< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدعبدالهادی مرتضوی

98/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: رجم / حد زنا / حدود

حضرت امام می فرمایند: «الثاني- الرجم فقط،فيجب على المحصن إذا زنى ببالغة عاقلة، و على المحصنة إذا زنت ببالغ عاقل إن كانا شابين، و في قول معروف يجمع في الشاب و الشابة بين الجلد و الرجم، و الأقرب الرجم فقط».[1]

مورد دوم از حد زنا: سنگسار

مورد اول از حدود زنا، قتل است و مورد دوم از حدود زنا، رجم به معنای سنگسار می باشد.

گفته شده اگر زانی یا زانیه محصن باشد (شرایط احصان قبلا بیان شده است) و زنا کند و هر دو جوان باشند، باید سنگسار شوند، البته بعضی گفته اند اگر جوان یا پیر باشد، هم تازیانه می خورد و هم سنگسار می شود و لکن مرحوم امام در توضیحی که خواهد آمد، می فرمایند در همه موارد چه جوان باشد و چه پیر، فقط رجم می شود.

نکته: در امروزه بحثی مطرح می شود که آیا سنگسار از حدود اسلامی است که باید اجرا شود یا خیر؟

در این رابطه می گوئیم که اجماع فقهاء و مسلمین وجود دارد که فرد باید سنگسار شود و روایات صحیحه هم بر این حکم وارد شده است.

مقدمه: قبل از ورود به بحث باید مقدمه ای ذکر شود و آن اینکه آیا رجم در قرآن آمده است یا خیر؟

در جواب گفته می شود که ظاهرا والله العالم این حکم در قرآن وجود ندارد.

در این رابطه ملاحظه شود به تفسیر البیان[2] و تکملة مبانی المنهاج.[3]

حدیث نسبت به آیه رجم در کتب اهل سنت: «إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّدًا صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِالحَقِّ، وَأَنْزَلَ عَلَيْهِ الكِتَابَ، فَكَانَ مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ آيَةُ الرَّجْمِ، فَقَرَأْنَاهَا وَعَقَلْنَاهَا وَوَعَيْنَاهَا، رَجَمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَرَجَمْنَا بَعْدَهُ، فَأَخْشَى إِنْ طَالَ بِالنَّاسِ زَمَانٌ أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ: وَاللَّهِ مَا نَجِدُ آيَةَ الرَّجْمِ فِي كِتَابِ اللَّهِ، فَيَضِلُّوا بِتَرْكِ فَرِيضَةٍ أَنْزَلَهَا اللَّهُ».[4]

در این حدیث عمر می گوید آیه رجم را پیامبر خوانده است و اجرا می شد.

سیوطی در ذیل سوره انفال می گوید: «أَوَّلُ مَنْ جَمَعَ الْقُرْآنَ أَبُو بَكْرٍ وَكَتَبَهُ زَيْدٌ وَكَانَ النَّاسُ يَأْتُونَ زَيْدَ بْنَ ثَابِتٍ فَكَانَ لَا يَكْتُبُ آيَةً إِلَّا بِشَاهِدَيْ عَدْلٍ وَإِنَّ آخِرَ سُورَةِ بَرَاءَةٍ لَمْ تُوجَدْ إلا مع خُزَيْمَةَ بْنِ ثَابِتٍ فَقَالَ: اكْتُبُوهَا فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ جَعَلَ شَهَادَتَهُ بِشَهَادَةِ رَجُلَيْنِ فَكَتَبَ. وَإِنَّ عُمَرَ أَتَى بِآيَةِ الرَّجْمِ فَلَمْ يَكْتُبْهَا لْأَنَّهُ كَانَ وَحْدَهُ».[5]

نسبت به آیه رجم، سه جور بیان شده است:

نحوه اول: «اذا زنی الشیخ و الشیخة فارجموهما نکالا من الله والله العزیز الحکیم».[6]

نحوه دوم: «الشیخ و الشیخة فارجموهما البتّة فإنّهما قضيا الشّهوة».[7]

نحوه سوم: «إن الشیخ و الشیخة إذا زنیا فارجموهما».[8]

پس چنین آیه ای را به نقل از عمر به نام آیه رجم در قرآن ذکر می کنند و آنچه که مسلم است این است که در قرآنی که در دست ما موجود است، آیه رجم در آن وجود ندارد و اگر این روایت درست باشد و حرف عمر صحیح باشد، قطعا این آیه نسخ شده است و این همان تحریف است.


[1] خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، ج2، ص463.
[2] خویی، سید ابوالقاسم، البیان، ص201.
[3] «فهما و إن كانتا تدلّان على ثبوت الرجم على الشيخ و الشيخة مع عدم الإحصان أيضاً، إذ مع تخصيصهما بالإحصان لا تبقى خصوصيّة لهما، إلّا أنّه لا قائل بذلك منّا، و لا شكّ في أنّهما وردتا مورد التقيّة، فإنّ الأصل في هذا الكلام هو عمر ابن الخطّاب، فإنّه ادّعى أنّ الرجم مذكور في القرآن، و قد وردت آية بذلك، و لكن اختلفت الروايات في لفظ الآية المدّعاة، فإنّها نقلت بوجوه، فمنها: ما في هاتين الصحيحتين، و منها: غير ذلك، و قد تعرّضنا لذلك في كتابنا البيان، في البحث حول التحريف، و أنّ القرآن لم يقع فيه تحريف. بقي هنا شي‌ء: و هو أنّه قد يتوهّم معارضة صحيحة الحلبي بصحيحة أبي العبّاس عن أبي عبد اللّٰه (عليه السلام) «قال: رجم رسول اللّٰه (صلّى اللّٰه عليه و آله و سلم) و لم يجلد» و ذكروا: أنّ عليّاً (عليه السلام) رجم بالكوفة و جلد، فأنكر ذلك أبو عبد اللّٰه (عليه السلام) و قال: «ما نعرف هذا» أي لم يحدّ رجلًا حدّين: جلد و رجم في ذنب واحد.و لكنّه يندفع بأنّ الصحيحة إنّما تدلّ على نفي الوقوع خارجاً لا على نفي التشريع، كما يدلّ على ذلك صدر الصحيحة من أنّ رسول اللّٰه (صلّى اللّٰه عليه و آله و سلم) لم يجلد، على أنّها على تقدير المعارضة تحمل على التقيّة»؛ خویی، سید ابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، ج41 موسوعه، ص238، مسئله 154.
[4] صحیح بخاری، ج8، ص168، ح6829؛ صحیح مسلم، ج3، ص1317، ح1691؛ سنن ترمذی، ج3، ص90، ح11432؛ سنن ابن داود، ج4، ص144، ح4418؛ ابن ماجة، محمد بن يزيد القزويني، سنن ابن ماجة، ج2، ص853، باب الرجم، ح2553.
[5] سیوطی، جلال الدین، الاتقان، ج1، ص206.
[6] «قلت: أبا المنذر وما آية الرجم قال: إذا زنى الشيخ والشيخة فارجموهما البتة نكالا من الله والله عزيز حكيم»؛ ابن حزم، المحلى، ج11، ص235.
[7] ق«سليمان بن خالد گويد: بامام صادق عليه السّلام عرض كردم: آيا در قرآن رجم ذكر شده است؟ فرمود: الشيخ و الشّيخة فارجموهما البتّة فإنّهما قضيا الشّهوة (پير مرد و پير زن را رجم كنيد چرا كه زمان شهوتشان گذشته است)». شرح: «خبر از نظر سند صحيح است، و مثل آن در كافى و تهذيب از عبد اللّٰه بن سنان نقل شده است، ولى از نظر متن مورد بحث كه اكنون چنين آيه‌اى در قرآن نيست، گويند: اين آيه بوده ولى تلاوتش منسوخ شده است، و پارۀ از علماء اهل سنّت گفته‌اند از قلم كاتب وحى ساقط شده است، بهر حال با اعتقاد مؤلّف كه گويد: «آن قرآن كه جبرئيل بر پيغمبر صلّى اللّٰه عليه و آله نازل كرد همين قرآن موجود در ميان مسلمين است، نه يك حرف زياد و نه يك حرف كم» سازگار نيست؛ صدوق، محمّد بن على، ترجمه من لا یحضره الفقه، مترجم: غفارى، على اكبر و محمد، ج‌5، ص: 343، ح4998.
[8] «فيما أنزل الله من القرآن: الشيخ والشيخة إذا زنيا فارجموهما البتة بما قضيا من اللذة»؛ الشوكاني، نيل الأوطار، ج7، ص254.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo