< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدعبدالهادی مرتضوی

98/10/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کیفیت رجم / حد زنا / حدود

مسئله 2: «يدفن الرجل للرجم إلى حقويه لا أزيد،و المرأة إلى وسطها فوق ألحقوه تحت الصدر، فان فر أو فرت من الحفيرة ردا إن ثبت الزنا بالبينة، و إن ثبت بالإقرار فإن فرا بعد اصابة الحجر و لو واحدا لم يردا، و إلا ردا، و في قول مشهور إن ثبت بالإقرار لا يرد مطلقا، و هو أحوط، هذا في الرجم، و أما في الجلد فالفرار غير نافع فيه، بل يرد و يحد مطلقا».[1]

در این مسئله، چند فرع بیان می شود.

فرع اول: دفن فرد در جریان حد سنگسار

شخصی را که می خواهند سنگسار کنند، چه مرد باشد و چه زن، آیا واجب است او را با شرایطی که بیان می کنیم، دفن کنند یا دفن واجب نیست؟

نکته: منظور از دفن کردن این است که باید گودالی کنده شود و مرد را تا کمر داخل گودال کنند و دورش خاک بریزنند به همان شکل که روی میت خاک می ریزند و یا اینکه دفن واجب نیست و گودالی بکنند و فرد را داخل گودال بگذارند و بعد سنگسار کنند.

در این فرع، چند احتمال وجود دارد:

احتمال اول: دفن فرد واجب است.[2]

احتمال دوم: دفن فرد واجب نیست.

اکثر عامه قائل به این قول هستند.[3]

احتمال سوم: اگر زنا با بینه ثابت شود، دفن واجب است و اگر زنا با اقرار ثابت شده باشد، دفن واجب نیست.[4]

احتمال چهارم: اگر فردی که می خواهد سنگسار شود، مرد باشد، دفن واجب نیست و اگر این فرد، زن باشد، دفن واجب است.[5]

احتمال پنجم: این فرد به ستون یا درختی بسته شود و سنگسار شود.[6]

مشهور از فقهاء فرموده اند که دفن واجب است، البته دانست که این وجوب، واجب مقدمی است نه واجب تعبدی، یعنی از باب مقدمه سنگسار می گویند دفن واجب است.

ادله وجوب دفن:

برای این قول، به بعضی از روایات استدلال شده است:

منها: معتبره ابی بصیر: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ‌ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع تُدْفَنُ الْمَرْأَةُ إِلَى وَسَطِهَا إِذَا أَرَادُوا أَنْ يَرْجُمُوهَا وَ يَرْمِي الْإِمَامُ ثُمَّ يَرْمِي النَّاسُ بَعْدُ بِأَحْجَارٍ صِغَارٍ».[7]

دلالت این روایت بر دفن فرد، واضح است.

نکته: در این روایت قید مراة دارد اما ما استفاده عمومیت می کنیم شخصی که قرار است رجم شود، مطلقا باید دفن شود با کیفیت خودش.

منها: موثقه سماعه: «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تُدْفَنُ الْمَرْأَةُ إِلَى وَسَطِهَا ثُمَّ يَرْمِي الْإِمَامُ وَ يَرْمِي النَّاسُ بِأَحْجَارٍ صِغَارٍ وَ لَا يُدْفَنُ الرَّجُلُ إِذَا رُجِمَ إِلَّا إِلَى حَقْوَيْهِ».[8]

در این روایت می گوید زن تا وسط بدنش دفن می شود و مرد تا کمر دفن می شود. معنای حقویه: استخوان بالای ران که در حقیقت کمر می شود.

دلالت این روایت بر دفن شدن مرد و زن در اجرای حد رجم، واضح است.

پس نظریه حضرت امام در فرع اول، تمام است.

فرع دوم: مقدار دفن

فردی که قرار است رجم شود و باید دفن شود، به چه مقدار باید دفن شود؟

مقدار دفن در زن و مرد، فرق دارد:

نسبت به مرد، تقریبا اتفاقی است که تا «حقویه» یعنی استخوان بالای ران (کمر) دفن می شود و این مطلب از روایات هم استفاده می شود، مثلا موثقه سماعه که در بالا اشاره شد این کلمه آمده است و همچنین در روایات مرسله دیگر هم وجود دارد، مثل سنن بیهقی.[9]

نسبت به زن گفته شده که تا وسط بدن باید دفن شود و در مقدار وسط، اختلاف وجود دارد و مشهور در کلمات فقهاء، بالاتر از «حقویه» است و آنچه که در روایات بالا آمده است، وسط بدن آمده است.

لذا برخی گفته اند زن تا بالاتر از حقویه دفن شود و بعضی گفته اند تا مقابل سینه باید دفن شود.

مهم این است که در این باره صحیحه ابی مریم بیان شود که در جلسه بعد خواهد آمد.


[1] خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، ج2، ص466.
[2] «و يجب أن يدفن المرجوم... و أما المرأة فتدفن إلى صدرها على الأشهر بل المشهور فيهما»؛ نجفى، محمد حسن، جواهر الكلام، ج‌41، ص347.
[3] «و أمّا العامّة فاتّفق فقهاءهم على أنّ المحدود بالرجم إذا كان رجلًا يقام عليه الحدّ قائماً، و لا يربط بشي‌ء، و لا يمسك، و لا يحفر له، سواء ثبت الزنا بالبيّنة أم بالإقرار؛ لأنّ النبيّ صلى الله عليه و آله و سلم لم يحفر لماعز، و لأنّ الحفر له و دفن بعضه عقوبة لم يرد بها الشرع في حقّه، فوجب أن لا تثبت، و لأنّ المرجوم قد يفرّ، فيكون فراره دلالة على الرجوع عن إقراره. و إذا كان المحدود امرأة، فقال الحنفيّة: يخيّر الإمام في الحفر لها، أمّا وجه الحفر فلأنّه‌ أستر لها، و قد روي أنّ الرسول صلى الله عليه و آله و سلم حفر للمرأة الغامديّة إلى ثندوتها، و أمّا وجه ترك الحفر فلانّ الحفر للستر و هي مستورة بثيابها، لأنّها لا تجرّد عند إقامة الحدّ.و قال الشافعيّة: الأصحّ استحباب الحفر للمرأة إن ثبت زناها بالبيّنة، بخلاف ما إذا ثبت زناها بالإقرار، لتتمكّن من الهرب إن رجعت عن إقرارها. و قال المالكيّة و الحنابلة: لا يحفر للمرأة، لعدم ثبوته و أنّ النبي صلى الله عليه و آله و سلم لم يحفر للجهنيّة و لا لماعز و لا لليهوديّين»؛ اردبيلى، سيد عبد الكريم، فقه الحدود و التعزيرات، ج‌1، صص573 و 574.
[4] «و يحفر للمرجوم حفيرة يجعل فيها، و يرد التراب عليه إلى صدره، و لا يرد التراب عليه إن كان رجمه بإقراره»؛ حلبى، حمزة بن على، غنية النزوع، ص424.«و يجعل فيها المرجوم و يرد (كذا) التراب عليه الى صدره ان كانت اقامة الحد بعلم الإمام أو بينة، و ان كانت بإقرار لم يرد عليهما التراب، ثم يرجمهما»؛ حلبى، ابو الصلاح، الكافي في الفقه، ص407.
[5] «و إذا وجب على المرأة رجم حفر لها بئر إلى صدرها كما يحفر للرجل ثم تدفن فيها إلى وسطها و ترجم هذا إن كان عليها شهود بالزنى و إن كانت مقرة بلا شهود لم تدفن و تركت كما يترك الرجل»؛ مفيد، محمّد بن محمد، المقنعة، ص780.
[6] الف: «و ظاهر العبارات أن ذلك على سبيل الوجوب، و لكن الأدلّة لا تساعده، لعدم صحّة السند، بل لعدم اعتباره، مع ان في الأدلة: (وسط المرأة) لا (صدرها). و قد يوجد ما يدل على عدم الحفر أيضا من فعله عليه السّلام»؛ اردبيلى، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان في شرح إرشاد الأذهان، ج‌13، ص61.ب: «نحن نعترف لأوّل وهلة و بادي ذي بدء بأنّه قد يستفاد من الأحاديث المرويّة و بعض كلمات الفقهاء، كون الحفر و الدفن ثابتين وجوباً أو استحباباً، في حقّ المرجوم و المرجومة... لكنّ الدقّة و التأمّل توجبان الوثوق و الاطمئنان بأنّهما ليسا بواجبين و لا مستحبّين... فلا بدّ من أن يتوسّل بوسيلة مشروعة و تدبير حكيم، يقع أمر الرجم معه بسهولة، و هذا إجراء لا يمكن أن يتمّ بصورة سليمة إذا ترك المرجوم و المرجومة وسط الناس بلا علاج من إيقاعه في الحفيرة أو دفنه فيها أو شدّه أو حبسه في موضع أو غير ذلك»؛ اردبيلى، سيد عبد الكريم، فقه الحدود و التعزيرات، ج‌1، ص571.
[7] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج28، ص99، ابواب حد الزنا، باب14، ح1، ط آل البیت.
[8] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج28، ص99، ابواب حد الزنا، باب14، ح3، ط آل البیت.
[9] «(وروينا) في حديث اللجلاج في قصة الشاب المحصن الذي اعترف بالزنا قال فأمر به النبي صلى الله عليه وسلم يرجم قال فخرجنا به فحفرنا له حتى امكنا ثم رميناه بالحجارة حتى هدأ»؛ بیهقی، ابوبکر، السنن الکبری، ج8، ص221.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo