< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1403/02/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه الاسره/صله الارحام و قطیعتها /بررسی شرائط صله مالی با ارحام

 

صحبت در مساله چهارم بود که مرحوم امام ره فرمودند علاوه بر شرط انفاق شده ، شرائطی برای انفاق کننده وجود دارد.

شخص منفِق که مکلف بر انفاق می شود ، باید قدرت بر انفاق داشته باشد. یعنی اولا به اندازه خرج خودش داشته باشد و بعد به اندازه زوجه دائمه داشته باشد. و بعد از این ، اگر موجودی داشت به عمودین هم انفاق کند.

قبلا هم توضیح دادیم که اینجا مقام مباحث فقهی است ، مباحث اخلاقی و اعتقادی در جای خودش باید بررسی شود و در مقام عمل ، نتیجه همه جنبه های مختلف دین باید مورد عمل قرار بگیرد.

مرحوم امام ره میفرماید : اگر درآمد و موجودی مالی ، به قدر کفایت نفس انسان است ، خودش مقدم است. فلو حصل عنده قدر كفاية نفسه خاصة اقتصر على نفسه[1]

اگر از خرج خودش اضافه بیاید ، در صورت داشتن زوجه دائمه ، به او باید انفاق کند.

اگر از همسرش هم اضافه بیاید ، در این صورت نوبت به عمودین می رسد.

همان طور که امام ره فرمودند ، آری بدون شک در وجوب انفاق بر عمودین قهرا قدرت منفق شرط است. کما اینکه قدرت شرط عمومی برای سایر تکالیف می باشد مثل : پیرمردی که عاجز است و نقص عضو هم دارد ، کسی از این شخص توقع انفاق بر خانواده و فرزندانش را ندارد. چنین شخصی روز قیامت به جهت عدم انفاق بر عائله ، بازخواست نمی شود.

به دو دلیل :

1 قوله تعالی : ﴿لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها﴾ [2]

2 مضاف بر اینکه عقل هم بر اشتراط قدرت حکم و دلالت دارد. کسی که قادر نیست و عاجز است ، عقلا از او توقعی ندارند.

پس اصل مساله هیچ جای شک و تردیدی ندارد.

لکن آن چه که اینجا سزاوار است محل بحث قرار بگیرد تقدیم حق نفقه نفس مکلف و منفق بر حق نفقه زوجه و والدین است. در این رابطه ان چه که مصحح این تقدیم است عبارتست از عمومات و اطلاقاتی که دلالت بر وجوب حفظ نفس می کند و هکذا حکم عقل بر حفظ نفس دلیل بر این تقدیم می باشد.

در فقه ثابت شده است که حفظ نفس واجب است و در آیات قرآن نیز این معنا ثابت شده و واجب شمرده شده است.

در ما نحن فیه هم اگر مقدار موجودی شخص ، فقط قدر کفایت یک نفر باشد ، آن یک نفر متعین در خودش است.

بررسی تفصیلی این مساله در جای خودش انجام خواهد شد اما یک مورد از روایات را بیان میکنیم :

خَلَقَ الْخَلْقَ وَ عَلِمَ عَزَّ وَ جَلَّ مَا تَقُومُ بِهِ أَبْدَانُهُمْ وَ مَا يُصْلِحُهُمْ فَأَحَلَّهُ لَهُمْ وَ أَبَاحَهُ تَفَضُّلًا مِنْهُ عَلَيْهِمْ بِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمَصْلَحَتِهِمْ وَ عَلِمَ‌ مَا يَضُرُّهُمْ‌ فَنَهَاهُمْ عَنْهُ وَ حَرَّمَهُ عَلَيْهِم‌ [3]

و اما دررابطه با تقدیم حق زوجه بر حق والدین بین علما اختلاف و نزاع است.

مشهور معتقدند که این تقدیم به جا است. در واقع نفقه زوجه بالذات واجب است ، یعنی حتی اگر زوجه مال خودش را داشته باشد و میلیاردر باشد ، باز هم نفقه بر زوج واجب است. اما نسبت به ابوین ذاتی نیست ، بلکه بالعرض است یعنی به شرط فقر والدین واجب است.

برخی از فقها مثل مرحوم صاحب شرایع و صاحب جواهر قائل به تقدیم حق زوجه بر حق والدین می باشند که در این رابطه بین خود این فقها در سبک استدلال اختلاف است چرا که برای اثبات این حق تقدم زوجه به چندین روش استدلال شده است :

1 – برخی از فقها فرموده اند حق نفقه زوجه از باب معاوضه است (در مقابل بضع) در حالی که حق نفقه والدین از باب مساوات است. [4] کما دل علیه قول علی بن الحسین علیهما السلام فی صلوات الشعبانیه :

... وَ ارْزُقْنِي مُوَاسَاةَ مَنْ‌ قَتَّرْتَ‌ عَلَيْهِ‌ مِنْ رِزْقِكَ بِمَا وَسَّعْتَ بِهِ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِك‌ ...[5]

پس قهرا حق معاوضه که تکلیف شرعی اوست مقدم بر قانون مساوات است.

نقد استاد : از کجا میگویید که نفقه در مقابل بضع است؟ در مقابل بضع مهریه است و اگر مرد نفقه ندهد ، زوجه حق فسخ ندارد. اما مهریه در مقابل بضع تفاوت پیدا میکند که قبل از مباشرت نصف و بعد از مباشرت کامل می شود.

اما برخی از فقها با استناد به آیاتی مخالف این حکم هستند. مثل ایه شریفه 23 سوره اسرا که می فرماید :

﴿وَ قَضى‌ رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا﴾

خداوند در این آیه در کنار توحید ، احسان به والدین را بیان فرموده و این سیاق دال بر اولویت والدین با زوجه است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo