درس خارج فقه استاد مقتدایی
1401/10/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب النكاح/أحكام العقد /ادله استحباب نکاح
بحث اول در «أبواب مقدّمات النكاح وآدابه» در باب مشروعیت و استحباب «نکاح» بود که به تفصیل آیات و روایات مطرح شده در دو کتاب «جواهر الکلام» و «وسائل الشیعة» مورد بررسی و استدلال قرار گرفت؛
بحث دوم تحت عنوان «باب كراهة العزوبة وترك التزويج والتسرّي وان حلف على الترك» مورد بررسی قرار گرفت و روایات دالّ بر مذمت ترک تزویج و این که بدترین مردگان از امت اسلام مردگانی هستند که در دنیا با عزوبت به سر بردهاند و این که عزّاب به رستگاری نمیرسند مستنداتی مطرح شد و مرحوم صاحب جواهر نیز در مفهوم عزوبت و محدودهی آن مطالبی ایراد نمودند؛
بحث سوم تحت عنوان «باب استحباب حب النساء المحلّلات، واخبارهن به» یعنی بابی که در آن موضوع محبت به همسران شرعی و خبر دادن به همسران از چنین محبتی مطرح شده است و بیان شد که مستحب است مردها به همسران خود علاقه داشته باشند و آنها را از چنین علاقهای مطلع کنند چرا که وجود چنین علقههایی موجب وحدت و آرامش و استحکام خانوادهها خواهد شد؛
بحث چهارم تحت عنوان «باب كراهة الافراط في حب النساء وتحريم حب النساء المحرمات» یعنی بابی که در آن محبت افراطی نسبت به همسران مورد مذمت قرار گرفته است و بابی که در آن حرمت محبت ورزی به زنان نامحرم مطرح گردیده است مورد بررسی قرار گرفته است ولی وقتی به متن این باب مراجعه میکنیم میبینیم چندان تناسبی بین عنوان باب و روایات مطرح شده وجود ندارد؛ یکی از روایاتی که مطرح شد و محل بحث و استدلال شد این روایت بود: «محمد بن علي بن الحسين قال: مرّ رسول الله صلىاللهعليهوآله على نسوة فوقف عليهن ثم قال: يا معشر النساء، ما رأيت نواقص عقول ودين أذهب بعقول ذوي الالباب منكنّ، إنّي قد رأيت انكن أكثر أهل النار ( عذابا ) فتقربن إلى الله ما استطعتن، فقالت امرأة منهن: يا رسول الله ، ما نقصان ديننا وعقولنا؟ فقال أما نقصان دينكن فالحيض الذى يصيبكنّ ، فتمكث إحداكن ما شاء الله لا تصلي ولا تصوم ، وأما نقصان عقولكن فشهادتكنّ ، إنّما شهادة المرأة نصف شهادة الرجل.»[1]
بیان استاد: رسول خدا بر جمعي از زنان عبور كرد و خطاب به آنان فرمود: اي زنان از شما ناقص عقل تراني كه عقل عاقلان را مي برند، نديدم یعنی با این که زنان خودشان دارای عقل ناقص هستند ولی میتوانند بین صاحبان عقل از قبیل سایر زنان و یا بین زن و شوهرها و یا بین پدر و پسرها اختلاف ایجاد کنند؛ در ادامه میفرماید: من ميبينم كه شما (زنان) بيشترين اهل جهنم هستيد پس تا ميتوانيد به خدا تقرب بجوييد. زني پرسيد: نقصان دين و عقل ما چگونه است؟
حضرت فرمود: نقصان دين شما اين كه هر كدام از شما در ايام حيض تا آن گاه كه خدا بخواهد نماز نميخواند و روزه نمي گيرد؛ در مقابل نماز و روزه مردان که مردان موظف هستند تمام سال را نماز بخوانند و تمام ماه رمضان را روزه بگیرند ولی زنها به جهت ایام عادت از برخی نمازها و روزهها با احکامی که دارد معاف میشوند و نقصان عقل شما اين كه شهادت يك زن برابر نصف شهادت مرد است؛ در شهادت مردها شهادت دو مرد کافی است ولی در شهادت زن باید به جای یک مرد دو زن شهادت دهد.
و اما در بحث محبت افراطی میتوان این نکته را یادآور شد که اگر علاقه به همسر چنان باشد که او را از زندگی متعارف و فعالیت اجتماعی و دینی باز دارد در محدودهی علاقه افراطی قرار گرفته است و باید محبت خود را متعادل نماید و اما محبت حرام نسبت به زنان محبت ورزی نسبت به زنان نامحرم است که باید مجدانه ترک شود.
ویژگیهای زن شایسته در امر نکاح:
روایت اول: «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ اَلْكَرْخِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّ صَاحِبَتِي هَلَكَتْ وَ كَانَتْ لِي مُوَافِقَةً وَ قَدْ هَمَمْتُ أَنْ أَتَزَوَّجَ فَقَالَ لِيَ اُنْظُرْ أَيْنَ تَضَعُ نَفْسَكَ وَ مَنْ تُشْرِكُهُ فِي مَالِكَ وَ تُطْلِعُهُ عَلَى دِينِكَ وَ سِرِّكَ فَإِنْ كُنْتَ لاَ بُدَّ فَاعِلاً فَبِكْراً تُنْسَبُ إِلَى اَلْخَيْرِ وَ إِلَى حُسْنِ اَلْخُلُقِ وَ اِعْلَمْ أَنَّهُنَّ كَمَا قَالَ
أَلاَ إِنَّ اَلنِّسَاءَ خُلِقْنَ شَتَّى
فَمِنْهُنَّ اَلْغَنِيمَةُ وَ اَلْغَرَامُ
وَ مِنْهُنَّ اَلْهِلاَلُ إِذَا تَجَلَّى
لِصَاحِبِهِ وَ مِنْهُنَّ اَلظَّلاَمُ
فَمَنْ يَظْفَرْ بِصَالِحِهِنَّ يَسْعَدْ
وَ مَنْ يُغْبَنْ فَلَيْسَ لَهُ اِنْتِقَامُ
وَ هُنَّ ثَلاَثٌ فَامْرَأَةٌ وَلُودٌ وَدُودٌ تُعِينُ زَوْجَهَا عَلَى دَهْرِهِ لِدُنْيَاهُ وَ آخِرَتِهِ وَ لاَ تُعِينُ اَلدَّهْرَ عَلَيْهِ وَ اِمْرَأَةٌ عَقِيمَةٌ لاَ ذَاتُ جَمَالٍ وَ لاَ خُلُقٍ وَ لاَ تُعِينُ زَوْجَهَا عَلَى خَيْرٍ وَ اِمْرَأَةٌ صَخَّابَةٌ وَلاَّجَةٌ هَمَّازَةٌ تَسْتَقِلُّ اَلْكَثِيرَ وَ لاَ تَقْبَلُ اَلْيَسِيرَ.»[2]
ابراهيم كرخى گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: همسرم از دنيا رفت و او با من خوشرفتار بود و تصميم گرفتهام كه ازدواج كنم.
فرمود: بنگر كه خود را كجا قرار مىدهى، چهكسى را در ثروتت شريك مىگردانى و از دين خود آگاه مىكنى و راز خود را به او مىنمايانى. اگر ناگزيرى كه اينكار را انجام دهى، پس همسرى بگير كه باكره باشد و از او به خوبى ياد كنند (يا شيعه باشد) و خوش اخلاقى او معروف باشد و بدانكه زنان آن گونهاند كه (شاعر) گفته است:
همانكه زنان با ويژگىهاى متفاوتى آفريده شدهاند: برخى از آنها بايد سودمند و زيان بارند. و برخى از آنها هنگام نورافشانى براى شوهرش مانند ماهند، و بعضى چون تاريكىاند. پس هركسى به زن شايستهاى دست يابد، خوشبخت است؛ و كسى كه ضرر كند و فريب بخورد، زندگى او گسيخته و ديگر نمىتواند جبران كند.
زنان سه دستهاند: زنى كه بسيار بچهزا، مهربان كه شوهرش را در كارهاى دنيايى و آخرتىاش يارى مىدهد و روزگار را بر او نمىشوراند.
زنى كه نازاست نه زيبايى دارد نه خوش اخلاق است، و شوهرش را در انجام كارهاى شايسته يارى نمىدهد.
زنى كه صدايش بلند است، و بسيار از خانه بيرون مىرود و برمىگردد، بسيار عيب جوست، فراوان را اندك مىشمارد و اندك را نمىپذيرد[3] .
روایت دوم: «وَ قَالَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَنْصَارِيُّ: كُنَّا جُلُوساً عِنْدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَذَكَرْنَا اَلنِّسَاءَ وَ فَضْلَ بَعْضِهِنَّ عَلَى بَعْضٍ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ فَقُلْنَا بَلَى يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَأَخْبِرْنَا فَقَالَ إِنَّ مِنْ خَيْرِ نِسَائِكُمُ اَلْوَلُودَ اَلْوَدُودَ وَ اَلسَّتِيرَةَ اَلْعَزِيزَةَ فِي أَهْلِهَا وَ اَلذَّلِيلَةَ مَعَ بَعْلِهَا اَلْمُتَبَرِّجَةَ مَعَ زَوْجِهَا اَلْحَصَانَ مِنْ غَيْرِهِ اَلَّتِي تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطِيعُ أَمْرَهُ وَ إِذَا خَلاَ بِهَا بَذَلَتْ لَهُ مَا أَرَادَ مِنْهَا وَ لَمْ تَبْذُلْ لَهُ بِبَذْلِ اَلرَّجُلِ ثُمَّ قَالَ أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ بِشَرِّ نِسَائِكُمْ قَالُوا بَلَى قَالَ إِنَّ مِنْ شَرِّ نِسَائِكُمُ اَلذَّلِيلَةَ فِي أَهْلِهَا اَلْعَزِيزَةَ مَعَ بَعْلِهَا اَلْعَقِيمَ اَلْحَقُودَ اَلَّتِي لاَ تَتَوَرَّعُ مِنْ قَبِيحٍ اَلْمُتَبَرِّجَةَ إِذَا غَابَ عَنْهَا بَعْلُهَا وَ إِذَا خَلاَ بِهَا بَعْلُهَا تَمَنَّعَتْ مِنْهُ تَمَنُّعَ اَلصَّعْبَةِ عِنْدَ رُكُوبِهَا وَ لاَ تَقْبَلُ مِنْهُ عُذْراً وَ لاَ تَغْفِرُ لَهُ ذَنْباً.»[4]
جابر بن عبد اللّٰه انصارى مىگويد:در محضر رسول خدا نشسته بوديم،سخن از زنان و برترى برخى از ايشان بر برخى ديگر به ميان آمد. پيامبر فرمودند: آيا در اين باره براى شما سخنى بگويم؟ گفتيم: آرى، اى رسول خدا! فرمودند: از بهترين زنان شما زنانى هستند كه بسيار فرزند آورند و سخت مهربان باشند. در اهل خود عزيز و پوشيده و نسبت به شوهر متواضع و بىپرده باشد و از غير شوهر خود را سخت پوشيده دارد، و زنى كه سخن شوهر را بشنود و فرمانش را اطاعت كند و در خلوت آنچه را كه شوهر مىخواهد به او ارزانى دارد همراه با لطافت زنانه. سپس فرمود:آيا بگويم بدترين زنان شما كيست؟ گفتند: آرى! فرمودند: آن زنى كه با اهل خود متواضع و فروتن است و نسبت به همسر سركش، نازا و كينهتوز است، از زشتى پارسايى نمىكند و چون شوهرش نيست بىپروا، و در خلوت از شوهر خويشتن- دارى مىكند، همچون مركب چموش، و عذرى از شوهر نمىپذيرد و گناه او را نمىبخشد .
روایت سوم: «وَ عَنْهُم عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ اَلْبَرْقِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: خَيْرُ نِسَائِكُمُ اَلَّتِي إِذَا خَلَتْ مَعَ زَوْجِهَا خَلَعَتْ لَهُ دِرْعَ اَلْحَيَاءِ وَ إِذَا لَبِسَتْ لَبِسَتْ مَعَهُ دِرْعَ اَلْحَيَاءِ.»[5] ابو بصير گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: بهترين زنان شما زنى است كه وقتى با شوهرش خلوت میکند لباس حيا را از تن خارج کند، و وقتی كه خود را مىپوشد، جامه حيا را نيز دوباره بر تن كند.
روایت چهارم: «و عنهم عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْبَرْقِيِّ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سُلَيْمَانَ اَلْجَعْفَرِيِّ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: خَيْرُ نِسَائِكُمُ اَلْخَمْسُ قِيلَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ مَا اَلْخَمْسُ قَالَ اَلْهَيِّنَةُ اَللَّيِّنَةُ اَلْمُؤَاتِيَةُ اَلَّتِي إِذَا غَضِبَ زَوْجُهَا لَمْ تَكْتَحِلْ بِغُمْضٍ حَتَّى يَرْضَى وَ إِذَا غَابَ عَنْهَا زَوْجُهَا حَفِظَتْهُ فِي غَيْبَتِهِ فَتِلْكَ عَامِلٌ مِنْ عُمَّالِ اَللَّهِ وَ عَامِلُ اَللَّهِ لاَ يَخِيبُ.»[6] سليمان جعفرى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: بهترين زنان شما، زنى است كه پنج ويژگى داشته باشد: عرض شد: اى امير مؤمنان! آن پنج ويژگى كدامند؟
فرمود: فروتن و آرام، نرمخوى، فرمانبردار شوهرش باشد، اگر همسرش خشمگين شد پلك برهم ننهد تا او راضى شود، و هنگامى كه شوهرش نزد او نيست نسبت به او سخت نگيرد؛ چنين زنى كارگزارى از كارگزاران الهى است، و كارگزار الهى هرگز شكست نمىخورد.
روایت پنجم: «و عنهم عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ بِشِرَارِ نِسَائِكُمْ اَلذَّلِيلَةُ فِي أَهْلِهَا اَلْعَزِيزَةُ مَعَ بَعْلِهَا اَلْعَقِيمُ اَلْحَقُودُ اَلَّتِي لاَ تَوَرَّعُ مِنْ قَبِيحٍ اَلْمُتَبَرِّجَةُ إِذَا غَابَ عَنْهَا بَعْلُهَا اَلْحَصَانُ مَعَهُ إِذَا حَضَرَ لاَ تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ لاَ تُطِيعُ أَمْرَهُ وَ إِذَا خَلاَ بِهَا بَعْلُهَا تَمَنَّعَتْ مِنْهُ كَمَا تَمَنَّعُ اَلصَّعْبَةُ عَنْ رُكُوبِهَا لاَ تَقْبَلُ مِنْهُ عُذْراً وَ لاَ تَغْفِرُ لَهُ ذَنْباً.»[7] جابر بن عبد اللّه نقل میکند: از امام عليه السّلام شنيدم كه مىفرمود: پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: توجه كنيد كه شما را نسبت به بدترين زنانتان خبر مىدهم: زنى كه در خاندانش کم ارج، و نسبت به شوهرش (پرجرأت و) عزّتمند باشد، و نازا و كينهتوزى كه از كار زشت خوددارى نمىكند، در غياب شوهرش خود را آرايش مىكند و در معرض ديد قرار مىدهد و آنگاه كه او بيايد در برابر او خود را كنار مىكشد و پاكدامن مىشود، گفتارش را نمىشنود و خواستهاش را برآورده نمىكند، و آنگاه كه شوهرش با او خلوت مىكند، همانگونه كه مركب وحشى از سوار شدن كسى بر پشتش خوددارى مىكند؛ اين زن نيز از شوهرش جلوگيرى مىكند، هيچ عذر و بهانهاى را از شوهرش نمىپذيرد، و هيچ اشتباه و گناهى را از او نمىبخشد.
روایت ششم: «وعن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن النوفلي، عن السكوني، عن أبي عبدالله عليهالسلام قال: كان من دعاء رسول الله صلىاللهعليهوآله: أعوذ بك من امرأة تشيبني قبل مشيبي.»[8] سکونی از امام صادق(ع) نقل میکند که از جمله دعاهای رسول خدا(ص) این دعا بود که: خدایا به تو پناه میآورم از زنی که من را قبل از پیری پیر کند.
روایت هفتم: «محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن الاصبغ بن نباتة، عن أمير المؤمنين عليهالسلام قال: سمعته يقول: يَظهَرُ في آخِرِ الزَّمانِ وَاقتِرابِ السّاعَةِ - وهُوَ شَرُّ الأَزمِنَةِ - نِسوَةٌ كاشِفاتٌ عارِياتٌ، مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدّينِ، داخِلاتٌ فِي الفِتَنِ، مائِلاتٌ إلَى الشَّهَواتِ، مُسرِعاتٌ إلَى اللَّذّاتِ، مُستَحِلاّتٌ لِلمُحَرَّماتِ، في جَهَنَّمَ خالِداتٌ.»[9] در آخِرْ زمان و هنگام نزديكى قيامت ـ كه بدترينِ زمانهاست، زنهاى برهنه و لُخت، آشكار مىگردند كه از دين، فاصله گرفته و در فتنهها داخل شدهاند، تمايل به شهوات دارند و به سمت خوشىها و لذّتها شتاباناند، محرّمات را حلال مىشمرند، و در دوزخْ جاودانهاند.