درس خارج فقه استاد مقتدایی
97/09/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: زکات: فصل اول زکات انعام ثلاثه: شرائط زکات انعام ثلاثه: مضی حول: جواز و عدم جواز تبدیل مال زکوی فراراً عن الزکاة:
تذکر اخلاقی: استفاده بهینه از سال تحصیلی و عدم تعطیلی بی مورد دروس:امروز را بعضی تعطیل کردند ولی وجهی برای تعطیلی ندارد ظاهرا از مرحوم حاج شیخ نقل میکنند که نقل میکنند که یکی از روزهایی که تعطیل بود گفتند که امروز تعطیل است گفت آیا بقالها تعطیل هستند گفتند خیر؟ گفت آنها آمدند سرکار پس ما هم میآییم سرکار.
بحث فقهی: در بحثی که قبلاً داشتیم نظر نهایی را نرسیدیم بگوییم، آن اینکه اگر کسی به قصد فرار از زکات در مال زکوی تصرف کند تا شرایط آن برداشته شود و زکات به آن تعلق نگیرد. فقهاء گفتند اگر این تصرف به داعی فرار از زکات نباشد ایراد و اشکالی ندارد ولی اگر تصرف به قصد فرار از زکات باشد زکات واجب است.
گفتیم مشهور بین قدما وجوب زکات بود و متأخرین بالاتفاق میگویند زکات واجب نیست.
قائلین وجوب زکات مرحوم سیدمرتضی و جمعی دیگر بودند که دلیلشان را هم بیان کردیم که سه روایت آنها قابل حمل به مابعد الحول بود که بعد از تمام شدن حول تصرف مینمود و امام(ع) میفرمود: زکات واجب است چون حول تمام شده است ولی متأخرین روایات کثیری داشتند که هم از نظر سند صحیح و از نظر دلالت صریح بود که اگر تصرف بقسم باشد که شرایط بهم بخورد خواه بقصد فرار از زکات باشد خواه به قصد فرار نباشد زکات تعلق نمیگیرد.
ما هم گفتیم اقوی در مسأله قول متأخرین است
مرحوم صاحب شرایع میفرماید: «و قيل إذا فعل ذلك فرارا وجبت الزكاة و قيل لا تجب و هو الأظهر»[1]
صاحب جواهر هم میفرماید: «و قيل و القائل المرتضى في المحكي من انتصاره و الشيخ أيضا في المحكي من جمله و تهذيبه إذا فعل ذلك فرارا وجبت الزكاة، و قيل و القائل المشهور نقلا و تحصيلا لا تجب»[2]
مرحوم امام میفرمایند: «بل الظاهر بطلان الحول بذلك و إن فعله فرارا من الزكاة»[3] ولو این تصرفی که انجام میدهد برای فرار از زکات باشد با این حال ظاهر بطلان حول است و وجوب زکات ساقط میشود.
مرحوم سید هم میفرماید: «بل الظاهر بطلان الحول بالمعاوضة و إن كانت بقصد الفرار من الزكاة»[4]
و هیچکدام از محشین عروه هم بر این مطلب سید حاشیه نزدهاند.
صور عدم اداء زکات و گذشتن چند سال: «مسألة 2 لو كان مالكا للنصاب لا أزيد فحال عليه أحوال فإن أخرج في كل سنة زكاته من غيره تكررت لبقاء النصاب حينئذ و عدم نقصانه، نعم لو أخر إخراج الزكاة عن آخر الحول و لو بزمان يسير كما هو الغالب يتأخر مبدأ الحول اللاحق عن تمام الحول السابق بذلك المقدار فلا يجري النصاب في الحول الجديد إلا بعد إخراج زكاته من غيره، و لو أخرج زكاته منه أو لم يخرج أصلا ليس عليه إلا زكاة سنة واحدة، و لو كان مالكا لما زاد عن النصاب و مضى عليه أحوال و لم يؤد زكاته تجب عليه زكاة ما مضى من السنين بما زاد على تلك الزيادة بواحد، فلو كان عنده واحدة و أربعون من الغنم و مضى عليه أحوال و لم يؤد زكاتها تجب عليه زكاة سنتين، و لو كان عنده اثنتان و أربعون تجب عليه زكاة ثلاث سنين و هكذا، و لا تجب فيما زاد لنقصانه عن النصاب»[5] اگر كسى (فقط) مالك مقدار نصاب باشد و نه بيشتر، و چند سال بر او بگذرد، پس اگر زكات آن را از چيز ديگرى بدهد (هر سال) زكات تكرار مىشود زيرا مقدار نصاب در اين صورت باقى مانده و نقصانى پيدا نكرده است، البته اگر دادن زكات را از آخر سال و لو به زمان كمى تأخير بيندازد كه غالبا هم همينطور است، آغاز سال نو از آخر سال قبل به همين مقدار تأخير مىافتد؛ پس نصاب در سال جديد جريان ندارد مگر بعد از آنكه زكات آن را از جنس ديگرى بپردازد، ولى اگر زكاتش را از جنس خود نصاب بدهد يا اصلا زكات آن را ندهد جز زكات يك سال بر او (واجب) نيست. و (امّا) اگر بيش از حدّ نصاب را مالك باشد و چند سال بر او بگذرد و زكاتش را ندهد بر او واجب است زكات سالهاى گذشته را يك سال بيش از تعدادى كه از حدّ نصاب اضافه است، بدهد مثلا اگر در نزد او چهل و يك گوسفند باشد و چند سال بر او بگذرد و زكاتش را ندهد بر او واجب است زكات دو سال را بدهد. و اگر چهل و دو گوسفند داشته باشد بر او واجب است زكات سه سال را بدهد و به همين منوال و در سالهايى كه زايد بر اين تعداد است زكات واجب نيست، زيرا (مال خالص او در آن سالها) از حدّ نصاب كمتر است.
صورت اول عدم اداء زکات: و گذشتن حول: و مالک نبودن بیش از یک نصاب: بنابراین اگر کسی مالک یکی از متعلقات زکات است و این هم به حد نصاب رسیده و چند سال میگذرد آیا میتواند زکات را از غیر عین بدهد و یا هزینه آن را بدهد و سالهای بعدی هم به همین صورت عمل میکند و به مجرد تعلق زکات باید بپردازد و اگر تأخیر انداخت وجوب به عین تعلق گرفته است و اگر بعد از چند ماه اداء کرد و بعد از آن مالک کل مال میشود و لذا حول جدید را باید از زمان اداء زکات حساب نماید.
صورت دوم: عدم پرداخت زکات و مالک بودن به بیش از حد نصاب: اینکه بعد از چند سال تازه به فکر زکات دادن افتاده است و الان که میپردازد زکات یک سال بعهدهاش میآید زیرا همان سال اول که زکات بعهدهاش میآید و میپردازد تعداد حیوانات او بعد از پرداخت از نصاب میافتد و دیگر به نصاب نیست و زکات ندارد.
کسی که مالک حد نصاب است لا ازید و چند سال هم گذشته اگر از خود اینها زکات بدهد و یا اگر ندهد بعد از چند سال فقط یک سال زکات بعهدهاش است
صورت دوم: عدم پرداخت زکات و مالک بودن به بیش از حد نصاب: صورت دوم اینکه «و لو كان مالكا لما زاد عن النصاب و مضى عليه أحوال و لم يؤد زكاته تجب عليه زكاة ما مضى من السنين بما زاد على تلك الزيادة بواحد»[6] مالک بیش از حد نصاب است و چند سال هم زکات نداده اینجا زکات هر چند سالی که بعد از پرداخت زکات باقیمانده باز هم به حد نصاب است را باید پرداخت نماید مثلا اگر 50 گوسفند دارد و ده سال زکات نداده الأن بعد از ده سال باید ده سال زکات بپردازد و سال یازدهم هم که 40 گوسفند دارد باز باید زکات بدهد ولی سال 12 دیگر زکات بعهدهاش نیست و در بقیه موارد زکات هم هست یعنی اختصاص به انعام ثلاثه ندارد و اینجا غیر از خمس است.
مرحوم سید در اینجا مثال دیگری دارند که مطلب اضافهای در آن است، انشاءاله برای بحث بعد.