درس خارج فقه استاد مقتدایی
97/07/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: زکات: فصل اول زکات انعام ثلاثه: نصاب زکات بقر و جاموس:
بحث در زکات انعام ثلاثه بود زکات ابل را مفصل مطرح کردیم و یکی از شرائط آن هم که نصاب بود بیان شد، در ادامه وارد نوع دوم یعنی نصاب زکات بقر شدیم و گفتیم دو نصاب ثلاثون و اربعون برای بقر اجماعی است و قبل از رسیدن به عدد 30 زکات ندارد، زکات اول عدد سی بود و عدد چهل حد نصاب دوم است. همچنین روایات متعدده صحیحه و غیر صحیحه در این زمینه داریم که میفرماید: «فِي كُلِّ ثَلَاثِينَ بَقَرَةً تَبِيعٌ حَوْلِيٌّ ...وَ فِي أَرْبَعِينَ بَقَرَةً بَقَرَةٌ مُسِنَّةٌ»[1] زکات هر 30 رأس گاو یک تبیع است یعنی گوسالهای که یک سالش تمام شده و وارد سال دومش شده باشد و به اعتبار اینکه همواره دنبال مادر است و تابع مادر است تبیع گفته میشود و مؤنث آن تبیعه است منتهی قید حولیّ مطرح است که یک سال کامل داشته باشد و اگر به اربعون رسید زکاتش یک مسنّه است یعنی گوسالهای که دو سالش تمام شده باشد و وارد سال سومش شده باشد.
اشکال: در مورد تبیع و تبیعه اختلاف است که آیا فریضه در ثلاثون، این است که تبیع بدهد یا اینکه تبیعه هم میشود پرداخت؟ مدرک این قول صحیحه فضلاء بود که قبلا خواندیم و گفت: «فِي الْبَقَرِ فِي كُلِّ ثَلَاثِينَ بَقَرَةً تَبِيعٌ حَوْلِيٌّ وَ لَيْسَ فِي أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ شَيْءٌ وَ فِي أَرْبَعِينَ بَقَرَةً بَقَرَةٌ مُسِنَّةٌ»[2] چنانچه ملاحظه میفرمایید در این صحیحه برای ثلاثین بقر فقط تبیع را ذکر کرده است و نامی از تبیعه نیامده است.
مرحوم امام میفرماید: «و في البقر و منه الجاموس نصابان: ثلاثون و أربعون، و في كل ثلاثين تبيع أو تبيعة، و في كل أربعين مسنة»[3] در مورد زکات گاو که گاومیش نیز جزء گاو به حساب میآید دو نصاب وجود دارد نصاب اول سی تا و نصاب دوم چهل تا و در هر سی گاو یک تبیع یا تبیعه زکات واجب است و در هر چهل عدد یک مسنّه واجب است بپردازد.
به عین همین عبارت مرحوم سید در عروه میفرمایند: «و أما في البقر فنصابان الأول: ثلاثون و فيها تبيع أو تبيعة و هو ما دخل في السنة الثانية الثاني: أربعون و فيها مسنة و هي الداخلة في السنة الثالثة»[4] در مورد زکات گاو دو نصاب وجود دارد؛ نصاب اول: سی رأس گاو که در آن صورت یک تبیع یا یک تبیعه به عنوان زکات باید پرداخت شود و تبیع یا تبیعه گاو یکساله داخل در سال دوم است. نصاب دوم: چهل رأس است که در آن صورت مالک باید یک مسنّه به عنوان زکات بپردازد و مسنّه گاو دوساله داخل در سال سوم است.
مرحوم آقای حکیم بعد از کلام سید که فرمود «تبيع أو تبيعة» میفرماید: «على المشهور، بل عن ظاهر جماعة: الإجماع عليه. و عن المنتهى: «لا خلاف في إجزاء التبيعة عن الثلاثين، للأحاديث. و لأنها أفضل..»[5] نظر مشهور همین است بلکه از ظاهر عبارت جماعتی از فقهاء ادعای اجماع بدست میآید و علامه در منتهی فرمود: مسأله اختلافی نیست و دو دلیل آورده است.
دلیل اول: روایات وارده. دلیل دوم: پرداخت تبیعه به لحاظ منفعت فقراء افضل است.
ملاحظه میفرمائید در اینکه مجزی باشد خلافی نیست «للاحادیث و لانها افضل»
نکته: احادیثی که مرحوم علامه در منتهی به آن اشاره کردهاند مرحوم حکیم از محقق در معتبر نقل میکند. مرحوم محقق در معتبر چهار روایت نقل میکند که در ذیل میآوریم.
1- همین صحیحه فضلا را -البته به نقل دیگر- مرحوم حکیم از کتاب معتبر نقل کرده است که کلمه تبیعه هم در آن نقل آمده است. ضمن اینکه شهرت در فتوی بر اساس تبیع یا تبیعه است و ما همین صحیحه فضلاء از زراره را نقل کردیم و توضیح دادیم.
2- روایت عاصم بن حمید: «كِتَابُ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ الْحَنَّاطِ، عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) يَقُولُ: لَيْسَ فِيمَا دُونَ ثَلَاثِينَ مِنَ الْبَقَرِ شَيْءٌ فَإِذَا كَانَتِ الثَّلَاثِينَ فَفِيهَا تَبِيعٌ أَوْ تَبِيعَةٌ وَ إِذَا كَانَتْ أَرْبَعِينَ فَفِيهَا مُسِنَّةٌ»[6] ،[7] عاصم بن حمید حناط از ابوبصیر نقل کرده است که گفت از امام صادق(ع) شنیدم فرمود: در کمتر از سی گاو زکات واجب نیست و اگر به سی رسید زکات آن تبیع یا تبیعه است و اگر به چهل رأس رسید زکات آن یک مسنّه است.
3- روایت دعائم الاسلام: «وَ عَنْهُمْ(ص) أَنَّهُمْ قَالُوا- لَيْسَ فِي الْبَقَرِ شَيْءٌ حَتَّى تَبْلُغَ ثَلَاثِينَ فَإِذَا بَلَغَتْ ثَلَاثِينَ وَ كَانَتْ سَائِمَةً لَيْسَتْ مِنَ الْحَوَامِلِ فَفِيهَا تَبِيعٌ أَوْ تَبِيعَةٌ حَوْلِيٌّ ثُمَّ لَيْسَ فِيهَا غَيْرُ ذَلِكَ حَتَّى تَبْلُغَ أَرْبَعِينَ»[8] کمتر سی تا زکات ندارد و اگر به سی رسید و سائمه بود و از حمل کنندگان و بار برندگان و گاو کاری نبود زکات آن یک تبیع یا یک تبیعه است و از سی تا چهل هم زکات اضافه ندارد و وقتی به چهل رسید زکات آن یک مسنّه است پس همانگونه که علامه در منتهی فرمود: دلیل ما احادیث است.
4- خبر اعمش: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ الْآتِي عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(ع) فِي حَدِيثِ شَرَائِعِ الدِّينِ قَالَ: وَ تَجِبُ عَلَى الْبَقَرِ الزَّكَاةُ- إِذَا بَلَغَتْ ثَلَاثِينَ بَقَرَةً تَبِيعَةً حَوْلِيَّةً- فَيَكُونُ فِيهَا تَبِيعٌ حَوْلِيٌّ »[9] اگر به سی تا رسید زکاتش یک گاو تبیعه حولی یا یک تبیع حولی است.
پس با توجه به روایات فوق میتوانیم هم تبیع هم تبیعه را به عنوان زکات بدهیم. چون خود صحیحه فضلاء نسخه بدل «او تبیعة» را دارد که محقق در معتبر نقل کرد به علاوه روایات زیادی تصریح به تبیعه دارد. لذا، مرحوم امام(ره) در تحریرالوسیله بر تبیع و تبیعه فتوی دادهاند حتی بعضی هم فتوی به افضلیت تبیعه دادند چون بیشتر به نفع فقراء است، نظر ما هم این است که هریک از تبیع یا تبیعه مجزی است.
تخییر و استیعاب: یک مطلب دیگری اختلاف این است که آیا مانند نصاب ابل که در انتخاب تخییر بین عدد 30 و 40 و استیعاب اختلاف بود و ما در آنجا استیعاب را تقویت کردیم، همین انتخاب در بحث نصاب بقر هم میآید یا خیر؟
مرحوم سید در عروه در مورد پرداخت تبیع یا تبیعه تخییر را انتخاب کرده و میفرماید: «و فيما زاد يتخير بين عد ثلاثين ثلاثين و يعطي تبيعا أو تبيعة و أربعين أربعين و يعطي مسنة»[10] وقتی از دو نصاب سی و چهل بیشتر شد مثلاً بیش از 70 شد مخیر است سی تائی بشمارد و هر سی تا یک تبیع بدهد و یا چهل تائی بشمارد و هر چهل تا یک مسنّه بدهد.
مرحوم امام(ره) استیعاب را انتخاب کرده میفرماید «و يجب مراعاة المطابقة هنا فيما تمكن»[11] در صورت امکان مراعات و مطابقت و استیعاب لازم است.
نتیجه: اگر70 رأس گاو بود در صورت تخییر بین سی تا گاو و چهل تائی در انتخاب سی تائی ده گاو زکات نداده میماند و در انتخاب چهل تائی سی گاو زکات نداده باقی میماند ولی اگر استیعاب را بپذیریم یک سی تائی و یک چهل تائی میشماریم و هیچ گاوی زکات نداده باقی نمیماند.
علاوه بر این آنجا ما استیعاب را انتخاب کردیم ولی در اینجا در خود روایت امام تصریح کرده که استیعاب باشد حالا بحث و بررسی بیشتر روایت باشد برای فردا انشاءاله.
وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین.