] خراسانی، محمد کاظم، کفایة الاصول، ص417.
[2] نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج4، ص513 تا 530.
[3] خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج3، ص212 تا 250.
[4] «الأمر السابع‌؛ لا فرق في المستصحب بين أن يكون مشكوك الارتفاع في الزمان اللاحق رأسا و بين أن يكون مشكوك الارتفاع في جزء من الزمان اللاحق مع القطع بارتفاعه بعد ذلك الجزء فإذا شك في بقاء حياة زيد في جزء من الزمان اللاحق فلا يؤثر في جريان استصحاب حياته علمنا بموته بعد ذلك الجزء من الزمان و عدمه و هذا هو الذي يعبر عنه بأصالة تأخر الحادث‌...»؛ انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، ج3، ص248.
[5] خراسانی، محمد کاظم، کفایة الاصول، ص417.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo