< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/02/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/ محرم هفدهم/ پوشاندن سر بر مردان/پوشاندن سر عند النوم
مطلب هشتم ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله : «فلو فعل نسيانا أزال فورا» [1]
کما اشار الیه المحقق لو ناسیا الق و جدد النیه استحبابا جواهر ج 18 ص 389
این فرع در واقع دو فرع دارد:
فرع اول:
کسی که جاهلا یا ناسیا سر خود را پوشاند چه کند؟ معروف و مشهور و مهم امام (ره) و تبعا منهم محقق که می فرمایند: بر این شخص واجب است که فورا آن پوشش را از سر خود بردارد.
دلیل:
محمد بن الحسن بإسناده عن موسى بن القاسم، عن حماد بن عيسى، عن حريز، قال : سألت أبا عبدالله ( عليه السلام ) عن محرم غطى رأسه ناسيا، قال : يلقى القناع عن رأسه ويلبي ولا شيء عليه . ورواه الصدوق بإسناده عن حريز نحوه [2]
محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن الحلبي أنه سأل أبا عبدالله ( عليه السلام ) عن المحرم يغطي رأسه ناسيا أو نائما ؟ فقال : يلبي إذا ذكر. [3]
اصل وجوب معلوم است و فوریت آن به حکم عقل است از حدیث فهمیده می شود که ستر الراس حدوثا و بقاء حرام است عقل می گوید که دقیقه اول و دوم و ... حرام است و در غیر واحد مثل جواهر و ... می گوید استدامه آن نیز حرام است لذا عقل می گوید که وجوب آن فوری است.

فرع دوم:
مطلب دوم که در این فرع به آن اشاره شده است این است که بعد از برداشتن ساتر تلبیه بگوید.
نسبت به گفتن تلبیه دو نظریه است:
نظریه اول: وجوب تجدید تلبیه کما عن المجلسی و حكي عن ظاهر الشّيخ و ابني حمزة و سعيد (قدّس أسرارهم).[4]
دلیل: صحیحه حلبی و حریز[5]
«و سأله الحلبي» في الصحيح «عن المحرم يغطي رأسه ناسيا أو نائما» أي إذا غطى رأسه في النوم بغير شعور أو بسبب النوم يتغطى بعض الرأس أو- الأعم «فقال يلبي» لعقد إحرامه «إذا ذكر» و حمل على الاستحباب بلا وجه و الاحتياط ظاهر.[6]
( ولو غطّى ناسياً ألقاه ) أي الغطاء المدلول عليه بالمقام ( وجوباً ) اتفاقاً على الظاهر، المصرَّح به في بعض العبائر ( وجدّد التلبية ) للصحيحين في الحكمين، إلاّ أن ظاهرهما وجوب التجديد ؛ للأمر به فيهما.
فقوله : ( استحباباً ) لا وجه له[7]
و أمّا استحباب التّلبية فلصحيح الحلبيّ «سأل الصّادق عليه السّلام عن المحرم يغطّي رأسه نائما أو ناسيا فقال: يلبّي إذا ذكر» و ظاهره الوجوب لكنّه لا قائل به كما قيل لكنّه حكي عن ظاهر الشّيخ و ابني حمزة و سعيد (قدّس أسرارهم).[8]
نظریه دوم: استحباب تجدید تلبیه کما عن المشهور بل الاتفاق علیه
دلیل: عدم دلیل بر وجوب و تمسک به اصل عدم وجوب

و اما جواب از صحیحه حریز و حلبی
روایات حجت نمی باشند زیرا مورد اعراض اصحاب واقع شده است.
ما عن النراقی باینکه این روایات با جمله خبریه وارد شده است و جملات خبریه دلالت بر وجوب ندارند.
تکرار تلبیه فی غیر مورد من المحرمات مانند استعمال طیب، مستحب است طبعا در اینجا هم باید تکرار تلبیه مستحب باشد.
اشکال جواب دوم و سوم واضح است زیرا فرقی بین جملات خبریه در مقام انشاء و جملات انشائیه نیست و نسبت به جواب سوم هم اگر قرینه داشته باشیم مشکلی نیست بحث در جائی است که قرینه بر رفع ظهور از وجوب و اثبات استحباب نداشته باشیم.
مهم دلیل اول می باشد بعضی از فقهاء فرموده اند شیخ طوسی و ابن سعید و ابن حمزه قائل به وجوب بوده اند و گویا خواسته اند بفرمایند که اعراض اصحاب ثابت نیست.
در نتیجه برای روشن شدن اعراض اصحاب یا عدم آن باید به تهذیب و جامع الشرایع و وسیله مراجعه کرد برداشت ما از این سه کتاب این است که این محققین در مقام حکم تلبیه نبوده اند بلکه در مقام بیان حکم تغطیة الراس بوده اند[9] لکن وقتی که این روایت تغطیه را آورده اند چون در تتمه روایت، بحث تلبیه آمده بوده است روایت را تقطیع نکرده اند و این قسمت از روایت را هم ذکر کرده اند شاهدش هم عناوینی است که در آنها تجدید تلبیه ذکر شده است.
کما اینکه عنوان در احد الکتابین مکروهات حال احرام است و در آن تغطیة الراس ناسیا و تجدید النیة آمده است خود این نشان می دهد که از این حیث در مقام بیان نبوده اند.
نتیجه بحث: اعراض اصحاب نسبت به این روایات ثابت می باشد در نتیجه دلیلی بر وجوب نداریم و ما افاد سیدنا الاستاذ بالاستحباب صحیح می باشد و احتیاط در کلام ایشان هم باید احتیاط استحبابی باشد.

مطلب نهم ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله:«نعم لا بأس بوضع الرأس عند النوم على المخدة ونحوها»[10]
می فرمایند مقداری از سر که هنگام خواب بوسیله متکا یا فرش یا زمین پوشیده می شود اشکال ندارد.
دلیل بر عدم حرمت:
اولا: اتفاق
ثانیا: سیره قطعیه بین مسلمین
ثالثا: اصل عدم حرمت
صاحب حدائق می فرمایند اگر کسی بخواهد قائل به حرمت شود باید بگوید خوابیدن بر محرم حرام است و هو مما یضحک به الثکلی
أقول: لو استلزم التوسد التغطية للزم منه تحريم النوم عليه مضطجعا، إذ لا بد من وقوع جزء من رأسه على الأرض أو غيرها من ما يجعله تحت رأسه. وهو باطل قطعا. [11]
مرحوم نراقی هم می فرمایند اساسا بر این حالت صدق ستر الراس نمی کند.
مطلب دهم ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله: «ولا بأس بتغطية وجهه مطلقا»[12]
جواز پوشاندن صورت برای محرم مطلقا
مطلقا اشاره به اقوال در این فرع است.
فیه ثلاث اقوال
قول اول: پوشاندن صورت بر محرم مطلقا جایز است.
قول دوم: پوشاندن صورت بر محرم جایز است لکن کفاره دارد کما حکی عن الشیخ
قول سوم: پوشاند صورت بر محرم حرام است کما حکی عن ابن ابی عقیل
السادس المشهور بين الأصحاب (رضوان الله تعالى عليهم) جواز تغطية الرجل وجهه، بل قال في التذكرة: إنه قول علمائنا أجمع.
ونقل في الدروس عن ابن أبي عقيل إنه منع من ذلك وجعل كفارته اطعام مسكين في يده. وقال الشيخ في التهذيب: فأما تغطية الوجه فيجوز مع الاختيار غير أنه تلزمه الكفارة، ومتى لم ينو الكفارة لم يجز ذلك.
[13]


[6] روضة المتقین، مجلسی، ج4، ص439.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo