درس خارج فقه استاد مقتدایی
90/10/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الديات (موجبات ضمان دیه)
یک تذکر در مورد تعطیلات:
گاهی بعضی تعطیلات پیش میآید انسان تمایل دارد که درس باشد ولی دیدیم آقایان مراجع عظام چهارشنبه را به مناسبت شهادت امام سجاد(ع) تعطیل کردند ما هم تعطیل کردیم.
از آقا سید محمد باقر درچهای نقل میکنند که رسمشان بود در اعیاد ائمه(ع) درس را تعطیل میکردند اما وفیات را تعطیل نمیکردند و میفرمودند وقتی درس تعطیل باشد طلاب خوشحال میشوند و منافات با وفات دارد.
میگویند در یک مرحله برخی طلبهها اصرار میکنند که فلان روز مصادف شهادت یکی از ائمه(ع) تعطیل شود و آقای درچهای قبول نمیکند و لذا طلاب تبانی میکنند که آن روز هیچکس در درس شرکت نکند آقا وارد مدرسه میشود که به سمت مدرس برود تصادفا یکی از طلبهها که از شاگردان بود سر حوض ایستاده بوده یا برای کاری از حجره بیرون آمده بود یا خواست ببیند چه خبر است؛ که با ورود آقا مواجه میشود و به ناچار همراه آقا به مدرس میرود یک مقدار صبر میکنند استاد وقتی دید دیگران نیامدند درس را با همان یک نفر شروع میکند. روز بعد که بقیه طلاب آمدند دیدند آقا از محل درس به اندازه یک درس جلوتر شروع به خواندن کرد. خواستند برگردد استاد فرمود ما آن درس را دیروز با یک نفر از شاگردان خواندیم و هرگز بر نمیگردیم.
بحث فقهی:
القول فی موجبات الضمان:
بعد از بیان موارد دیه حُرّ؛ اکنون دیه عبد و امة مطرح است و بحث عبد مسلم یا ذمی یا امة مسلم یا ذمی را بعضی از فقهاء مفصل ذکر میکنند و بعضی اجمالا ذکر میکنند و بعضی هم مانند امام(ره) اصلا ذکر نکردند. و لذا ما هم از بحث عبد و امة میگذریم و ذکر نمیکنیم و موجبات ضمان را مورد بحث قرار میدهیم و میگوییم:
فعلی که انسان انجام میدهد و موجب ضمان میشود یا بالمباشره انجام میشود یا بالتسبیب.
فعل بالمباشرة منجر به قتل:
بالمباشره گاهی بدون آلت است مانند اینکه با دست کسی را خفه کند یا با آلت است ولی بالمباشره صدق میکند مانند اینکه با چاقو یا با گلوله کسی را بزند در اینصورت فعل را منتسب به شخص میدانند و حتی ممکن است واسطه قویتر از چاقو و گلوله باشد مانند اینکه او را در گودال آتش یا در دریا یا در قفس حیوانات بیندازد اما باز هم عرف قتل را منتسب به فاعل میداند و بالمباشره صدق میکند. منتهی در محل بحث چون قصد قتل ندارد یا فعل کشنده نیست این فعل موجب دیه میشود و اگر قصد داشته باشد یا فعل کشنده باشد دیه ندارد بلکه هم در جنایت نفس و هم در جنایت طرف قصاص دارد.
فعل بالتسبیب موجب قتل:
گاهی هم فعل بالتسبیب موجب قتل است در تعریف تسبیب میگویند «هو فعل ما لولاه لم یتحقق القتل او التلف ولکن العلة غیره»
مانند اینکه فاعل سمی در غذایی میریزد و آکل غذا را میخورد و میمیرد اینجا علت مرگ فعل مباشری خود خورنده است. و در باب عمد گفتیم اگر عمدا سم در غذا بریزد موجب قصاص میشود ولی اگر عمدا نیست و یا اینکه مما یقتل نبود مثل اینکه مقدار کمی سم ریخته و تصادفا موجب قتل شده است، موجب دیه میشود.
اجتماع مباشر و سبب در قتل:
گاهی هم اجتماع مباشر و سبب است اسلحه را میدهد دست یک بچه و میگوید بزن فلانی را بکش که بحث تزاحم است و انتساب قتل به علت اقوی داده میشود. البته بحث تزاحم علل در آینده مطرح میشود.
مباشرت:
مسأله 1- «المراد بالمباشرة أعم من أن يصدر الفعل منه بلا آلة كخنقه بيده أو ضربه بها أو برجله فقتل به أو بآلة بسهم ونحوه أو ذبحه بمدينة أو كان القتل منسوبا إليه بلا تأول عرفا كالقائه في النار أو غرقه في البحر أو إلقائه من شاهق إلى غير ذلك من الوسائط التي معها تصدق نسبة القتل إليه.»
مبحث اول از مباحث موجبات ضمان مباشرت است. امام میفرماید مباشرت یعنی صدور فعل به سه حالت ممکن است 1- بلا آلة 2- بالآلة 3- قتل منسوب به فاعل باشد.
مسأله 2- «لو وقع القتل عمدا يثبت فيه القصاص، والكلام هاهنا فيما لا يقع عمدا، نحو أن يرمي غرضا فأصاب إنسانا أو ضربه تأديبا فاتفق الموت وأشباه ذلك مما مر الكلام فيها في شبيه العمد والخطأ المحض.» محل بحث در قتل غیر عمد است مانند اینکه هدف میگیرد آهویی را اما تیر به یک انسانی میخورد و یا کسی را برای تادیب میزند و تصادفا موجب قتل میشود البته تشخیص عمد یا غیر عمد در اینگونه موارد با قرائن است و معلوم میشود که ضرب تادیبا بود و قصد نداشته است.
مسأله 3- «لو ضرب تأديبا فاتفق القتل فهو ضامن، زوجا كان الضارب أو وليا للطفل أو وصيا للولي أو معلما للصبيان، والضمان في ذلك في ماله.»
در این مسأله مثالهایی میزند که در این مثالها اصل ضرب با شرائطی جایز است و تصادفا منتهی به مرگ میشود میگوییم فعلی که انجام میدهد چه شرعا جایز باشد یا شرعا جایز نباشد در هر دو صورت اگر منتهی به مرگ شد ضامن است.
این سه مسأله بحث زیادی نداشت که قبلا هم خواندیم اما عمده بحث در مسأله چهار است که اگر بیمار در حین طبابت مرد آیا دیه دارد یا خیر؟ ان شاءالله بحث فردا.
وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین