درس خارج فقه استاد مقتدایی
1401/07/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الإجارة/شرائط الإجارة /حکم ارتکاب أجیر به عمل منافی ضمن مدت عقد
بحث اخلاقی: چند روز پیش به برکت سالروز آغاز امامت و ولایت امام زمان(عج) مطالبی راجع به کیفیت ارتباط و انس با آن حضرت مطرح شد ولی به جهت این که سنّت ایراد مباحث اخلاقی در روزهای چهارشنبه که معمولا داشتیم ترک نشود اجمالا مطالبی در خصوص انس با امام زمام (عج) را تکرار میکنیم إن شاء الله که خالی از فایده نباشد.
بعد از این که آقا امام زمان(عج) با إراده الهی به مقام امامت نائل شدند و ولایت و هدایت امت اسلامی را عهدهدار شدند به صورت محدود شیعیان و علمای مورد اعتماد امکان ملاقات با حضرت را داشتند و ارتباط عموم شیعیان با آن حضرت فقط از طریق نواب خاص ایشان به مدت هفتاد سال امکان پذیر بود که به این دوران دوران غیبتصغرای امام زمان(عج) اطلاق میکنند بعد از نائب چهارم آن حضرت غیبت کبرا آغاز شد که تا کنون ادامه دارد و مطمئناً از ناحیه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) وظائف و تکالیفی برای شیعیان معرفی شده است که برای ایمن ماندن از آفات این دوران لازم است به آن رهنمودها عمل شود؛ یکی از این وظائف دعا برای تعجیل در ظهور آن حضرت است مخصوصا دعاهایی که در این خصوص وارد شده مانند دعای ندبه و دعای عهد امام زمان(عج) و لازم است که ما خودمان را برای دوران ظهور آن حضرت آماده کنیم البته معلوم نیست این ظهور چه زمانی اتفاق بیافتد ولی انس و ارادت به آن حضرت و آرزوی تعجیل در ظهور آن حضرت برکات فراوانی را به همراه خواهد داشت و روحیه امید و سازندگی را در شیعیان پرورش خواهد داد.
اخیراً یکی از مراجع بزرگوار در یکی از فرمایشاتشان متذکر این مطلب شدهاند که شما فرض کنید ظهور امام زمان(عج) یک میلیون سال طول بکشد آیا ما در این مدت هیچ تکلیفی نداریم؟
ما باید همیشه آماده ظهور آن حضرت باشیم، طوری آماده باشیم که اگر از دنیا رفتیم باز این امید را داشته باشیم که از قبر برای یاری آن حضرت خارج شویم؛ مضمون دعای عهد چنان است که این امید را به انسان میدهد که اگر عمر یک ارادتمند و منتظر ظهور کفاف ندهد که آن دوران را درک کند ولی به اراده الهی امکان حیات مجدد و درک آن دوران با شکوه وجود دارد.
یکی از مسئولین دفتر امام رحمة الله علیه که ارتباط تنگاتنگی با حضرت امام داشت نقل میکرد مرحوم امام در مفاتیح الجنانی که در اختیار ایشان بوده چند قسمت را مشخص کرده بودند تا آن دعاهایی که روزانه به آنها مراجعه میکردند معلوم باشد یکی از این دعاها دعای عهدنامه امام زمان(عج) بود؛
این نشانه اعتقاد و اهتمام مرحوم امام به این دعا بوده است؛ مناسب است ما نیز هر روز صبح مقید به خواندن این دعا و توجه به مضامین عالی آن باشیم و جدیت کنیم ترک نشود إن شاء الله
در فرازی از عهدنامه امام زمان(عج) میخوانیم: «اللّٰهُمَّ إِنْ حالَ بَيْنِي وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَىٰ عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي، شاهِراً سَيْفِي، مُجَرِّداً قَناتِي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحاضِرِ وَالْبادِي . اللّٰهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ، وَاكْحُلْ [وَاكْحَلْ] ناظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَأَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُكْ بِي مَحَجَّتَهُ، وَأَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ.» خدایا اگر بین من و او مرگی که بر بندگانت حتم و قطعی ساختی حائل شد، کفن پوشیده از قبر مرا بیرون آور، با شمشیر از نیام برکشیده و نیزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوتکننده، در میان شهرنشین و بادیهنشین. خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستوده را به من بنمایان و با نگاهی از من به او، دیدهام را سرمه بنه و در گشایش امرش شتاب کن و راه آمدنش را آسان گردان و شیوه و روشش را وسعت بخش و مرا به راهش درآور و فرمانش را نافذ کن و پشتش را محکم گردان.
بحث فقهی:
مسأله28: «لو آجر نفسه لعمل مخصوص بالمباشرة في وقت معيّن، لا مانع من أن يعمل لنفسه أو غيره في ذلك الوقت ما لا ينافيه، كما إذا آجر نفسه يوماً للخياطة أو الكتابة، ثمّ آجر نفسه في ذلك اليوم للصوم عن الغير؛ إذا لم يؤدِّ إلى ضعفه في العمل، وليس له أن يعمل في ذلك الوقت من نوع ذلك العمل ومن غيره ممّا ينافيه لنفسه ولا لغيره، فلو فعل فإن كان من نوع ذلك العمل- كما إذا آجر نفسه للخياطة في يوم، فاشتغل فيه بالخياطة لنفسه أو لغيره تبرّعاً أو بالإجارة- كان حكمه حكم الصورة السابقة من تخيير المستأجر بين أمرين لو عمل لنفسه أو لغيره تبرّعاً، وبين امور ثلاثة لو عمل بالجعالة أو الإجارة، و إن كان من غير نوع ذلك العمل- كما إذا آجر نفسه للخياطة فاشتغل بالكتابة-فللمستأجر التخيير بين أمرين مطلقاً؛ من فسخ الإجارة واسترجاع الاجرة، ومن مطالبة عوض المنفعة الفائتة.»[1] «اگر خودش را براى كار مخصوصى در وقت معيّنى مباشرتاً به اجاره در آورد، مانعى ندارد كه در همان وقت براى خودش يا ديگرى كارى انجام دهد كه با آن منافات نداشته باشد، مثل اينكه خودش را يك روز براى خياطى يا نوشتن اجير كند، سپس خود را در همان روز براى روزه گرفتن به نيابت ديگرى اجير نمايد- در صورتى كه روزه موجب ضعف او در كار نباشد- ولى حق ندارد كه در همان وقت از نوع همان كار يا از غير آن نوع از كارهايى كه منافات با آن كار دارد، براى خود يا ديگرى، انجام دهد، پس اگر انجام دهد چنانچه از نوع همان كار باشد، مانند اينكه خودش را براى خياطى در يك روز اجير كند و در همان روز به خياطى براى خودش يا ديگرى به طور تبرعى يا اجارهاى مشغول گردد، حكم آن همان حكم صورت سابق (در مسأله گذشته) است؛ يعنى مستأجر در صورتى كه اجير براى خودش يا ديگرى به طور تبرعى كار كرده باشد بين دو امر و اگر با جعاله يا اجاره كار انجام داده باشد، بين سه امر مخيّر مىباشد. و اگر از غير نوع آن كار باشد، مثل اينكه خود را براى خياطى اجير نمايد ولى مشغول نوشتن شود، مستأجر در تمام صور بين دو امر تخيير دارد: يا فسخ اجاره و برگرداندن تمام اجرت و يا مطالبه عوض منفعتى كه فوت شده است.»[2]
بیان استاد: اگر کسی متعهد شد عملی مانند عبادت و دعای استیجاری و یا خیاطی و بنایی برای مستأجری انجام دهد به نحوی که خود أجیر مباشرتاً قبول کرده باشد در زمان تعین شده این عمل را انجام دهد چنین أجیری حق ندارد در این زمان مشخص اقدام به انجام کار خودش یا کار دیگری نماید مگر این که آن کار دیگر هیچ منافاتی از جهت زمان و کیفیت در عمل سفارشی مستأجر نداشته باشد؛ چنانچه مرحوم امام میفرماید: «لو آجر نفسه لعمل مخصوص بالمباشرة في وقت معيّن، لا مانع من أن يعمل لنفسه أو غيره في ذلك الوقت ما لا ينافيه، كما إذا آجر نفسه يوماً للخياطة أو الكتابة، ثمّ آجر نفسه في ذلك اليوم للصوم عن الغير؛ إذا لم يؤدِّ إلى ضعفه في العمل، وليس له أن يعمل في ذلك الوقت من نوع ذلك العمل ومن غيره ممّا ينافيه لنفسه ولا لغيره» بنا بر این اگر کسی قبول کند که مباشرتاً مثلا در مدت یک هفته فقط مشغول به خیاطی یا کتابت و یا ساخت انگشتر برای مستأجری باشد او حق ندارد در این مدت به مستأجر دیگری قول دهد که به سفارش او نیز رسیدگی کند و قسمتی از وقت خود را به کار مستأجر دیگر اختصاص دهد مگر این که آن کار دیگر هیچ منافاتی با عمل سفارشی مستأجر اول نداشته باشد مانند این که یک خیاط در مدتی که اجیر شده خیاطی کسی را انجام دهد تصمیم بگیرد روزه دار باشد و همه میدانیم که روزه گرفتن هیچ زمانی از آن مدت إستیجار را به خود اختصاص نمیدهد و هیچ منافاتی با عمل خواسته شده ندارد مگر این که روزه گرفتن در شرائطی انجام شود که موجب بیرمق شدن خیاط و تعطیلی کار شود.
«فلو فعل» مرحوم امام صور مختلف مسئله در فرضی که أجیر بر خلاف تعهدی که دارد مرتکب عمل منافی شود را بیان میفرماید:
حالت اول: «فإن كان من نوع ذلك العمل» اگر آن عملی که منافی عمل تعهد شده در زمان معین باشد از یک سنخ باشند «كما إذا آجر نفسه للخياطة في يوم، فاشتغل فيه بالخياطة لنفسه أو لغيره تبرّعاً أو بالإجارة» مانند موردی که أجیر موظف میشود در روز معینی برای مستأجر خیاطی کند ولی در همان زمان یا در قسمتی از آن زمان مشغول خیاطی برای خودش یا برای شخص دیگری که منافی مورد إجاره است میشود؛ فرقی نمیکند در إزای کاری که برای غیر انجام میدهد مزدی دریافت کند یا دریافت نکند در این فرض «كان حكمه حكم الصورة السابقة من تخيير المستأجر بين أمرين» حکم این قسمت از مسئله آن است که عینا احکامی که در مسئله 27 در مورد مشابه گفته شد برای این مورد نیز وارد خواهد شد یعنی: «تخيّر المستأجر بين فسخ الإجارة واسترجاع تمام الاجرة إذا لم يعمل له شيئاً، أو بعضها إذا عمل شيئاً، وبين أن يُبقيها ويطالبه اجرة مثل العمل الذي عمله لنفسه، وكذا لو عمل للغير تبرّعاً» این عبارت میرساند که اگر در آن مدت (كه به طور مطلق اجير ديگرى شده) كارى انجام دهد كه از مورد اجاره خارج نيست، چنانچه كار براى خودش باشد، مستأجر مخيّر است بين اينكه اجاره را فسخ كند- و در صورتى كه هيچ كارى براى او انجام نداده باشد تمام اجرت را و در صورتى كه مقدارى را انجام داده باشد قسمتى از اجرت را برگرداند و بين اينكه اجاره را باقى بگذارد و اجرت المثل كارى را كه براى خودش انجام داده مطالبه نمايد. و چنين است اگر براى ديگرى كارى را تبرعاً انجام دهد. در مسئله 28 نیز همین احکام در جایی که کار منافی را برای خودش انجام دهد و یا برای غیر مجانی انجام دهد جاری خواهد شد یعنی مستأجر مخیر است بین این که عقد را فسخ نماید و به مقدار کاری که انجام شده أجرت را در دست أجیر باقی بگذارد و مابقی را پس بگیرد و بین این که به اصل عقد رضایت دهد و به میزان زمانی که از حق او ضایع شده أجرت المثل دریافت کند.
صورت دیگر مسئله آن است که عمل منافی را برای غیر انجام دهد و در إزای کار انجام شده أجرت نیز دریافت نموده باشد «وبين امور ثلاثة لو عمل بالجعالة أو الإجارة» در این فرض مستأجر مخیر است علاوه بر دو اختیار مطرح شده یک اختیار دیگر داشته باشد چنانچه در مسئله 27مطرح گردید: «ولو عمل للغير بعنوان الجُعالة أو الإجارة فله- مضافاً إلى ذلك- إمضاء الجُعالة أو الإجارة وأخذ الاجرة المسمّاة» یعنی اگر براى ديگرى به عنوان جعاله يا اجاره كارى كند مستأجر علاوه بر اختيار مذكور، مىتواند جعاله يا اجاره را امضا كند و اجرت قرارداد شده را بگيرد.
حالت دوم: «و إن كان من غير نوع ذلك العمل» اگر آن عمل منافی نسبت به عمل اصلی از یک سنخ نباشد «كما إذا آجر نفسه للخياطة فاشتغل بالكتابة» مانند این که برای خیاطی در زمان معین أجیر شده باشد ولی در همان زمان به عمل دیگری مانند کتابت برای کس دیگری خود را أجیر کند «فللمستأجر التخيير بين أمرين مطلقاً؛ من فسخ الإجارة واسترجاع الاجرة، ومن مطالبة عوض المنفعة الفائتة» مستأجر در تمام صور بين دو امر تخيير دارد: يا فسخ اجاره و برگرداندن تمام اجرت و يا مطالبه عوض منفعتى كه فوت شده است.