درس خارج فقه استاد سیدعبدالهادی مرتضوی
98/09/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اجرای حد بر مریض / حد زنا / حدود
مسئله 9: «يجب الحد على المريض و نحوه كصاحب القروح و المستحاضة إذا كان رجما أو قتلا، و لا يجلد أحدهم إذا لم يجب القتل أو الرجم خوفا من السراية، و ينتظر البرء، و لو لم يتوقع البرء أو رأى الحاكم المصلحة في التعجيل ضربهم بالضغث المشتمل على العدد من سياط أو شماريخ.و نحوهما، و لا يعتبر وصول كل سوط أو شمراخ إلى جسده، فيكفي التأثير بالاجتماع و صدق مسمى الضرب بالشماريخ مجتمعا، و لو برأ قبل الضرب بالضغث حد كالصحيح، و أما لو برأ بعده لم يعد، و لا يؤخر حد الحائض، و الأحوط التأخير في النفساء».[1]
شاید بهترین توجیه در جمع بین روایات، این باشد که بگوئیم طائفه اول حمل می شود بر موردی که می دانیم مریض خوب می شود، در این صورت، حد را باید تاخیر انداخت و تاخیر حد هم مشکلی ندارد. اما طائفه دوم که می گوید با شماریخ باید حد زد، نسبت به مریضی است که احتمال خوب شدن او را نمی دهیم. از یک طرف اقامه حد واجب است و از طرفی اجراء حد مشکل دارد، در نتیجه حد منتقل می شود به این نحوه خاص که یک دسته از شماریخ را جمع کنیم و بر بدن فرد بزنیم و روایات ما هم مانند روایت سکونی[2] و مسمع[3] هم همین را می رساند.
در نتیجه در فرع سوم که به مریض به نحو خاص حد زده شود، در مریضی است که احتمال خوب شدن او را نمی دهیم.
فرع چهارم: نحوه زدن حد با شماریخآیا رسیدن همه شماریخ به بدن شخصی که باید حد بخورد و مریض است، لازم است یا همین مقدار که مسمای حد صدق کند، کافی است؟
می فرمایند مسمای حد کافی است و اطلاق روایات می گوید یک ضربه به نحو خاص زده شود و دیگر لازم نیست هر صد شاخه، بدن مریض را لمس کند.[4]
پس نظریه حضرت امام در فرع چهارم تمام است.
فرع پنجم: خوب شدن مریض قبل از اجرای حدشخص مریضی، زنا انجام داد و قبل از اجراء حد، خوب شد، در اینجا چه باید کرد؟
می فرمایند اگر این مریض خوب شد، باید اجراء حد به طور عادی انجام بگیرد و دلیل بر این مطلب واضح است، چون موضوع حد به وسیله شمراخ، مریض بوده است و این موضوع از وی ساقط شده و حال که مریض نیست، دلیلی ندارد که به وسیله شمراخ بر او حد زده شود و باید به طور عادی همانگونه در سائر افراد، حد جاری می شود، اجراء حد صورت بگیرد.[5]
در نتیجه آنچه مرحوم امام در فرع پنجم فرموده اند، تمام است.
فرع ششم: خوب شدن فرد بعد از اجرای حد به وسیله شمراخاگر حد به وسیله شمراخ بر شخص مریض جاری شد و بعد فرد خوب شد، آیا حد باید تکرار شود یا خیر؟
در اینجا می فرمایند حد تکرار نمی شود. چون به این فرد باید یک حد زده شود و فرض این است که حد بر این فرد اجرا شده و وجهی برای تکرار حد نمی باشد.
در نتیجه آنچه مرحوم امام در فرع ششم فرموده اند، تمام است.
فرع هفتم: اجرای حد بر حائضاگر خانمی حائض بود، آیا حد در ایام عادت ماهیانه بر این فرد جاری می شود یا باید تاخیر بیندازند؟ به عبارت دیگر، حائض بودن، مریضی محسوب می شود یا خیر؟
در اینجا گفته می شود اگر حدی که می خواهد بر حائض اجرا شود، رجم باشد، حد اجرا می شود و حیض مانع آن نمی باشد اما اگر حد، تازیانه باشد، این سوال پیش می آید که آیا حیض، جزء مریضی می باشد یا خیر؟
ظاهرا والله العالم حیض مرض نمی باشد و نباید بخاطر آن حد را تاخیر انداخت و بلکه بعضی گفته اند اینکه خانم مریض می شود، دلالت بر صحت جسم او دارد نه بر مریض بودن او.[6]
پس باید حد اجرا شود.
البته در بعضی از روایات[7] دارد که بر خانم حائض، حد اجرا نمی شود، اما با توجه به اینکه احدی از فقهاء به این روایات عمل نکرده اند و طبق آن فتوا نداده اند،[8] باید گفت بر خانم حائض، حد اجرا می شود.
فرع هشتم: اجرای حد بر نفساءآیا حد بر خانمی که نفساء می باشد، حد جاری می شود؟
این فرع هم بر دو قسم است گاهی حد، رجم است که جاری می شود و گاهی حد، تازیانه است که در آن اختلاف است و مرحوم امام می فرمایند: «و الأحوط التأخير في النفساء»؛[9] احتیاط واجب این است که حد را بر نفساء اجرا نکنند و به تاخیر بیندازند.
ما این مسئله را قبلا بررسی کردیم و گفتیم دلیل و روایتی نداریم که بر خانم نفساء حد اجرا نشود.[10]
و لذا اگر اجماعی باشد، این حکم را قبول می کنیم در حالی که اجماع نداریم و باید گفت بر چنین خانمی که نفساء است، حد اجرا می شود.
ظاهرا والله العالم همین قول، درست است.