< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

99/10/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الجهاد/شرائط وجوب الجهاد / دفع استیلای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دشمنان

کلام مرحوم امام در بیان اقسام جهاد: بحث ما درباره‌ی دفاع بود بر اساس متن تحریر الوسیله، مرحوم امام بجای بحث در جهاد بحث در دفاع را مطرح نمودند؛ عرض شد که جهاد دفاعی بر دو قسم است قسم اول جهادی است که در مقابل جمعی از کفار و دشمنان که به هدف اسلام زدایی و از بین بردن اعتقادات دینی مردم مسلمان به بلاد اسلامی حمله‌ور می‌شوند و اما قسم دوم آن است که جمعی از دشمنان هدفِ اعتقاد زدایی ندارند بلکه هدف مادی در نظر دارند و می‌خواهند اراضی مسلمانان را اشغال کنند و اموال آنها را به غارت ببرند و مردان را به قتل برسانند و نوامیس مسلمانان را به اسارت در بیاورند.

بحث در قسم اول است که دشمنان و کفار بیضه‌ی اسلام و اعتقادات مردم را هدف گرفته‌اند ولی نه از طریق حمله‌ی نظامی بلکه از طریق جنگ اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و هر طریق غیر نظامی دیگر؛ در این روش نیز دشمنان می‌خواهند سیاستی را پیاده کنند که نهایت به جدایی مردم مسلمان از دین منتهی شود و دفع چنین توطئه‌ای در حقیقت یک جهاد دفاعی به حساب می‌آید و نوعی جهاد فی سبیل الله است.

کلام مرحوم صاحب جواهر در موضوع جهاد: مرحوم صاحب جواهر در موضوع جهاد، سه قسم را مطرح نموده‌اند:

«و كيف كان فقد تلخص مما ذكرنا أن الجهاد على أقسام: أحدها أن يكون ابتداء من المسلمين للدعاء إلى الإسلام. و هذا هو المشروط بالشروط المزبورة. و الذي وجوبه كفائي. و الثاني أن يدهم المسلمين عدو من الكفار يخشى منه على البيضة. أو يريد الاستيلاء على بلادهم و أسرهم و سبيهم و أخذ أموالهم. و هذا واجب على الحر و العبد و الذكر و الأنثى و السليم و المريض و الأعمى و الأعرج و غيرهم إن احتيج إليهم، و لا يتوقف على حضور الإمام عليه السلام و لا إذنه، و لا يختص بمن قصدوه من المسلمين، بل يجب على من علم بالحال النهوض إذا لم يعلم قدرة المقصودين على المقاومة، و يتأكد الوجوب على الأقربين فالأقربين، الثالث أن يكون بين المشركين مقيما أو أسيرا أو بأمان و يغشاهم عدو و يخشى المسلم على نفسه فيدفع عن نفسه بحسب الإمكان، و هذا غير مشروط بالشروط السابقة أيضا»[1] .

تفصیل مطالب مطرح شده در کلام مرحوم صاحب جواهر:

1. قسم اول از جهاد، جهاد ابتدائی است در جایی که به منظور کفر زدایی از بلاد کفر و ظلم انجام می‌شود تا بساط ظلم و شرک از تمام بلاد برچیده شود و این جهاد همان جهاد اصلی است و این جهاد همان جهادی است که شروطی برای آن در نظر گرفته شده است از قبیل اینکه باید در حضور امام و به إذن امام باشد و همچنین احکامی برای آن در نظر گرفته شده است از قبیل اینکه از زن‌ها و بچه‌ها و فقراء و ضعفاء و عبید و إماء و مرضاء این وجوب برطرف شده است در این جهاد است که غسل شهید واجب نیست و با همان لباس شهادت در حالی‌که آمیخته به خون شهید است دفن می‌شود و اگر غنائمی به دست آید بین مجاهدین تقسیم می‌شود.

نظر استاد: در نتیجه در چنین جهادی است که ضوابطی برای آن بیان شده است؛ هم از جهت اصل جهاد و هم از جهت مجاهدین و هم از جهت احکام و نتیجه‌ای که به دست می‌آید.

2. قسم دوم از جهاد همان قسمی است که مورد نظر ماست و کیفیت آن چنان است که جمعی از دشمنان، دین و اعتقادات و ارزش‌های اسلامی را مورد هدف قرار داده باشند و به تعبیری بیضه‌ی اسلام مورد تهدید قرار بگیرد و یا اینکه دشمنان قصد استیلای بر بلاد اسلامی داشته باشند و بخواهند استیلای سیاسی و فرهنگی و غیره بر آنها داشته باشند و این جهاد که جهاد دفاعی نام دارد در آن هیچ قیدی وجود ندارد و بر همگان در هر شرائطی که هستند واجب است در حد توان خود در جهت دفع شر دشمنان وارد عمل شوند بر مردان و زنان و جوانان و کهنسالان و افراد صحیح و افراد مریض در حد توان آنها و حتی بر افراد نابینا و فلج نیز واجب است در این جهاد سهیم باشند.

3. قسم سوم جایی است که یک مسلمانی در یک کشور غیر مسلمان ساکن است و حکومت به دست مشرکین است هر چند این مورد کمتر مورد ابتلاء است ولی به هر حال به عنوان یکی از اقسام جهاد مطرح شده است اگر چنین کشوری مورد تهاجم قرار بگیرد بر این مسلمان که در بین این مشرکین زندگی می‌کند واجب می‌شود که برای دفاع از خود هم که شده در دفع مهاجمین سهیم شود.

قسم مورد ابتلاء در زمان فعلی از میان اقسام جهاد: (بیان استاد) بعد از بیان اقسام سه‌گانه‌ای که مرحوم صاحب جواهر ایراد فرمودند عرض شود که مورد دوم مورد توجه ماست و احکام این قسم را مورد بررسی قرار می‌دهیم شما توجه کنید در حالی که همه می‌دانند مثلا حجاب از ضروریات دین است و نباید کسی بد حجاب باشد و یا اینکه کشف حجاب کند ولی اگر به یک کسی که این حکم الهی را رعایت نمی‌کند تذکر داده شود مبنی بر رعایت حجاب اسلامی نه تنها رعایت نمی‌کند بلکه شروع می‌کند به مسخره کردن و می‌گوید این همان حجاب اجباری است در حالی که این یک امر به معروف و نهی از منکر است و یک واجب الهی است و باید با شخص حرمت شکن برخورد شود مثلا وقتی که گفته می‌شود اگر کسی در ماه رمضان تظاهر به روزه خواری کند با او برخورد می‌شود و مورد تعزیر قرار می‌گیرد این به معنای این نیست که احکام شرعی به زور بر مردم تحمیل می‌شود زیرا مردم در محیط خصوصی خود بر اساس عقاید خود رفتار می‌کنند اگر چه در فضای خصوصی هم باید حدود الهی رعایت شود ولی آن قباحت اماکن عمومی را ندارد حجاب نیز این چنین است احتمال دارد کسانی در فضای خصوصی اختلاط محرم و نا محرم داشته باشند و رعایت حجاب شرعی صورت نگیرد ولی آن قباحتی که در فضای عمومی مرتکب شوند را ندارد.

این همان معنای استیلای فرهنگ و سیاست غربی است که این چنین رفتارهای هنجارشکنانه‌ای را از بعضی افراد که ظاهرا مسلمان هستند مشاهده می‌شود این که آمریکا و اسرائیل و برخی مزدوران به دنبال این فتنه‌گری‌ها هستند این همان تهاجم دشمنان دین بر علیه اسلام و مسلمین است و واجب است که همه‌گان بی قید و شرط در این عرصه وارد شوند و شر دشمنان را از بلاد اسلامی دفع کنند.

ضوابط رابطه با کشورها و سیاستمداران در بیان مرحوم امام: مرحوم امام در مسئله6 به برخی ضوابط در روابط با دُوَل مختلف پرداخته‌اند:

«لو كانت الروابط السياسية بين الدول الإسلامية و الأجانب، موجبةً‌ لاستيلائهم على بلادهم أو نفوسهم أو أموالهم، أو موجبة لأسرهم السياسي، يحرم على رؤساء الدول تلك الروابط و المناسبات، وبطلت عقودها، ويجب على المسلمين إرشادهم وإلزامهم بتركها ولو بالمقاومات المنفية»[2] .

کشورهای اسلامی مانند ایران و عراق و سوریه و لبنان و... نباید در روابطی که با کشورهای اروپایی یا سایر دُوَل اجنبی دارند طوری فضای فعالیت را برای این دُوَل اجنبی آماده کنند که نتیجه‌ی این سیاست‌گذاری‌ها تسلط و نفوذ این کشورها بر اموال و نفوس مردم مسلمان باشد.

بیان استاد: احتمال دارد که برخی دیپلمات‌های این کشورها مانند رؤسای مجالس و رؤسای قضایی و وزرای خارجه و حتی رؤسای جمهور یا هر مسئولی از این کشورها بخواهند با رفت و آمدهای خود و مراودات خود و وارد کردن محصولات فرهنگی و تولیدی خود، کاری کنند که در تمام شئون زندگی مردم نفوذ کنند و بخواهند حتی در امور خانواده و مسائل زناشوئی و معاشرت و روابط بین دخترها و پسرها و در مسئولین دخالت‌های خارج از عرف داشته باشند و در صدد تأثیر گذاری برآیند و بخواهند مردم و مسئلین این کشورها آن طور فکر کنند و تصمیم بگیرند که این دُوَل اجنبی به دنبال آن هستند و در نهایت به استیلای سیاسی و مداخلات غیر قانونی و تحمیل ذلّت و اسارت سیاسی این کشورهای اسلامی ختم شود لذا مرحوم امام چنین فتوایی می‌دهند که هر گونه ارتباط و مناسبات با دُوَل اجنبی که منتهی به این امور شود حرام است و اگر معاهداتی هم در این راستا تنظیم شده باشد باطل است و بر مردم هم لازم است که اجازه ندهند این دُوَل خائن در شئون کشورهای اسلامی دخالت بی‌جا کنند و اگر دیدند که مسئولین آنها این مسائل را رعایت نمی‌کنند باید آنها را راهنمایی و ارشاد کنند و اگر لازم باشد باید از تمام روشهای مبارزات منفی استفاده کنند تا تسلط این دُوَل خائن را برطرف نمایند مانند این که در جلسات و اجتماعاتی که مربوط به این دُوَل و هواداران آنهاست حاضر نشوند و کالای فرهنگی و اقتصادی آنها را بر خود ممنوع کنند.

شما ببینید در این مسئله، موضوع کاملا مشخص است و حکم هم مشخص، ولی در اجرا شاهد ضعفهای فراوان هستیم کدام یک از این کشورهای اسلامی حاضر می‌شوند که طبق این فتوای امام رابطه‌ی خود با این اجانب مغرض را قطع کنند؟ همین الأن در دولت ما هستند کسانی که می‌خواهند زمینه‌ی تسلط دول اجنبی به کشور ما را ایجاد کنند و لازم است که ما چنان برخوردی داشته باشیم که این افراد نتوانند زمینه‌ی نفوذ مستکبرانه‌ی این اجانب را ایجاد کنند.

مختار استاد: اگر محرز شود دشمنان و اجانب در صدد نفوذ هستند بر همه‌ی مسلمانان دفاع واجب است ولو این که این نفوذ نظامی نباشد و از اسلحه و ادوات نظامی استفاده نشود و فرهنگی و سیاسی باشد.

حکم دفاع از سایر دول اسلامی:

کلام مرحوم امام: «لو خيف على إحدى الدول الإسلامية من هجمة الأجانب، يجب على جميع الدول الإسلامية الدفاع عنها بأيّ‌ وسيلة ممكنة، كما يجب على سائر المسلمين»[3] . اگر یکی از کشورهای اسلامی از طرف اجانب مورد هجمه‌ی نظامی یا سیاسی و غیره قرار بگیرد بر سایر دُوَل اسلامی واجب است که به دفاع از کشور مظلوم قیام کنند، همان طور که بر سایر مسلمین واجب است، مثلا در زمان ما کشور سوریه مورد هجمه‌ی دشمنان قرار گرفت بر همه‌ی دُوَل اسلامی و بر همه مسلمین واجب بود که در دفاع از این کشور قیام کنند و اجازه ندهند این سلطه‌ی اجانب ادامه پیدا کند.

بعضی از کشورها مانند آمریکا در صدد اعمال سیاست‌های شیطانی خود در منطقه مخصوصا در کشورهای اسلامی هستند و از رژیم غاصبی مانند اسرائیل حمایت می‌کنند در مقابل این متجاوزین، همه دُوَل اسلامی و مِلَل مسلمان وظیفه دارند ایستادگی کنند تا مانع گسترش سیطره‌ی این اجانب گردند.

تا کنون طبق تحریر امام رضوان الله تعالی علیه راجع به قسم اول از دفاع بحث کردیم و آن در جایی است که کشورهای اجانب در صدد سیطره‌ی سیاسی بر کشورهای اسلامی باشند و بخواهند بیضه‌ی اسلام را مورد تهدید قرار دهند و عرض شد که لازم است تمام کشورهای اسلامی در صدد دفع این فتنه اجانب برآیند و اما قسم دیگر آن است که این اجانب در صدد کشور کشائی بر‌آیند و بخواهند منابع آن کشورها را به غارت ببرند و زنان آنان را به اسارت بکشند در این مورد که همین الأن هم چنین هجمه‌هایی وجود دارد نیز عرض شد که بر همه واجب است که در صدد دفاع برآیند و همچنین اگر چند نفر و یا یک نفر در صدد تجاوز و غارت مال و ناموس کسی برآید شخص مظلوم حق دارد که در دفاع از خود وارد عمل شود و هیچ شرطی برای چنین دفاعی وجود ندارد و حتی می‌تواند در این دفاع شخص متجاوز را به قتل برساند.

نکته استاد: جناب آقای درویشی حفظه الله همت کردند و بعضی از تقریرات دروس خارج مربوط به برخی بزرگان مانند آیت الله خامنه‌ای و آیت الله نوری همدانی حفظهما الله را تهیه کردند که چند جلد است و من برخی از آنها را مطالعه کرده‌ام البته همه آنها را مطالعه نکرده‌ام حال ما باید ببینیم که کدام روش مفید است و آیا همین روشی که انتخاب کرده ایم را ادامه دهیم یا روش دیگری را در پیش بگیریم.

آن اثری که از مقام معظم رهبری بود که چند جلد است من یک جلد آن را مطالعه کردم و معظم له در سه موضوع مهم وارد بحث شده‌اند یکی راجع به امان و دیگری راجع به صابئین و سومی راجع به مهادنه یعنی راجع به صلح.

و اما امان به این معناست که یک کشور اجنبی به یک کشور مسلمان هجمه کند و بعد از مدتی که خود را گرفتار دید درخواست آتش بس و امان دهد و این که هر دو طرف برای مدتی از ادامه جدال دست بردارند سؤال این است که آیا جایز است چنین درخواستی که از طرف کشور متجاوز و اجنبی صادر شده مورد اجابت قرار گیرد؟

و اما صابئین گروهی هستند که بحث‌هایی راجع به ماهیت آنها وجود دارد؛ آیا اینها همان مجوس هستند و یا گروه دیگری هستند که آیین ستاره پرستی داشتند؛ آیا اینها جزء اهل کتاب به حساب می‌آیند یا خیر؟

و اما بحث مهادنه که از ریشه هُدنه به معنای صلح گرفته شده سومین بحثی است که در این مباحث مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفته است و مباحث مطرح شده از قبیل اینکه آیا می‌توان با متجاوزین پیمان صلح منعقد کرد؟ و اگر صلحی بین دو طرف بر قرار شد آیا واجب است به مفاد آن عمل شود؟ و یا اینکه قابل نقض است و مباحثی از این قبل به میان آمده است.

البته کتاب‌های دیگری در این موضوع گردآوری شده است و مباحث بسیار مفیدی در آنها مطرح شده است ولی بحثی که ما بر اساس متن تحریر الوسیله آغاز کرده‌ایم راجع به اصل موضوع بحث می‌کند که اقسام دفاع کدام است و چه کسانی به عنوان اجانب به شمار می‌آیند و بعد از معلوم شدن این مطالب نوبت به فروعات می‌رسد که بسیاری از این فروعات در کتب ذکر شده مطرح گردیده است و به همین جهت ما نمی‌توانیم بر اساس مطالب مطرح شده در این آثار بحث را پیش ببریم و بر همان روش مورد نظر مطالب را ادمه می‌دهیم.

ادامه مباحث در جلسه آینده.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo