درس خارج فقه استاد سیدعبدالهادی مرتضوی
99/01/25
بسم الله الرحمن الرحیم
مسئله 4: «لو قال: «يا زوج الزانية» أو «يا أخت الزانية»أو «يا ابن الزانية» أو «زنت أمك» و أمثال ذلك فالقذف ليس للمخاطب، بل لمن نسب إليه الزنا، و كذا لو قال: «يا ابن اللاطئ» أو «يا ابن الملوط» أو «يا أخ اللاطئ» أو «يا أخ الملوط» مثلا فالقذف لمن نسب إليه الفاحشة لا للمخاطب، نعم عليه التعزير بالنسبة إلى إيذاء المخاطب و هتكه فيما لا يجوز له ذلك».[1]
در این مسئله هم چند مثال تطبیق می شود.
اگر شخصی به مردی بگوید، ای شوهر زنا کار یا به خانمی بگوید ای خواهر زنا کار یا به شخصی بگوید ای پسر زنا کار یا بگوید ای مادر زنا کار یا به شخصی بگوید ای پسر لائط یا ملوط یا به شخصی بگوید ای برادر لواط کار یا لواط دهنده، در کل این مثالها، حد قذف قطعا ثابت است و این حکم اتفاقی است و روایات هم به آن تصریح کرده است.[2]
در اینجا مهم این است که در این مسئله نمی خواهند بگویند حد قذف ثابت است، بلکه مرحوم امام می خواهند بگویند طرف قذف و مخاطب چه کسی است، می گویند در اینگونه بیان ها که مادرت زنا کار بوده یا برادر زنا کار یا برادر لواط کار، مخاطب کاره ای نیست، یعنی نسبت به فاحشه به مخاطب نیست، بلکه به دیگری است، به این معنا که این شخص قاذف که این حرف را زده است، حد قذف می خورد و بحثی نیست، بخاطر به کار بردن این الفاظ و دادن نسبت فاحشه و ناروا، اما نه از جهت اینکه فاحشه نسبت به مخاطب بوده است، به مخاطب که نگفته تو زناکاری، گفته که تو برادر یا خواهر زناکار هستید، یا مادر تو زنا می کرده است، پس نسبت فاحشه به شخص ثالث است نه مخاطب، در نتیجه این فردی که این حرف ها را زده است (قاذف) حد قذف می خورد و بحثی در آن نیست و مخاطب او کاره ای نیست و این حد بخاطر دادن این نسبت به فرد ثالث است.
سوال: نقش مخاطب در اینجا چیست؟ در اینجا مخاطب هتک شده و این مخاطب ناراحت شده که گفته شده برادرت اینکاره بوده است و هتک مومن شده است و حرام است.
جواب: این قاذف، بخاطر قذف کردن حد می خورد و بخاطر هتک مومن، تعزیر می شود. پس این فرد با توجه به اینکه قذف کرده است، حد قذف می خورد و با توجه به اینکه مخاطبش را هتک کرده، تعزیر می شود.[3]
پس نظریه مرحوم امام در مسئله 4 و تطبیق آن تمام است.
مسئله 5: «لو قال: «ولدتك أمك من الزنا» فالظاهر عدم ثبوت الحد، فان المواجه لم يكن مقذوفا، و يحتمل انفراد الأب بالزنا أو الأم بذلك، فلا يكون القذف لمعين، ففي مثله تحصل الشبهة الدارئة، و يحتمل ثبوت الحد مع مطالبة الأبوين، و كذا لو قال: «أحدكما زان» فإنه يحتمل الدرء و يحتمل الحد بمطالبتهما».[4]
در این مسئله، این فرع مطرح می شود که اگر آقای زید به شخص دیگری به نام عمرو بگوید مادرت تو را از زنا به دنیا آورده است، در اینجا آیا نسبت به قاذف، حد قذف ثابت می شود یا خیر؟
این فرع را مرحوم محقق در شرایع مطرح کرده اند و اینگونه می فرمایند در اینجا دو نحو می توان گفت:
اول: اگر بگوید «وُلدت من الزنا» از زنا به دنیا آمده ای، آیا حد قذف با به کار بردن این لفظ در کار است یا خیر؟
دوم: بگوید «ولدتک امک من الزنا» مادرت تو را از زنا به دنیا آورده است.
برخی گفته اند تعبیر دوم حتما قذف است اما تعبیر اول به طور قطع نمی توان گفت قذف است.[5]
محقق می فرمایند دو مثال اثبات حد قذف نمی کند.[6]
مرحوم امام در تحریر فقط مثال دوم را آورده اند، حال آیا این تعبیر «ولدتک امک من الزنا» قذف است یا خیر؟
ما باید هر دو مثال را بررسی کنیم که آیا بر این دو مثال، حد قذف جاری است یا خیر و اگر جاری است، نسبت به پدر حد قذف می خورد یا مادر یا هر دو که توضیح آن در جلسه بعد ذکر خواهیم کرد.