< فهرست دروس

درس خارج اصول سیدعبدالهادی مرتضوی

98/06/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تنبیه دهم / تنبیهات / استصحاب

مرحوم آخوند قبلا گفتند، باید مستصحب، یا حکم شرعی باشد و یا موضوع دارای حکم شرعی باشد. مثلا استصحاب حیات زید می کنید برای جواز تقلید از او که این بحث را در تنبیهات گذشته بیان کرده است.

نکته ای که مرحوم آخوند در این تنبیه اشاره می کنند این است: اینکه مستصحب باید حکم شرعی یا موضوع برای حکم شرعی باشد، در زمان بقاء است نه در زمان حدوث. چون گاهی مستصحب حدوثا و بقاءا حکم شرعی یا موضوع آن است که استصحاب جریان پیدا می کند. و گاهی مستصحب حدوثا اثر شرعی دارد اما بقاءا اثر شرعی ندارد که در این صورت مرحوم آخوند می فرمایند استصحاب جاری نمی باشد و گاهی مستصحب حدوثا اثر شرعی ندارد اما بقاءا اثر شرعی دارد، در این صورت مرحوم آخوند می فرمایند استصحاب جاری می باشد.

خلاصه تنبیه دهم این است: باید مستصحب حدوثا و بقاءا و یا بقاءا تنها، حکم شرعی یا موضوع حکم شرعی باشد، اما اگر حدوثا اثر شرعی داشت ولی بقاءا اثر شرعی نداشت، استصحاب جاری نمی شود.

توضیح این کلام و جهت مقید کردن مستصحب به وجود اثر شرعی بقاءا، این است: در استصحاب یقین سابق و شک لاحق لازم داریم. تعبد به بقاء حالت سابقه، متوقف بر ثبوت اثر حدوثا نیست بلکه متوقف بر بقاء اثر است و به حدوث کار ندارد.

در اینجا مهم این است که مستصحب، بقاءا اثر شرعی داشته باشد و به حدوث کاری نداریم.

برای روشن تر شدن بحث، دو مثال ذکر می شود:

مثال اول: در مسئله ای به موت پدر یقین داریم اما به حیات پسر شک داریم، در این مسئله، استصحاب حیات پسر می شود، در این صورت واضح است که حیات پسر حدوثا (در زمان پدر)، دارای اثر نمی باشد و آنچه که اثر شرعی (یعنی ارث) دارد، بقاء حیات پسر است تا ارث ببرد.

در اینجا مرحوم آخوند می فرمایند روشن است که آنچه در استصحاب مهم است، بقاء مستصحب است نه حدوث مستصحب.

مثال دوم: قبلا زید عادل بوده اما مجتهد نبوده و بعد درس خوانده و مجتهد شده، حال اگر بخواهیم استصحاب عدالت کنیم، آنچه که برای تقلید و جواز تقلید اثر دارد، بقاء عدالت است نه حدوث آن. لذا گفته می شود مثلا اجتهاد بالوجدان محرز است و عدالت با استصحاب ثابت می شود و حکم به جواز تقلید از این شخص می شود.

نکته: مرحوم آخوند می فرمایند این ضابطه اختصاص به موضوعات ندارد و در احکام هم جاری می شود و اثر، مربوط به بقاء است و حدوث حکم، اثری ندارد.

مثال برای احکام: شرب تتن قبل از بلوغ زید، حرام نبوده است و اثری نداشته اما بعد از بلوغ، استصحاب عدم حرمت می کنیم، حال بقاء عدم حرمت اثر دارد و می توان گفت شرب تتن بر زید حلال است.

نتیجه این می شود که مرحوم آخوند می فرمایند اگر مستصحب بقاءا قابل تعبد نبود، استصحاب جاری نمی شود و اگر حدوثا قابل تعبد نبود ولی بقاءا بود، استصحاب جاری می شود و اگر هم حدوثا و هم بقاءا قابل تعبد بود، باز هم استصحاب جاری می شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo