درس خارج فقه استاد سیدعبدالهادی مرتضوی
98/07/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بینه/ مثبتات حد / حد زنا / حدود
مسئله 12: «لو حضر بعض الشهود و شهد بالزنا في غيبة بعض آخر حد من شهد للفرية، و لم ينتظر مجيء البقية لإتمام البينة، فلو شهد ثلاثة منهم على الزنا و قالوا: لنا رابع سيجيء حدوا، نعم لا يجب أن يكونوا حاضرين دفعة، فلو شهد واحد و جاء الآخر بلا فصل فشهد و هكذا ثبت الزنا و لا حد على الشهود، و لا يعتبر تواطؤهم على الشهادة، فلو شهد الأربعة بلا علم منهم بشهادة السائرين تم النصاب و ثبت الزنا، و لو شهد بعضهم بعد حضورهم جميعا للشهادة و نكل بعض يحد من شهد للفرية».[1]
فرع چهارم: شهادت بعضی و نکول بعضی دیگر از شاهدیناگر چهار شاهد برای شهادت بر زنا حاضر شدند و سه نفر شهادت دادند و نفر چهارم نکول (پشیمان از شهادت) کرد، آیا سه نفر دیگر حد قذف می خوردند یا خیر؟
در این فرع دو نظریه وجود دارد:
نظریه اول: آن سه نفر که شهادت داده اند، حد قذف می خورند.
دلیل بر این نظریه:دلیل اول: اجماعی که مرحوم شیخ طوسی در خلاف[2] بیان کرده اند.
دلیل دوم: روایات؛ در معتبره سکونی[3] بیان شد اگر شهادت تمام نشود، شاهدها، حد قذف می خورند، خصوصا روایت محمد بن قیس: «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ لَا أَكُونُ أَوَّلَ الشُّهُودِ الْأَرْبَعَةِ فِي الزِّنَا أَخْشَى أَنْ يَنْكُلَ بَعْضُهُمْ فَأُجْلَد».[4]
دلالت این روایت بر حد قذف خوردن شاهدین در صورت پشیمانی یکی از شاهدین، واضح است.
نظریه دوم: مرحوم علامه در مختلف[5] می فرمایند: سایر شاهدین در فرع بالا، حد قذف نمی خورند.
دلیل بر این نظریه:دلیل اول: اگر با نکول یکی از شاهدین به بقیه شاهدین حد قذف زده شود، دیگر کسی حاضر به شهادت نمی شود و حدود تعطیل می شود.
دلیل دوم: آنهایی که می خواهند شهادت دهند، محسن (نیکوکار) هستند و دوست دارند حد الهی جاری شود و از طرفی «ما عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيل».[6]
اشکال: این دو دلیل، اجتهاد در مقابل نص است.
مسئله 13: «لو شهد أربعة بالزنا و كانوا غير مرضيين كلهم أو بعضهم كالفساق حدوا للقذف، و قيل: إن كان رد الشهادة لأمر ظاهر كالعمى و الفسق الظاهر حدوا، و إن كان الرد لأمر خفي كالفسق الخفي لا يحد إلا المردود، و لو كان الشهود مستورين و لم يثبت عدالتهم و لا فسقهم فلا حد عليهم للشبهة».[7]
در این مسئله، دو فرع مورد بحث است:
فرع اول: ظاهر الفسق بودن شاهدین یا بعضی از آنهااگر همه شهود، ظاهر الفسق و لا ابالی بودند و عادل نبودند و یا بعضی از شهود، ظاهر الفسق و لا ابالی بودند، چه باید کنیم؟
در این فرع دو نظریه است:
نظریه اول: مشهور قائل هستند که شهادت آنها قبول نیست و حد قذف می خورند.
یعنی در زنا معتبر است که چهار شاهد عادل شهادت بدهند و اگر غیر از این بود، شهادت دهندگان، حد قذف می خورند، چون شهادت تکمیل نشده است.
نظریه دوم: شیخ طوسی در خلاف[8] و مبسوط،[9] ابن سعید در الجامع،[10] ابن ادریس در سرائر[11] و علامه در مختلف[12] می فرمایند: فقط فرد فاسق حد قذف می خورد و بقیه عادل هستند و کاری نکرده اند که حد بخورند و خبر از فسق این فرد نداشته اند، لذا گفته اند حد جاری نمی شود.
در حقیقت این قائلین به این قول، تفصیل داده اند که اگر رد شهادت بخاطر امر جلی (مثلا یکی از شهود کور است یا ظاهر الفسق بود)، شهادت رد می شود و بقیه حد قذف می خورند و اگر رد شهادت بخاطر امر خفی (پنهانی) بوده است، شهادت رد می شود و بقیه حد قذف نمی خورند.