درس خارج فقه استاد مقتدایی
کتاب الامربالمعروف و النهی عن المنکر
92/07/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر (بحث اخلاقی: سبک
زندگی؛ بحث فقهی: اقسام و کیفیت وجوب امر به معروف و
نهی از منکر)
بحث اخلاقی: سبک زندگی:
در بحث اخلاقی گفته شد، از تاکیدات مقام معظم رهبری رعایت سبک زندگی اسلامی است اما در حال حاضر یک حالت تقلید کورکورانهای از غرب در اجتماع حاکم است؛ بگونهای که در سبک پوشیدن لباس و معاشرت با یکدیگر و برگزاری جلسات عقد و عروسی و دید و بازدیدها، حتی سبک معماری ساختمانها از غرب تقلید میکنند که این با هویت اسلامی ما منافات دارد. در صورتی که نظام اسلامی باید در ظاهر هم الگوی سبک اسلامی باشد. در ظاهر شهر، در ارتباط مردم با یکدیگر و همچنین در ارتباط شخصی باید سبک اسلامی پیاده شود که مطلب بسیار مهمی است و مقام معظم رهبری هم روی آن عنایت ویژهای دارند و واقعا بجاست. و حوزههای علمیه نیز باید پرچمدار این کار باشند و در تبلیغها روی این نکته سرمایهگذاری کنند مردم هم پذیرا هستند خصوصا جوانان چون فطرتا ایمان دارند. تجربه کردیم وقتی گفته شود پذیرا هستند.
و ما برای بحث، از کوچکترین اجتماع که خانواده است شروع کردیم و گفتیم به خویشان و بستگان و بعد همسایگان و بعد کل اجتماع توسعه میدهیم که در همه موارد در روایات دستور دارد.
سبک زندگی در خانواده:
در خانواده در مورد ارتباط فرزند با پدر و مادر در کتب روائی از جمله: بحار[1]، کافی[2]، من لایحضر، و کتابهای روایی دیگر[3] بابی بنام برالوالدین داریم.
در بحثهای گذشته چند روایت در مورد احسان به پدر و مادر و کیفیت معاشرت با پدر و مادر خواندیم.
1-در روایتی آمده است «محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن علي بن الحكم، عن سيف ابن عميرة، عن عبدالله بن مسكان، عن إبراهيم بن شعيب
قال: قلت لأبي عبدالله(ع) إن أبي قد كبر جدا وضعف فنحن نحمله إذا أراد الحاجة؟ فقال: إن استطعت أن تلي ذلك منه فافعل و لقمه بيدك فإنه جنة لك غدا.»[4]
شخصی نزد امام صادق(ع) آمد و گفت پدری دارم که پیرمرد و از کار افتاده شده به گونهای که برای قضای حاجت به نوبت او را به دوش میگیریم امام(ع) در جواب فرمودند اگر میتوانی به تنهایی متولی این کار باشی، پس انجام بده بعد اضافه کردند لقمه دهان او بگذار که اگر این کارها را انجام بدهی سپری برای تو از آتش جهنم خواهد بود.
ملاحظه میکنید برای پیادهسازی سبک زندگی اسلامی در اجتماع که یکی از موارد آن رعایت حال پدر و مادر است معالاسف دستورات به این مهمی داریم ولی متروک است نه مطرح میشود و نه عمل میشود.
بیان یک خاطره:
خدا رحمت کند مرحوم آقاسیداحمد زنجانی (پدر بزرگوار آیتالله شبیری زنجانی) که ظهرها در مدرسه فیضیه نماز جماعت میخواندند[5] و شبها هم در حرم نماز میخواندند همینجایی که الان آیت الله شبیری نماز میخوانند؛ ایشان کتابی دارند بنام «الکلام یجر الکلام» و در آن مطالبی که برای سرگرمی و طنز مانند است را جمعآوری کرده از قدیم به یاد دارم که میفرمودند: دو برادر پیش من آمدند و روی مسئلهای اختلاف داشتند میگفتند ما یک پدر و یک مادر داشتیم هردو پیر شدند ما توافق کردیم هرکدام یکی را نگه داریم پدر را برادرم برداشت که کارهایش را انجام بدهد و مادر را من برداشتم؛ شانس برادرم خوب بود پدرم زودتر مرد و او راحت شد اما مادر هنوز زنده است و غیر از خرجی و اداره کردن ما را گرفتار کرده حالا من هرچه به برادرم میگویم که آنوقت دوتا بودند و ما تقسیم کردیم؛ حالا که پدر مرد، بیا نگهداری مادر را با هم تقسیم کنیم مثلا یک هفته پیش من بماند یک هفته پیش تو ولی او قبول نمیکند و میگوید بالاخره ما تقسیم کردیم حالا شانس من خوب بود و پدر زودتر مرد و شانس تو خوب نبود و مادر مانده است.
ببینید تعبیر از نگهداری پدر و مادر تا چه حد است؟!
مرحوم زنجانی در همان کتاب در همین زمینه میفرماید کسی را دیدم که پدرش را میزند جلو رفتم و گفتم پدرت است! چرا پدرت را میزنی؟! صدای فریادش بلند شد که عجب زمانهای شده اختیار پدرم را هم ندارم؟ خوب پدر خودم است میخواهم او را بزنم.
ادامه روایات:
در خصوص مادر در روایات تاکید بیشتری شده و میفهماند که رعایت مادر افضل است.
2-«الحسين بن محمد، عن معلى بن محمد، وعلي بن محمد، عن صالح بن أبي حماد جميعا، عن الوشاء، عن أحمد بن عائذ، عن أبي خديجة سالم بن مكرم، عن معلى بن خنيس، عن أبي عبدالله(ع)
قال: جاء رجل وسأل النبي (ص) عن بر الوالدين فقال: أبرر أمك أبرر أمك أبرر أمك أبرر أباك أبرر أباك أبرر أباك وبدأ بالام قبل الأب.»[6]
شخصی نزد پیامبر آمد و عرض کرد یا رسول الله به چه کسی نیکی کنم پیامبر در جواب سه مرتبه فرمودند ابرر[7] امک به مادرت نیکی کن و در مرتبه چهارم فرمودند «به پدرت نیکی کن» این دلیل بر این است که نیکی نسبت به مادر فضیلت بیشتری نسبت به نیکی به پدر دارد.
یا روایتی دیگر به همین مضمون: شخصی از پیامبر سوال کرد نیکی کردن به چه کسی افضل است پیامبر سه مرتبه فرمودند ابرر امک و یک مرتبه فرمود ابرر اباک.
شاید علت توجه بیشتر به نیکی به مادر این باشد که مادر زحمت بیشتری میکشد دلسوزی بیشتری دارد و بچه زمانی که نیاز به پرورش دارد این مادر است که با محبت نیازش را برطرف میکند.
در روایت است شخصی نزد پیامبر آمد و گفت مادرم نیاز به تر و خشک کردن دارد و من او را تر و خشک میکنم همانطور که او زمانی مرا تر و خشک میکرد آیا حقش را ادا کردم یا خیر؟ حضرت فرمودند خیر زیرا تو این کار را با ناراحتی میکنی اما مادر با محبت و دلسوزی انجام میداد.
در یک روایت فرمود ممکن است شما به پدر و مادر نیکی کنید و از مصادیق بار والدین باشید اما وقتی مردند عاق شوید لذا فکر نکنید اگر در زمان حیاتشان بار بودید این روند ادامه پیدا میکند زیرا ممکن است بعد از مردن عاق والدین شوید مثلا وصیتی کرده بودند و عمل نکردید و عاق شدید چنانچه عکس آن هم میشود یعنی ممکن است کسی در زمان حیات والدین عاق باشد اما بعد از مرگشان بار شود مثلا در حقشان نیکی و احسان میکند، استغفار میکند، و به آنها میرسد و والدین در حقش دعا میکنند و بار میشود.
در روایت داریم که سوال میکند که من حج رفتم و حج به نیابت آنان انجام دادم آیا به آنان میرسد فرمودند بله وقتی شما به نیابت از آنان طواف کردید ثوابش به آنان میرسد بنابراین خبردار میشوند و همان لحظه میفهمند فرزند در حقشان احسانی کرده است.
اینها روایاتی بود در حق بر والدین که اگر بیان بشود در جامعه میتواند بسیار مفید باشد زیرا افرادی که عاق هستند وقتی این روایت را بفهمند رفتارشان را عوض میکنند و بار والدین میشوند
و به جهت اهمیت این موضوع بابی در ابواب روایات داریم بنام باب العقوق[8] [9] که روایات عجیب و غریبی دارد.
در روایتی میفرماید «أبوعلي الأشعري، عن الحسن بن علي الكوفي، عن عبيس بن هشام، عن صالح الحذاء، عن يعقوب بن شعيب، عن أبيعبدالله(ع)
قال: إذا كان يوم القيامة كشف غطاء من أغطية الجنة فوجد ريحها من كانت له روح من مسيرة خمسمائة عام إلا صنف واحد، قلت: من هم؟ قال: العاق لوالديه.»[10]
روز قیامت یک پوشش و غطاء از پوششهای بهشت را برمیدارند و بوی بهشت تا 500 فرسخ متصاعد میشود که تقریبا نوع اهالی محشر آنهایی که لیاقت دارند این بو را استشمام میکنند یعنی دارد میفرماید همه استشمام میکنند الا یک طائفه که عاق والدین هستند. در روایات داریم که در قیامت به اینان یا کافر، یا فاجر، یا فاسق خطاب میشود و هر عملی انجام دهند قبول نیست زیرا عاق والدین هستند.
در یک روایت[11] امام میفرماید نسبت به پدر و مادر نیکی کن و به همین اکتفا کن که همین کار تو را بهشتی میکند مرحوم مجلسی[12] در توجیه این روایت میفرماید نیکی به پدر و مادر جابر گناهان است و موجب آمرزش گناهان میشود. و برعکس اگر عاق والدین شدی به همین مقدار کافی است که جهنمی شوی یعنی همه اعمال را باطل میکند و انسان جهنمی میشود.
مطالبی که تاکنون بیان شد مربوط یک اجتماع کوچک و ارتباط بین پدر و فرزند و مادر و فرزند بود حال تا بحث را توسعه بدهیم و به اجتماعات بزرگتر برسیم.
بحث فقهی:
مقام دوم: عینی یا کفائی بودن وجوب امر به معروف و نهی از منکر:
در بحث کیفیت وجوب امر به معروف و نهی از منکر در دو مقام بحث میشود مقام اول: وجوب عقلی است یا سمعی که عقلی بودن را ترجیح دادیم و گذشت در مقام دوم که آیا وجوب امر به معروف و نهی از منکر کفایی است یا عینی؟ دو قول است امام در مسأله 2 میفرماید «الاقوی ان وجوبهما کفائی فلو قام به من به الکفایه سقط عن الآخرین و الا کان الکل مع اجتماع الشرائط تارکین للواجب»[13]
اگر یک نفر اقدام کرد و انجام داد از بقیه ساقط است و اگر کسی اقدام نکرد همه معاقب هستند.
مرحوم محقق[14] در شرایع میفرماید «و وجوبهما علی الکفایه یسقط بقیام من به الکفایه و قیل علی الاعیان و هو اشبه»
اختلاف بین عَلَمَین مرحوم امام[15] میفرماید اقوی این است که «علی الکفایه» است و مرحوم محقق[16] میگوید «اشبه علی الاعیان» است.
مرحوم صاحب جواهر[17] میفرماید هردو قول قائلینی دارد:
1- قائلین به کفایه: «و وجوبهما على الكفاية و حينئذ فيسقط بقيام من فيه غناء و كفاية كما هو خيرة السيد و الحلبي[18]و القاضي[19]و الحلي[20]و الفاضل[21][22][23][24][25][26]و الشهيدين[27][28]و المحقق الطوسي في التجريد و الأردبيلي[29]و الخراساني و غيرهم[30][31][32][33]»[34]
2-قائلین به عینی: «و قيل و القائل الشيخ[35][36]و ابن حمزة[37]و فخرالإسلام و الشهيد[38]في غاية المراد و السيوري[39]على ما حكي[40]عن بعضهم بل هو على الأعيان»[41]
از بین متاخرین هم مرحوم محقق[42] در شرایع میفرماید «علی الاعیان» و مرحوم امام میفرماید[43] «علی الکفایة»
ادله قائلین به عینی بودن:
1-اصاله العینیه فی الاوامر یعنی اصل آن است، که صیغه امر ظهور در عینیت دارد و در علم اصول فقه مورد بررسی قرار گرفته است. زیرا واجب کفائی یک قید اضافه میخواهد و در واقع واجب است برای واجب دیگر و وجوب آن غیری است مانند وضو که واجب است برای اتیان نماز پس وجوب ظهور در عینیت دارد همچنین امر ظهور یقینی دارد و نیز امر ظهور تعیینی دارد نه تخییر پس ظهور در عینی نفسی و تعیینی دارد و اگر کفائی یا غیری یا تخییری باشد قید اضافه میخواهد و چون قید ندارد ظهور هست در اینجا دستور امر به معروف و نهی از منکر است ظهور در عینیت دارد.
1- تمسک به روایاتی که به نحو عام امر شده برخی قبلا خوانده شد و دو مورد را اکنون اشاره میکنیم.
الف: روایتی از رسول الله: «الحسن بن محمد الديلمي في الارشاد عن رسولالله(ص)
قال: قيل له: لا نأمر بالمعروف حتى نعمل به كله ولا ننهى عن المنكر حتى ننتهي عنه كله؟ فقال: لا بل مروا بالمعروف وإن لم تعملوا به كله، وانهوا عن المنكر وان لم تنتهوا عنه كله.»[44]
شخصی آمد و گفت یا رسول الله ما امر به معروف و نهی از منکر نمیکنیم مگر اینکه خودمان عامل به معروف و تارک منکر باشیم آیا درست است یا خیر؟ رسول الله فرمودند خیر بلکه باید امر به معروف کنید گرچه خودتان بعضی از آنها را انجام نمیدهید و نهی از منکر کنید گرچه خودتان گاهی مرتکب میشوید.
کیفیت استدلال: میبینیم که به نحو مطلق خطاب به جمیع فرموده امر به معروف و نهی از منکر کنید پس ظهور در عینی بودن وجوب دارد.
ب: روایت محمد بن عرفه: «وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَرَفَةَ
قَالَ سَمِعْتُ أَبَاالْحَسَنِ الرِّضَا(ع) يَقُولُ لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ أَوْ لَيُسْتَعْمَلَنَّ عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ فَيَدْعُو خِيَارُكُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ.»[45]
امام میفرماید حتما با تاکید امر به معروف و نهی از منکر کنید و الا شرار شما بر شما مسلط میشوند در آن صورت اگر خوبان شما هم دعا کنند دعایشان مستجاب نمیشود.
کیفیت استدلال: باز هم میبینیم که خطاب به جمیع است و وجوب را به عهده همه افراد میگذارد پس ظهور در عینی بودن دارد.
ج: روایت دیگر: «علي بن إبراهيم، في تفسيره عن أبيه، عن بكر بن محمد، عن أبيعبدالله(ع)
قال: سمعته يقول: أيها الناس مروا بالمعروف وانهوا عن المنكر، فان الامر بالمعروف والنهى عن المنكر لم يقربا أجلا ولم يباعدا رزقا.»[46]
راوی میگوید از ابیعبداله(ع) شنیدم که میفرمود ای مردم امر به معروف و نهی از منکر کنید.
کیفیت استدلال: ایها الناس که میگوید وجوب را به عهده جمیع میگذارد پس وجوب عینی است. و اگر بخواهد عینی نباشد باید قرینه بیاورد.
نتیجه قول به وجوب عینی: تاکنون با دو دلیل یکی اصالة العینیة و دیگری روایاتی که به نحو عام امر به معروف و نهی از منکر را واجب میدانند ثابت کردیم که امر به معروف و نهی از منکر واجب عینی است. تا ببینیم قول قائلین به کفایی و استدلالشان چیست و جمع بین دو قول و ترجیح یکی از دو قول چیست؟ انشاءاله برای بعد.
بحث اخلاقی: سبک زندگی:
در بحث اخلاقی گفته شد، از تاکیدات مقام معظم رهبری رعایت سبک زندگی اسلامی است اما در حال حاضر یک حالت تقلید کورکورانهای از غرب در اجتماع حاکم است؛ بگونهای که در سبک پوشیدن لباس و معاشرت با یکدیگر و برگزاری جلسات عقد و عروسی و دید و بازدیدها، حتی سبک معماری ساختمانها از غرب تقلید میکنند که این با هویت اسلامی ما منافات دارد. در صورتی که نظام اسلامی باید در ظاهر هم الگوی سبک اسلامی باشد. در ظاهر شهر، در ارتباط مردم با یکدیگر و همچنین در ارتباط شخصی باید سبک اسلامی پیاده شود که مطلب بسیار مهمی است و مقام معظم رهبری هم روی آن عنایت ویژهای دارند و واقعا بجاست. و حوزههای علمیه نیز باید پرچمدار این کار باشند و در تبلیغها روی این نکته سرمایهگذاری کنند مردم هم پذیرا هستند خصوصا جوانان چون فطرتا ایمان دارند. تجربه کردیم وقتی گفته شود پذیرا هستند.
و ما برای بحث، از کوچکترین اجتماع که خانواده است شروع کردیم و گفتیم به خویشان و بستگان و بعد همسایگان و بعد کل اجتماع توسعه میدهیم که در همه موارد در روایات دستور دارد.
سبک زندگی در خانواده:
در خانواده در مورد ارتباط فرزند با پدر و مادر در کتب روائی از جمله: بحار[1]، کافی[2]، من لایحضر، و کتابهای روایی دیگر[3] بابی بنام برالوالدین داریم.
در بحثهای گذشته چند روایت در مورد احسان به پدر و مادر و کیفیت معاشرت با پدر و مادر خواندیم.
1-در روایتی آمده است «محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن علي بن الحكم، عن سيف ابن عميرة، عن عبدالله بن مسكان، عن إبراهيم بن شعيب
قال: قلت لأبي عبدالله(ع) إن أبي قد كبر جدا وضعف فنحن نحمله إذا أراد الحاجة؟ فقال: إن استطعت أن تلي ذلك منه فافعل و لقمه بيدك فإنه جنة لك غدا.»[4]
شخصی نزد امام صادق(ع) آمد و گفت پدری دارم که پیرمرد و از کار افتاده شده به گونهای که برای قضای حاجت به نوبت او را به دوش میگیریم امام(ع) در جواب فرمودند اگر میتوانی به تنهایی متولی این کار باشی، پس انجام بده بعد اضافه کردند لقمه دهان او بگذار که اگر این کارها را انجام بدهی سپری برای تو از آتش جهنم خواهد بود.
ملاحظه میکنید برای پیادهسازی سبک زندگی اسلامی در اجتماع که یکی از موارد آن رعایت حال پدر و مادر است معالاسف دستورات به این مهمی داریم ولی متروک است نه مطرح میشود و نه عمل میشود.
بیان یک خاطره:
خدا رحمت کند مرحوم آقاسیداحمد زنجانی (پدر بزرگوار آیتالله شبیری زنجانی) که ظهرها در مدرسه فیضیه نماز جماعت میخواندند[5] و شبها هم در حرم نماز میخواندند همینجایی که الان آیت الله شبیری نماز میخوانند؛ ایشان کتابی دارند بنام «الکلام یجر الکلام» و در آن مطالبی که برای سرگرمی و طنز مانند است را جمعآوری کرده از قدیم به یاد دارم که میفرمودند: دو برادر پیش من آمدند و روی مسئلهای اختلاف داشتند میگفتند ما یک پدر و یک مادر داشتیم هردو پیر شدند ما توافق کردیم هرکدام یکی را نگه داریم پدر را برادرم برداشت که کارهایش را انجام بدهد و مادر را من برداشتم؛ شانس برادرم خوب بود پدرم زودتر مرد و او راحت شد اما مادر هنوز زنده است و غیر از خرجی و اداره کردن ما را گرفتار کرده حالا من هرچه به برادرم میگویم که آنوقت دوتا بودند و ما تقسیم کردیم؛ حالا که پدر مرد، بیا نگهداری مادر را با هم تقسیم کنیم مثلا یک هفته پیش من بماند یک هفته پیش تو ولی او قبول نمیکند و میگوید بالاخره ما تقسیم کردیم حالا شانس من خوب بود و پدر زودتر مرد و شانس تو خوب نبود و مادر مانده است.
ببینید تعبیر از نگهداری پدر و مادر تا چه حد است؟!
مرحوم زنجانی در همان کتاب در همین زمینه میفرماید کسی را دیدم که پدرش را میزند جلو رفتم و گفتم پدرت است! چرا پدرت را میزنی؟! صدای فریادش بلند شد که عجب زمانهای شده اختیار پدرم را هم ندارم؟ خوب پدر خودم است میخواهم او را بزنم.
ادامه روایات:
در خصوص مادر در روایات تاکید بیشتری شده و میفهماند که رعایت مادر افضل است.
2-«الحسين بن محمد، عن معلى بن محمد، وعلي بن محمد، عن صالح بن أبي حماد جميعا، عن الوشاء، عن أحمد بن عائذ، عن أبي خديجة سالم بن مكرم، عن معلى بن خنيس، عن أبي عبدالله(ع)
قال: جاء رجل وسأل النبي (ص) عن بر الوالدين فقال: أبرر أمك أبرر أمك أبرر أمك أبرر أباك أبرر أباك أبرر أباك وبدأ بالام قبل الأب.»[6]
شخصی نزد پیامبر آمد و عرض کرد یا رسول الله به چه کسی نیکی کنم پیامبر در جواب سه مرتبه فرمودند ابرر[7] امک به مادرت نیکی کن و در مرتبه چهارم فرمودند «به پدرت نیکی کن» این دلیل بر این است که نیکی نسبت به مادر فضیلت بیشتری نسبت به نیکی به پدر دارد.
یا روایتی دیگر به همین مضمون: شخصی از پیامبر سوال کرد نیکی کردن به چه کسی افضل است پیامبر سه مرتبه فرمودند ابرر امک و یک مرتبه فرمود ابرر اباک.
شاید علت توجه بیشتر به نیکی به مادر این باشد که مادر زحمت بیشتری میکشد دلسوزی بیشتری دارد و بچه زمانی که نیاز به پرورش دارد این مادر است که با محبت نیازش را برطرف میکند.
در روایت است شخصی نزد پیامبر آمد و گفت مادرم نیاز به تر و خشک کردن دارد و من او را تر و خشک میکنم همانطور که او زمانی مرا تر و خشک میکرد آیا حقش را ادا کردم یا خیر؟ حضرت فرمودند خیر زیرا تو این کار را با ناراحتی میکنی اما مادر با محبت و دلسوزی انجام میداد.
در یک روایت فرمود ممکن است شما به پدر و مادر نیکی کنید و از مصادیق بار والدین باشید اما وقتی مردند عاق شوید لذا فکر نکنید اگر در زمان حیاتشان بار بودید این روند ادامه پیدا میکند زیرا ممکن است بعد از مردن عاق والدین شوید مثلا وصیتی کرده بودند و عمل نکردید و عاق شدید چنانچه عکس آن هم میشود یعنی ممکن است کسی در زمان حیات والدین عاق باشد اما بعد از مرگشان بار شود مثلا در حقشان نیکی و احسان میکند، استغفار میکند، و به آنها میرسد و والدین در حقش دعا میکنند و بار میشود.
در روایت داریم که سوال میکند که من حج رفتم و حج به نیابت آنان انجام دادم آیا به آنان میرسد فرمودند بله وقتی شما به نیابت از آنان طواف کردید ثوابش به آنان میرسد بنابراین خبردار میشوند و همان لحظه میفهمند فرزند در حقشان احسانی کرده است.
اینها روایاتی بود در حق بر والدین که اگر بیان بشود در جامعه میتواند بسیار مفید باشد زیرا افرادی که عاق هستند وقتی این روایت را بفهمند رفتارشان را عوض میکنند و بار والدین میشوند
و به جهت اهمیت این موضوع بابی در ابواب روایات داریم بنام باب العقوق[8] [9] که روایات عجیب و غریبی دارد.
در روایتی میفرماید «أبوعلي الأشعري، عن الحسن بن علي الكوفي، عن عبيس بن هشام، عن صالح الحذاء، عن يعقوب بن شعيب، عن أبيعبدالله(ع)
قال: إذا كان يوم القيامة كشف غطاء من أغطية الجنة فوجد ريحها من كانت له روح من مسيرة خمسمائة عام إلا صنف واحد، قلت: من هم؟ قال: العاق لوالديه.»[10]
روز قیامت یک پوشش و غطاء از پوششهای بهشت را برمیدارند و بوی بهشت تا 500 فرسخ متصاعد میشود که تقریبا نوع اهالی محشر آنهایی که لیاقت دارند این بو را استشمام میکنند یعنی دارد میفرماید همه استشمام میکنند الا یک طائفه که عاق والدین هستند. در روایات داریم که در قیامت به اینان یا کافر، یا فاجر، یا فاسق خطاب میشود و هر عملی انجام دهند قبول نیست زیرا عاق والدین هستند.
در یک روایت[11] امام میفرماید نسبت به پدر و مادر نیکی کن و به همین اکتفا کن که همین کار تو را بهشتی میکند مرحوم مجلسی[12] در توجیه این روایت میفرماید نیکی به پدر و مادر جابر گناهان است و موجب آمرزش گناهان میشود. و برعکس اگر عاق والدین شدی به همین مقدار کافی است که جهنمی شوی یعنی همه اعمال را باطل میکند و انسان جهنمی میشود.
مطالبی که تاکنون بیان شد مربوط یک اجتماع کوچک و ارتباط بین پدر و فرزند و مادر و فرزند بود حال تا بحث را توسعه بدهیم و به اجتماعات بزرگتر برسیم.
بحث فقهی:
مقام دوم: عینی یا کفائی بودن وجوب امر به معروف و نهی از منکر:
در بحث کیفیت وجوب امر به معروف و نهی از منکر در دو مقام بحث میشود مقام اول: وجوب عقلی است یا سمعی که عقلی بودن را ترجیح دادیم و گذشت در مقام دوم که آیا وجوب امر به معروف و نهی از منکر کفایی است یا عینی؟ دو قول است امام در مسأله 2 میفرماید «الاقوی ان وجوبهما کفائی فلو قام به من به الکفایه سقط عن الآخرین و الا کان الکل مع اجتماع الشرائط تارکین للواجب»[13]
اگر یک نفر اقدام کرد و انجام داد از بقیه ساقط است و اگر کسی اقدام نکرد همه معاقب هستند.
مرحوم محقق[14] در شرایع میفرماید «و وجوبهما علی الکفایه یسقط بقیام من به الکفایه و قیل علی الاعیان و هو اشبه»
اختلاف بین عَلَمَین مرحوم امام[15] میفرماید اقوی این است که «علی الکفایه» است و مرحوم محقق[16] میگوید «اشبه علی الاعیان» است.
مرحوم صاحب جواهر[17] میفرماید هردو قول قائلینی دارد:
1- قائلین به کفایه: «و وجوبهما على الكفاية و حينئذ فيسقط بقيام من فيه غناء و كفاية كما هو خيرة السيد و الحلبي[18]و القاضي[19]و الحلي[20]و الفاضل[21][22][23][24][25][26]و الشهيدين[27][28]و المحقق الطوسي في التجريد و الأردبيلي[29]و الخراساني و غيرهم[30][31][32][33]»[34]
2-قائلین به عینی: «و قيل و القائل الشيخ[35][36]و ابن حمزة[37]و فخرالإسلام و الشهيد[38]في غاية المراد و السيوري[39]على ما حكي[40]عن بعضهم بل هو على الأعيان»[41]
از بین متاخرین هم مرحوم محقق[42] در شرایع میفرماید «علی الاعیان» و مرحوم امام میفرماید[43] «علی الکفایة»
ادله قائلین به عینی بودن:
1-اصاله العینیه فی الاوامر یعنی اصل آن است، که صیغه امر ظهور در عینیت دارد و در علم اصول فقه مورد بررسی قرار گرفته است. زیرا واجب کفائی یک قید اضافه میخواهد و در واقع واجب است برای واجب دیگر و وجوب آن غیری است مانند وضو که واجب است برای اتیان نماز پس وجوب ظهور در عینیت دارد همچنین امر ظهور یقینی دارد و نیز امر ظهور تعیینی دارد نه تخییر پس ظهور در عینی نفسی و تعیینی دارد و اگر کفائی یا غیری یا تخییری باشد قید اضافه میخواهد و چون قید ندارد ظهور هست در اینجا دستور امر به معروف و نهی از منکر است ظهور در عینیت دارد.
1- تمسک به روایاتی که به نحو عام امر شده برخی قبلا خوانده شد و دو مورد را اکنون اشاره میکنیم.
الف: روایتی از رسول الله: «الحسن بن محمد الديلمي في الارشاد عن رسولالله(ص)
قال: قيل له: لا نأمر بالمعروف حتى نعمل به كله ولا ننهى عن المنكر حتى ننتهي عنه كله؟ فقال: لا بل مروا بالمعروف وإن لم تعملوا به كله، وانهوا عن المنكر وان لم تنتهوا عنه كله.»[44]
شخصی آمد و گفت یا رسول الله ما امر به معروف و نهی از منکر نمیکنیم مگر اینکه خودمان عامل به معروف و تارک منکر باشیم آیا درست است یا خیر؟ رسول الله فرمودند خیر بلکه باید امر به معروف کنید گرچه خودتان بعضی از آنها را انجام نمیدهید و نهی از منکر کنید گرچه خودتان گاهی مرتکب میشوید.
کیفیت استدلال: میبینیم که به نحو مطلق خطاب به جمیع فرموده امر به معروف و نهی از منکر کنید پس ظهور در عینی بودن وجوب دارد.
ب: روایت محمد بن عرفه: «وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَرَفَةَ
قَالَ سَمِعْتُ أَبَاالْحَسَنِ الرِّضَا(ع) يَقُولُ لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ أَوْ لَيُسْتَعْمَلَنَّ عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ فَيَدْعُو خِيَارُكُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ.»[45]
امام میفرماید حتما با تاکید امر به معروف و نهی از منکر کنید و الا شرار شما بر شما مسلط میشوند در آن صورت اگر خوبان شما هم دعا کنند دعایشان مستجاب نمیشود.
کیفیت استدلال: باز هم میبینیم که خطاب به جمیع است و وجوب را به عهده همه افراد میگذارد پس ظهور در عینی بودن دارد.
ج: روایت دیگر: «علي بن إبراهيم، في تفسيره عن أبيه، عن بكر بن محمد، عن أبيعبدالله(ع)
قال: سمعته يقول: أيها الناس مروا بالمعروف وانهوا عن المنكر، فان الامر بالمعروف والنهى عن المنكر لم يقربا أجلا ولم يباعدا رزقا.»[46]
راوی میگوید از ابیعبداله(ع) شنیدم که میفرمود ای مردم امر به معروف و نهی از منکر کنید.
کیفیت استدلال: ایها الناس که میگوید وجوب را به عهده جمیع میگذارد پس وجوب عینی است. و اگر بخواهد عینی نباشد باید قرینه بیاورد.
نتیجه قول به وجوب عینی: تاکنون با دو دلیل یکی اصالة العینیة و دیگری روایاتی که به نحو عام امر به معروف و نهی از منکر را واجب میدانند ثابت کردیم که امر به معروف و نهی از منکر واجب عینی است. تا ببینیم قول قائلین به کفایی و استدلالشان چیست و جمع بین دو قول و ترجیح یکی از دو قول چیست؟ انشاءاله برای بعد.
[5] و شبها مرحوم
آیت الله اراکی نماز میخواندند.
[7] ابرر از باب
ضَرَبَ یَضرِبُ بَرَّ یَبِرُّ اِبرِر و یا از باب عَلِمَ هم
گفته اند اِبرَر مانند اَعلَم .
[11] شرح الکافی، صالح
مازندرانی، ج9، ص394، دارالکتب الاسلامیة طهران.
[12] مرآةالعقول، علامه مجلسی، ج10، ص371،
دارالکتب الاسلامیة طهران.
[19] المهذب،
قاضی ابن براج، ج1، ص340، جامعه مدرسین.
(گفتنی است از دیدگاه قاضی ابن براج فرض عینی در
صورتی است که امکان تاثیر امر به معروف و نهی از منکر از
سوی یک نفر وجود نداشته باشد).
[38] غایة
المراد فی شرح نکت الارشاد، شهید ثانی، ج1، ص506، دفتر
تبلیغات اسلامیحوزه علمیه قم.
[40] لازم به ذکر است که فاضل مقداد
سیوری در متن نضدالقواعد قائل به کفایه است و اینکه صاحب
جواهر در کلام خود میفرماید علی ما حکی عن بعضهم
شاید ناظر به همین مطلب باشد که قول به اعیان را از فاضل مقداد
ندیده و از قول دیگران آن را نقل نموده است.