درس خارج فقه استاد مرتضی مقتدایی
1401/10/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب النكاح/أحكام النظر /حکم نگاه در خواستگاری
مرحوم صاحب جواهر بحثی را مطرح نمودهاند در خصوص جایز بودن نظر به زنی که در معرض نکاح است و علی الظاهر موانع شرعی و عقلائی منتفی است و هم کفو اوست و زن مؤمنهای است و قصد جدی نکاح وجود دارد؛ بحث از این جهت است که چنین نگاهی قبل از خطبه عقد از طرف مردی که قصد ازدواج با زنی را دارد جایز است نسبت به محاسن و معایب زن مانند موهای سر او؛ دست و صورت او؛ وضعیت بدنی او در حالت نشسته و ایستاده و هر آنچه که میتواند در تصمیم گیری او مؤثر باشد چنانچه میفرماید: «لا خلاف بين المسلمين في أنه يجوز أن ينظر الى وجه امرأة يريد نكاحها وإن لم يستأذنها وكفيها، بل الإجماع بقسميه عليه»[1] در بین مسلمین هیچ اختلافی نیست در این که اگر مردی قصد داشته باشد با زنی که در معرض نکاح است ازدواج کند برای این مرد جایز است قبل از خطبه عقد به صورت و دستهای این زن نگاه کند حتی نیازی به إجازه گرفتن از چنین زنی نیز نمیباشد؛ مرحوم صاحب جواهر مدعی هستند که در این حکم، اجماع به هر دو قسم آن موجود میباشد و روایات و نصوص متعددی مؤید این حکم میباشد و بر آن اتفاق آراء وجود دارد.
بیان استاد: مرحوم صاحب جواهر در تأیید این حکم به روایات متعددی متمسک شدهاند و ما این روایات را مستند به کتاب وسائل الشیعة مطرح میکنیم؛ مرحوم شیخ حر عاملی در ابتداء این بحث، چنین عنوانی را به کار بردهاند: «باب انه يجوز للرجل النظر إلى وجه امرأة يريد تزويجها ويديها وشعرها ومحاسنها قاعدة وقائمة وأن يتأملها بغير تلذذ»[2] یعنی این باب مربوط است به بحث جواز نگاه کردن مردی که قصد ازدواج با زن مشخصی دارد به موی سر و دست و صورت و اندام پوشیده او در حالت نشسته و ایستاده و از روبرو و پشت سر نگاه کند و محاسن و معایب این زن را مورد تأمل و دقت قرار دهد؛ مرحوم شیخ حر عاملی روایات این باب که معمولا صحیحة هست را گرد آوری نموده است که ما به تعدادی از این روایات استناد میکنیم:
روایت اول: «محمد بن يعقوب، عن علي بن ابراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن أبي أيوب الخراز، عن محمد بن مسلم قال: سألت أبا جعفر عليهالسلام عن الرجل يريد أن يتزوج المرأة، أينظر إليها؟ قال: نعم، إنما يشتريها بأغلى الثمن.»[3] در این روایت که سند معتبری هم دارد محمد بن مسلم از امام باقر(ع) سؤال میکند راجع به این که آیا جایز است مردی که قصد ازدواج با زنی را دارد به محاسن آن زن نگاه کند؟ جضرت در جواب میفرمایند: بله چنین نگاهی جایز است زیرا این مرد میخواهد هزینه سنگینی در قبال ازدواج با این زن پرداخت کند و او حق دارد که بداند شرائط زن مورد نظر او چگونه است.
بیان استاد: با این که نگاه به نامحرم جایز نمیباشد و عمل قبیحی به شمار میآید ولی در این روایت و روایات شبیه به آن در جایی که مردی قصد ازدواج با زنی را داشته باشد به صراحت جواز این نگاه صادر شده است و حتی در چنین شرائطی نیازی به إجازه گرفتن از آن زن نیز نیست و در حالی که آن زن متوجه ماجرا نیست آن مرد میتواند او را مورد تأمل قرار دهد؛ مسلما راهی برای شناختن وضعیت همسر آینده قبل از نکاح وجود ندارد مگر این که این علم از طریق نگاه کردن مرد به آن زن تا حدودی که شرع إجازه داده است صورت پذیرد.
روایت دوم: «عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ وَ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ كُلِّهِمْ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ بِأَنْ يَنْظُرَ إِلَى وَجْهِهَا وَ مَعَاصِمِهَا إِذَا أَرَادَ أَنْ يَتَزَوَّجَهَا.»[4] این روایت نیز یک روایت معتبری است که راویان آن همگی آن را از امام صادق(ع) نقل نمودهاند؛ در این روایت نیز امام(ع) نگاه کردن مردی که تصمیم به ازدواج با زن مشخصی را دارد به صورت و دست و مچ او که محل نگهداری النگوی زنان است جایز دانستهاند هر چند چنین نگاهی در غیر زنی که نصمیم به ازدواج با او نیست جایز نمیباشد.
روایت سوم: «أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ السَّرِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ يُرِيدُ أَنْ يَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ يَتَأَمَّلُهَا وَ يَنْظُرُ إِلَى خَلْقِهَا وَ إِلَى وَجْهِهَا قَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ بِأَنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى الْمَرْأَةِ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَتَزَوَّجَهَا يَنْظُرَ إِلَى خَلْفِهَا وَ إِلَى وَجْهِهَا.»[5]
بیان استاد: این روایت نیز از جهت سند معتبر است و مضمون این روایت نیز مانند سایر روایات باب دلالت دارد بر جوار نگاه کردن مردی که قصد ازدواج با زنی را دارد میتواند به صورت و پشت سر او نگاه کند؛ در متن روایت عبارت «خلقها» مشاهده میشود ولی این کلمه با سیاق روایت سازگار نیست و مقصود همان «خلفها» که به معنای پشت سر است میباشد. در این روایت راوی از امام(ع) سؤال میکند راجع به مردی که قصد دارد با زنی ازدواچ کند آیا جایز است که این مرد به آن زن خیره شود و محاسن و معایب زن را مورد بررسی قرار دهد به نحوی که به صورت و پشت سر او نگاه کند؟ امام(ع) نیز در پاسخ میفرمایند: جایز است که این مرد به این زنی که قصد ازدواج با او را دارد نگاه کند به نحوی که از پشت سر و روبرو او را مورد دقت قرار دهد تا برای او معلوم شود که آیا این زن باب میل او برای زندگی است یا خیر؟.
روایت چهارم: «الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ السَّرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنِ الرَّجُلِ يَنْظُرُ إِلَى الْمَرْأَةِ قَبْلَ أَنْ يَتَزَوَّجَهَا قَالَ نَعَمْ فَلِمَ يُعْطِي مَالَهُ.»[6]
بیان استاد: راوی که حسن بن سری نام دارد از امام صادق(ع) سؤال میکند آیا جایز است مردی که قصد ازدواج با زنی را دارد به آن زن نگاه کند؟ امام(ع) در پاسخ میفرمایند: بله چنین نگاهی جایز است پس او برای چه مال خود را هزینه میکند؟ مقصود امام(ع) این است که وقتی یک مرد در صدد ازدواج بر میآید و قصد او جدی است و میخواهد همسری را برای خود انتخاب کند و حاضر است برای این تصمیم خیر خود هر مقدار هزینه لازم باشد صرف کند در نتیجه باید این حق به این مرد داده شود تا برای او معلوم شود که آیا با این زن میتواند دلگرم به زندگی شود و به مقصود خیر خود برسد یا خیر؟ بنا بر این نگاه کردن این مرد به زنی که قصد دارد با او ازدواج کند کمک بزرگی در شناخت آن زن و برطرف شدن هر نوع کدورت در آینده که موجب آن عدم اطلاع مرد از وضعیت بدنی زن است خواهد شد.
روایت پنجم: «و عن عِدَّة مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَ يَنْظُرُ الرَّجُلُ إِلَى الْمَرْأَةِ يُرِيدُ تَزْوِيجَهَا فَيَنْظُرُ إِلَى شَعْرِهَا وَ مَحَاسِنِهَا قَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ إِذَا لَمْ يَكُنْ مُتَلَذِّذاً.»[7]
بیان استاد: این روایت به جهت وجود عبارت «عن رجل» در سلسله روات آن یک روایت مرسلة به شمار میآید ولی سایر راویان موجود در سلسله این روایت مورد تأیید هستند و علاوه بر آن مضمون آن با سایر روایات باب سازگاری دارد؛ در این روایت یک قاعده کلی بیان شده است که میتواند به عنوان قید مفسر برای سایر روایات باب استعمال داشته باشد به این معنا که اگر مردی قصد ازدواج با زنی را داشته باشد این مرد حق دارد به محاسن و معایب این زن؛ به دست و صورت و پشت سر و روبروی او در حالت ایستاده و نشسته نگاه کند البته به شرطی که این قید عدم قصد ریبه و لذت بردن را ملاحظه نماید، بنا بر این اگر مردی به قصد کامل شدن اطلاعات و شناخت او از زن مورد نظرش به آن زن در حالات مختلف تا جایی که شرع إجازه داده است نگاه کند و این نگاه او خالی از قصد لذت باشد اشکالی نخواهد داشت ولی اگر این نیت خیر او تبدیل به مجلس هوس بازی و مسئولیت گریزی شود جایز نخواهد بود.
روایت ششم: «محمد بن الحسن بإسناده عن أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْهَيْثَمِ بْنِ أَبِي مَسْرُوقٍ اَلنَّهْدِيِّ عَنِ اَلْحَكَمِ بْنِ مِسْكِينٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ اَلرَّجُلُ يُرِيدُ أَنْ يَتَزَوَّجَ اَلْمَرْأَةَ فَيَنْظُرُ إِلَى شَعْرِهَا فَقَالَ «نَعَمْ إِنَّمَا يُرِيدُ أَنْ يَشْتَرِيَهَا بِأَغْلَى اَلثَّمَنِ»[8]
بیان استاد: در روایات گذشته سؤال به طور کل از جواز نگاه کردن به بدن زنی که قصد ازدواج با او است مطرح میشد ولی در این روایت بالخصوص سؤال از نگاه کردن به موی زنی که قصد ازدواج با او است شده است در حقیقت این مرد باید مطمئن باشبد این زنی که بناست به عنوان همسر او وارد خانه او شود و با او خلوت کند و این زن بدن خود را بر شوهرش عرضه کند آیا وضعیت او چنان است که نسبت به این زن رغبت داشته باشد و از اعضاء و جوارج این زن از جمله از موی سرش در زمانی که در خلوت بر او مکشوف است خوشش بیاید یا این که احتمال دارد از دیدن موی سر این زن حالت دل زدگی و بد حالی به او دست دهد؟ بنا بر این برای جلوگیری از چنین احتمالی امام(ع) جایز دانستهاند که مرد بر موی سر زنی که تصمیم دارد او را به عنوان همسر انتخاب کند نگاه کند.
روایت هفتم: «وبإسناده عن علي بن الحسن عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْوَلِيدِ وَ مُحَسِّنِ بْنِ أَحْمَدَ جَمِيعاً عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلرَّجُلِ يُرِيدُ أَنْ يَتَزَوَّجَ اَلْمَرْأَةَ فَأَحَبَّ أَنْ يَنْظُرَ إِلَيْهَا قَالَ «تَحْتَجِرُ ثُمَّ لْتَقْعُدْ وَ لْيَدْخُلْ فَلْيَنْظُرْ» قَالَ قُلْتُ تَقُومُ حَتَّى يَنْظُرَ إِلَيْهَا قَالَ «نَعَمْ» قُلْتُ فَتَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ قَالَ «مَا أُحِبُّ أَنْ تَفْعَلَ»[9]
بیان استاد: راوی که یونس بن یعقوب است نقل میکند از امام صادق(ع) پرسيدم: اگر كسى بخواهد با زنی ازدواج كند، تا چه حد مىتواند به او نگاه كند؟ امام(ع) فرمود: زن بايد روسرى خود را دور سرش بپيچد و بنشيند و مرد وارد شود و به او را نگاه كند. من گفتم: آیا زن مىتواند بايستد تا مرد خواستگارش به او نگاه کند؟ امام(ع) فرمود: بلى. من گفتم: و مىتواند در مقابل این مرد راه برود تا راه رفتن او را ببيند؟ امام(ع) فرمود: من دوست ندارم كه چنين كند.
بنا بر این برای مرد تا جایی مجاز است به بدن زنی که قصد دارد با او ازدواج کند نگاه کند که علم و شناختی به وضعیت کلی بدن زن پیدا کند تا بعدا دچار ندامت و دل زدگی به جهت جهل از وضعیت کلی این زن پیدا نکند و زندگی برای او در آینده تلخ نشود به همین جهت إجازه دارد به کلیت بدن زن دقت کند ولی نیازی به رؤیت جزئیاتی که چندان در تصمیم گیری نهایی تأثیر ندارد نمیباشد و همچنین نیازی به حرکاتی که به اصل شناخت ربطی ندارد و احتمال دارد زمینه تلذذ را ایجاد کند نمیباشد به همین جهت امام(ع) بر چنین مردی جایز دانستهاند به زنی که قصد ازدواج با او را دارد در حالی که بدن زن با پوشش مناسب است نگاه کند در حالی که زن نشسته یا ایستاده باشد ولی تقاضای مرد از این زن برای راه رفتن مقابل او و نگاه مرد در حالت راه رفتن آن زن چندان زمینهای در اصل شناخت زن ایجاد نمیکند و احتمال ایجاد ریبه نیز وجود دارد بنابر این امام(ع) از مجاز بودن چنین عملی کراهت دارند.
راجع به شرح کمله «تحتجز» از کتاب مجمع البحرین این چنین نقل شده: «واحتجز الرجل بإزار: شده على وسطه»[10] یعنی کسی با إزاری و پارچهای میانه بدن خود را بپوشاند و محکم کند؛ در این روایت مقصود آن است که در خواستگاری مرد مجاز است در حالی که پوشش مناسبی بر بدن زن است به او نگاه کند البته پوششی که کلیات بدن او معلوم باشد نه این که پوست بدن او معلوم باشد.
روایت هشتم: «محمد بن علي بن الحسين في ( العلل ): عن أبيه، عن سعد، عن أحمد بن محمد، عن البزنطيّ، عن يونس بن يعقوب قال: قلت لابي عبدالله عليهالسلام: الرجل يريد أن يتزوج المرأة، يجوز له أن ينظر إليها؟ قال: نعم، وترقّق له الثياب، لأنّه يريد أن يشتريها بأغلى الثمن.»[11]
بیان استاد: یونس بن یعقوب نقل میکند از امام صادق(ع) سؤال کردم: آیا جایز است مردی که به خواستگاری زنی رفته به آن زن نگاه کند؟ حضرت در جواب فرمودند: بله جایز است به آن زن نگاه کند در حالی که لباس نازکی بر بدن آن زن است زیرا آن مرد میخواهد در إزای ازدواج با آن زن بهای سنگینی پرداخت کند.
به هر حال آن مرد باید بداند با چه زنی میخواهد ازدواج کند و علاوه بر مناسب بودن اصالت خانوادگی و اخلاقی و ایمانی آیا از جهت ویژگیهای بدنی نیز آن زن مناسب است و آیا گرایش و انسی به آن زن پیدا خواهد کرد؟ و یا این که احتمال دارد عیبی یا حالتی در بدن آن زن باشد که موجبات اجتناب و دل زدگی آن مرد را نسبت به آن زن ایجاد کند و آن هدفی که از ازدواج به دنبال آن بود میسر نشود؟ و رفع این حالت میسر نخواهد شد مگر این که خود مرد تا جایی که جهلی برای او باقی نماند اقدام به رؤیت خصوصیات زن تا جایی که شرع إجازه داده است و قصد تلذذ نداشته باشد بنماید.
البته مقصود از رقیق بودن لباس آن نیست که پوست بدن زن را نشان بدهد بلکه مقصود آن است که آن لباسهای ضخیمی که معمولا در انظار عمومی در مقابل نا محرمان پوشیده میشود در این مجلس خواستگاری در اتاقی که برای رؤیت این مرد و زن آماده شده باید کنار گذاشته شود تا کلیات و حجم بدن زن برای مرد معلوم شود.
روایت نهم: «محمد بن الحسين الرضي في ( المجازات النبويّة ): عنه عليهالسلام، أنّه قال للمغيرة بن شعبة وقد خطب امرأة: لو نظرت إليها، فإنّه أحرى أن يودم بينكما.»[12]
بیان استاد: آخرین روایتی که در این جلسه مورد مطالعه قرار میدهیم روایتی است نبوی که از امام(ع) نقل شده است، مضمون روایت آن است که روزی رسول خدا(ص) خطاب به مغیرة بن شعبة در حالی که به خواستگاری زنی رفته بودند میفرمایند: آیا به زنی که به خواستگاری او رفته بودی نگاه کردی؟ این را بدان اگر مردی به خواستگاری زنی برود و خوب به او نگاه کند برای زندگی با دوام و محبت انگیز بسیار شایستهتر خواهد بود و إلا احتمال دارد بین آنها ندامت و پشیمانی اتفاق بیافتد.
بنا بر این باید در مجلس خواستگاری شرائطی برای این مرد و زن ایجاد شود که از وضعیت همدیگر تا جایی که شرع إجازه داده است و تا جایی که موجبات تلذذ منتقی باشد اطلاع پیدا کنند تا مقدمات زندگی با دوام و محبت انگیزی را برای خود ایجاد کنند این امر به قدری مهم است که در این روایت رسول خدا(ص) این رؤیت مرد از بدن زن را در مجلس خواستگاری شایسته دانستهاند و این شایسته بودن دلالت بر استحباب میکند یعنی نه تنها جایز است چنین رؤیتی انجام شود بلکه بهتر و مناسبتر است که این رؤیت واقع شود به همین جهت علماء مستحب میدانند که در مجلس خواستگاری چنین رؤیتی محقق شود.