< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

کتاب الخمس

93/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الخمس (شرطیت دفعی یا تدریجی بودن استخراج در وجوب خمس)
دو نکته اخلاقی:
نکته اول: آقایانی که مصر بودند که درس زودتر شروع بشود و اصرار داشتند از رأس ساعت 9 بیشتر از ده دقیقه دیرتر نشود و ما هم پذیرفتیم اما مع الأسف خود آن آقایان امروز نیامدند البته بعضی از پیشنهاد دهندگان دیشب در کنفرانس نزد من آمدند و عذر خواستند که درگیر کنفرانس هستند. مرحوم آقاسیدمحمدباقر درچه‌ای که استاد مرحوم آیةالله بروجردی بود در اصفهان تدریس داشت نقل می‌کنند که روزهای وفیات را درس را تعطیل نمی‌کرد و می‌گفت اگر درس را تعطیل کنیم طلاب خوشحال می‌شوند و روز وفات به مصلحت طلاب نیست که خوشحال شوند. در یکی از وفیات ایشان می‌فرمایند فردا درس را می‌خوانیم طلاب خیلی اصرار می‌کنند که مناسب نیست و وفات است خوب است تعطیل باشد ولی ایشان تاکید کردند که درس را می‌خوانیم خود طلاب وقتی دیدند استاد مقاومت کرد خودشان با هم تبانی کردند که فردا درس نیایند. سر ساعت درس که آقا بر اساس تصمیم قبلی خود وارد می‌شدند به طور اتفاقی یکی از طلاب سر حوض وسط مدرسه ایستاده بود آقا که می‌رسند طلبه در برابر استاد گیر می‌افتد و نمی‌تواند درس نرود همراه آقا می‌رود و استاد فقط با همین یک نفر وارد کلاس می‌شود و بقیه روی آن تبانی که کرده بودند شرکت نمی‌کنند ایشان درس را شروع می‌کند و برای همان یک نفر درس می‌گوید و به همان کمال و تمامی که روزهای دیگر بود درس را مطرح می‌کنند و تمام می‌شود. فردا هم از درس بعدی ادامه می‌دهد و می‌رود جلو و تکرار نمی‌کند و هرچه طلاب اصرار می‌کنند که ما دیروز نبودیم ایشان می‌فرمایند نخیر درس گفته شد و تمام شد و تکرار نمی‌کنیم حالا ما هم خوب است یک چنین کاری بکنیم و لذا گرچه برخی که خود وعده زود آمدن را داشتند اکنون نیامدند درس را شروع می‌کنیم و دیگر تکرار هم نمی‌کنیم.
نکته دوم: الحمدلله این اجلاس و کنگره‌ای که دیروز بود کنگره بسیار عظیمی بود تعداد شرکت کنندگان از 84 کشور و افرادی هم که آمده بودند گرچه از رؤسای درجه یک نبودند اما از علمای وزین آن کشورها آمده بودند. استقبال خوبی شده بود الحمدلله با آرامش هم تمام شد و واقعه و حادثه‌ای پیش نیامد امروز هم ملاقات با رهبری دارند و عصر می‌روند دیدار و جلسه، جلسه پرمحتوایی بود و هر جلسه‌ای سخنرانانی از خود علمایی که شرکت داشتند خود آنها بیشتر صحبت کردند و صحبت‌های خوبی می‌شد راجع به محکومیت تکفیری‌ها و داعش که اینها جعلی هستند و دین و مذهب نیست و حتی فرقه نیستند و ربطی به اسلام ندارد اینها مطالب خوبی بود و اسلام دین رحمت است حتی بعضی‌ها وارد سیاست هم می‌شدند که اصلا پیدایش داعش برای این است که مسلمانان را با یکدیگر درگیر بکنند حتی مثلا یکی از علمای سنی جنوب بغداد دیروز عصر خیلی با حرارت صحبت می‌کرد و پیدا بود که دل سوخته‌ای داشت و می‌گفت شما نشسته‌اید ما را سر می‌برند ذبح می‌کنند و می‌کشند و اموالمان را غارت می‌کنند و ناموسمان را هتک می‌کنند مسلمانان باید بپا خیزند و مثل همان‌هایی که در متن مصیبت‌ها هستند. یکی از علمای فلسطین که آمده بود می‌گفت این حرکت داعش و این مصیبت و کشت و کشتار و تخریب که ایجاد می‌کنند عقوبت این مسلمانان است که جنگ غزه و فلسطین پیش آمد و صهیونیست‌ها مسلمانان را زدند و کشتند و کودکان را کشتند و کشورهای عربی صدایشان درنیامد و داعش عقوبت الهی است برای اینها که خداوند فرستاد برای سرکوب اینها.
خلاصه جمعی که بودند و این صحبت‌ها می‌شد تاثیر داشت و هرکدام اینها در کشورهای خودشان می‌روند مطرح می‌کنند و خودشان موضع قاطعی می‌گیرند در مقابل داعش علی‌ای‌حال جلسه پرمحتوایی بود یک ابتکار عملی بود که علمای اسلام جمع شوند و یک اجماعی علیه تکفیری‌ها محقق شود و منعکس شود و از حوزه هم بود حتی مقام معظم رهبری ابتدا گفته بودند پیامی بدهند ولی بعد فرمودند پیام نمی‌دهم بگذارید بنام خودتان و بنام حوزه و بنام مراجع تمام شود و همین هم شد و دیروز عصر یکی از آقایان که صحبت می‌کرد می‌گفت ویژگی این اجلاس این است که بپا کننده و تشکیل دهنده این اجلاس دو مرجع دینی از مراجع اسلام هستند و دیگر اینکه در قم برگزار شده است که یک شهر مقدس و علمی است.
علی‌ای حال روی هم رفته اجلاس خوبی بود و تاثیرات خوبی هم در رسانه‌ها داشته و در آینده هم روشن می‌شود البته هرچند چنین کنگره‌هایی برای دولت هزینه‌های غیرمستقیم دارد حتی هزینه‌های مستقیم را خود مراجع دادند.
بحث فقهی:
فرع چهارم: شرطیت دفعی یا تدریجی بودن استخراج در وجوب خمس: در درس قبلی طرح بحث که آیا در نصاب معتبر در معدن دفعی بودن استخراج در حد نصاب یا مجموع استخراج در دفعات اگر به حد نصاب رسید خمس آن محاسبه می‌شود؟
و گفتیم در مسأله دو قول است.
قول اول: عدم شرطیت استخراج دفعی؛ مرحوم امام می‌فرماید «لا يعتبر الإخراج دفعة على الأقوى، فلو أخرج دفعات و بلغ المجموع النصاب وجب خمس المجموع»[1]
اینکه می‌گوییم باید به عشرین دینار برسد تا خمس معدن واجب باشد استخراج یک دفعه ملاک نیست بلکه اگر به دفعات استخراج شد و مجموع دفعات به حد نصاب رسید همان مجموع محاسبه می‌شود و خمس آن داده می‌شود. اگر بگوییم هر دفعه معتبر است دفعاتی که به نصاب نبوده خمس ندارد ولو مجموع آن به نصاب برسد ولی اگر مجموع بگوییم مجموع را محاسبه می‌کنیم و خمس دارد.
عین همین عبارت مرحوم امام در تحریر، مرحوم سید در عروه می‌فرمایند «و لا يعتبر في الإخراج أن يكون دفعة فلو أخرج دفعات و كان المجموع نصابا وجب إخراج خمس المجموع»[2]
در اخراج شرط این نیست که رعایت نصاب رعایت شود یک دفعه باشد.
قول دوم: دخالت عرف در تشخیص دفعه؛ در اینجا به نظر می‌رسد اینگونه بحث را مطرح کنیم که یک وقت وحدت اخراج را در نظر می‌گیریم و یک وقت تعدد اخراج را در نظر می‌گیریم وحدت اخراج یعنی ولو به دفعات رفتند و از معدن استخراج کردند مجموع اینها حکم یک استخراج را دارد مثلا امروز مقداری استخراج می‌شود فردا مقداری دیگر و روز و شب به دفعات استخراج می‌کنند و مجموع اینها یک هفته طول می‌کشد و کل این یک هفته به دفعاتی که استخراج شده این اخراج واحد است و بعد کار تعطیل می‌شود ده روز یک ماه یا کمتر یا بیشتر تعطیل می‌کنند و دفعه بعد دوباره شروع می‌کنند که این دفعه می‌شود اخراج دوم.
پس میزان را دفعه و دفعات نمی‌گیریم بلکه معیار مرحله باشد یعنی میزان را اخراج واحد یا تعدد اخراج بگیریم ولو عرفا اینگونه بگویند یعنی اگر روزهای متعدد استخراج می‌کنند ولی بطور مستمر است این اخراج واحد است یعنی اگر صدق اخراج واحد کند اینجا باید مجموع محاسبه شود و مجموع اگر به حد نصاب بود باید خمس آن داده شود. و اگر کار را تعطیل کردند و بعد از مدتی مجددا آمدند و کار را شروع کردند آن اخراج دوم است. و دفعات آن را باید محاسبه کنند و مجموع آن اگر به حد نصاب رسید خمس دارد. که اگر اینگونه بحث کنیم ظاهرا مطابق با دلیل هم هست که بگوییم عرفا اخراج واحد است گرچه عرفا تعدد اخراج صادق باشد.
مرحوم صاحب جواهر می‌فرماید اگر چنانچه به دفعات استخراج کردند حکم واحد دارد و استدلال می‌کند به اطلاق صحیحه بزنطی «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاالْحَسَنِ(ع) عَمَّا أَخْرَجَ الْمَعْدِنُ[3] مِنْ قَلِيلٍ أَوْ كَثِيرٍ هَلْ فِيهِ شَيْ‌ءٌ قَالَ لَيْسَ فِيهِ شَيْ‌ءٌ حَتَّى يَبْلُغَ مَا يَكُونُ فِي مِثْلِهِ الزَّكَاةُ عِشْرِينَ دِينَاراً.»[4] از امام در مورد خمس معدن پرسیدند امام فرمودند «لیس فیه شیئ حتی یبلغ عشرین دینار» پس اگر در دفعه اول به بیست دینار رسید خمس دارد و اگر در دفعات استخراج در مجموع به بیست دینار رسید اطلاق روایت شامل این مورد هم می‌شود پس مرحوم صاحب جواهر می‌فرماید میزان دفعه نیست و دفعات هم اگر استخراج بشود اگر مجموع آن به حد نصاب برسد خمس دارد زیرا اطلاق موجود در صحیحه رسیدن به بیست دینار است چه اینکه دفعه اول به بیست دینار برسد یا طی چند دفعه به این حد برسد.
پس دلیل ما بر این مطلب که گفتیم عرفا هم همه می‌گویند یک استخراج است تعدد ندارد و شرط به نصاب رسیدن هم یک دفعه نیست به دفعات هم اگر استخراج شد و بعد از دفعات در مجموع به نصاب رسید خمس در آن مجموع واجب است.
قول سوم: شرطیت عدم اعراض در هر مرحله؛ بعضی گفتند تعداد دفعات در صورتی مضر نیست که در هر مرحله و بین دفعات از استخراج اعراض نکرده باشد گرچه این دفعات یک ماه هم طول بکشد ولی اگر به قصد اعراض کار را رها کند و بعد پشیمان شود و شروع به کار کند می‌گویند این اعراض لطمه به کار می‌زند و دفعه دوم محاسبه می‌شود البته برخی گفته‌اند اگر اول اعراض کرد و بعد از اعراضش پشیمان شد و دوباره شروع کرد و چنانچه در توضیح قول دوم اشاره کردیم مرحوم صاحب جواهر می‌فرماید «بل لا فرق بين تحقق الاعراض بين الدفعات و عدمه،»[5]
دفعات حکم دفعه واحده دارد و فرقی ندارد که بین این دفعات اعراض صورت بگیرد یا نگیرد یعنی اعراض را مضر نمی‌داند که اگر اعراض کرد و بعد پشیمان شد و برگشت این اعراض لطمه نمی‌زند مثلا مقداری استخراج کرد که به حد نصاب نرسید و بعد از اعراض و بعد از پشیمانی مجددا مقداری استخراج کرد که آنهم به حد نصاب نرسید اما مجموع این دو بار قبل از اعراض و بعد از اعراض به حد نصاب رسیده می‌گوییم کافی است همین مقدار که هردو به حد نصاب رسید در آن خمس واجب است و اینها دو اخراج نیست که بگوییم اعراض قطع می‌کند و دفعات را بهم می‌زند اینهم باز دفعات است ولو بین دفعات اعراض پیش آمده باشد.
صاحب مدارک[6]از مرحوم علامه در منتهی نقل می‌کند که علامه فرموده است اعراض مضر است و اگر اعراض کرد وحدت استخراج را بهم می‌زند و ما ضمن آدرسی که از مدارک داده‌ایم قول علامه را عینا از منتهی نقل و بررسی می‌کنیم. مرحوم علامه در منتهی المطلب می‌فرماید «و يعتبر النصاب فيما أخرجه دفعة واحدة أو دفعاتلا يترك العمل بينها ترك الإهمال، فلو أخرج دون النصاب و ترك العمل مهملا له، ثم أخرج دون النصاب و كملا نصابا لم يجب عليه شي‌ء. و لو بلغ أحدهما نصابا أخرج خمسه و لا شي‌ء عليه في الآخر. أما لو ترك العمل لا مهملا بل للاستراحة مثلا أو لإصلاح آلة أو طلب أكل و ما أشبهه، فالأقرب وجوب الخمس إذا بلغ المنضم النصاب، ثم يخرج من الزائد مطلقا ما لم يتركه مهملا، و كذا لو اشتغل بالعمل فخرج بين المعدن تراب أو شبهه.»[7]
در اعتبار نصاب فرقی بین دفعه و دفعات نیست اما اگر بین دفعات به نحوی فاصله بیندازد و ترک کند که اعراض صادق باشد مضر به وحدت است پس اگر مقداری استخراج کرده و به حد نصاب نرسیده که خمس واجب باشد و ترک عمل کرد به گونه‌ای که برداشت و گمان می‌شود که دیگر ادامه نمی‌دهد حالا بعد می‌رسیم که می‌گوید ترکی است که مثلا ابزاری شکسته و می‌خواهند تعمیر کنند یا ترک کردند برای صرف غذا اینگونه ترکها مضر نیست اما اگر ترک مهمل باشد یعنی اهمال می‌کند یعنی کار را کنار گذاشته اگر یک چنین اعراضی شد ایشان می‌فرماید آن اخراج بعدی باید جداگانه محاسبه شود ولو دو اخراج با یکدیگر و در مجموع به نصاب می‌رسد ولی اینجا خمس واجب نیست.
پس اگر ترک کار مهمل نباشد مثل ترک برای استراحت یا برای اصلاح آلات یا برای غذا خوردن و امثال اینها باشد اقرب وجوب خمس است و این فاصله خللی وارد نمی‌کند و منضما محاسبه می‌شود.
مرحوم صاحب مدارک بعد از نقل کلام علامه در جواب می‌فرماید «و لم أقف على دليل يدل على اعتبار هذا الشرط، فكان منفيا بالأصل و العمومات المتضمنة لوجوب الخمس في هذا النوع.»[8]
هیچ دلیلی ندارد که بگوییم اگر اعراض مهمل شد مضر است بله دفعات حکم واحد دارد و بیان اینکه به شرط مهمل نبودن اعراض نباشد این دلیلی ندارد شرط دلیل ندارد.
مرحوم صاحب جواهر هم همین جواب را به کلام علامه می‌دهند به شرط عدم اهمال دلیل ندارد لذا صاحب جواهر می‌فرماید «لا فرق بين تحقق الاعراض بين الدفعات و عدمه،»[9]
فرقی ندارد که تخللی بین آنها بشود یا نشود ولو همین اعراض مهمل که صاحب مدارک می‌فرماید اعراضی است که واقعا ترک کرد و قصد ادامه نداشت اما پشیمان شد و برگشت می‌گوییم ادامه همان اخراج است و عرفا می‌گویند همان اخراج است و تعدد اخراج نیست و اخراج واحد است ولو عرفا و همین مقدار برای ما کافی است که مجموع را منضم بکنیم و اگر مجموع به حد نصاب رسید خمس آن را بدهد پس جواب مرحوم علامه که قید کرد دفعات اشکال ندارد ولی به شرط اینکه اعراض مهمل در خلال آن نباشد می‌گوییم دلیلی برای این قید نداریم ولو اعراض مهمل هم که پیش بیاید اما عرفا صدق بکند که یک اخراج است می‌گوییم اشکالی ندارد ولو اخلال شد.
مرحوم امام فرمودند «فلو أخرج دفعات و بلغ المجموع النصاب وجب خمس المجموع حتى فيما لو أخرج أقل منه و أعرض ثم عاد و أكمله على الأحوط لو لم يكن الأقوى،»[10]
اگر دفعات اخراج هرکدام به تنهایی به حد نصاب نبوده اما دفعات به نصاب رسیده خمس مجموع را باید بدهد حتی در آنجایی که اقل از حد نصاب اخراج بکند و اعراض بکند و سپس برگردد این مضر نیست و باید مجموع دفعات محاسبه شود و اگر مجموع به حد نصاب است خمس آن را باید بدهد ولو بین آن اعراض بکند و سپس برگردد لذا ایشان تصریح می‌کند منتهی می‌فرماید علی الاقوی بنابر احتیاط این اعراض مضر نیست بلکه می‌فرماید اقوی این است که مضر نیست پس همان حرف صاحب جواهر را می‌زنند.
پس اقوی در مسئله این می‌شود که اگر اخراج واحد و وحدت اخراج صدق بکند اینجا می‌گوییم ولو دفعات باشد مجموع دفعات منضما به یکدیگر به حد نصاب برسد خمس دارد ولو بین آن هم اعراض واقع شود و از اعراض پشیمان شود و این قول حق در مسئله است.
تاکنون بحث ما این است که در صورتی که وحدت اخراج صدق بکند دفعات مضر نیست اما اگر تعدد اخراج شد عرفا و استمرار همان اخراج نباشد و صدق کند که شروع ابتدائی است ولو از همان معدن اینجا دفعات اولی اگر به حد نصاب نرسید و دفعه دوم هم به نصاب نرسید نمی‌توانیم بگوییم مجموع را محاسبه کنیم و بگوییم خمس بدهد بلکه هرکدام از دفعات را باید جداگانه محاسبه کنیم زیرا این از اطلاق دلیل خارج است دلیل ما برای وجوب خمس و حد نصاب صحیحه بزنطی بود که می‌گفت خمس در آن نیست تا به بیست دینار برسد و رسیدن به بیست دینار انصراف دارد از جایی که استخراج تعدد داشته باشد و ظهور دلیل در وحدت اخراج است ولو به دفعات باشد مرحوم صاحب جواهر نیز استدلال می‌کند به انصراف از اطلاق دلیل که روایت بزنطی بود و ظهور روایت در وحدت اخراج است. پس یک دلیل ما وحدت استخراج است.
دلیل محکم‌تری در عبارت آقای خویی موجود است که استدلال قویتری برای این مطلب دارند و می‌گویند وحدت اخراج باشد نه تعدد که انشاءاله برای فردا.


[3] اخرج من المعدن دارد که درست هم همین است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo