< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

90/09/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : قاعده لاضرر
  اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
  بحث امروز به بعد ما راجع به قانون ضرار است این قانونی که سیال در فقه است فقهاء خیلی جاها تمسک می‌کنند به قاعده لاضرر وضو برایت ضرری است نگیر تیمم کن، ایستادن برای نماز برایت ضرری است روی صندلی بنشین ، روزه برایت ضرری است نگیر، مکه برایت ضرر دارد نرو، جهاد برایت ضرر دارد نرو امر به معروف و نهی از منکر برایت ضرر دارد نکن، لذا این قاعده یک قاعده سیال در فقه است.
  مرحوم آخوند در کفایه در حالی که بنایشان بر ایجاز بود اما فی الجمله مفصل در قانون ضرر صحبت کرده‌اند قبل از استصحاب و ما گفتیم جایش که قبل از استصحاب نیست می‌گذاریم بعد از این که کفایه تمام شد یک قوانینی که ایشان آورده ‌اند و اشاره کرده‌اند روی آن صحبت می‌کنیم، درباره قانون ضرر هر کسی هم می‌خواسته علمیت خودش را بنمایاند کتاب قانون ضرر نوشته و خیلی کتاب در این باره نوشته شده مستقلا، یا می‌خواسته چیز به دیگران به طلبه‌ها بفهماند یک کتاب نوشته به نام کتاب قانون ضرر قانون ضرار.
  یک چیزی که من را اذیت می‌کند این است که این قانون ضرر مثل سایر قوانین همه همه قانون عقلی است نه تعبدی، و آن قانون عقلی باید ببینیم عقلاء راجع به قانون ضرر چه می‌گویند؟ شارع مقدس هم همان بنای عقلاء را امضا کرده است با روایاتی که در مسئله داریم و بزرگان همه همه من جمله مرحوم آخوند حرف من را نادیده گرفته‌اند رفته‌اند روی روایات اهل بیت و خیلی مفصل صحبت کرده‌اند که روایت داریم یا نه؟ روایت ها صحیح السند است یا نه ؟ این روایت ها اصلا معنایش چیست ؟ روی مفرداتش روی جمله ترکیبی لا ضرر و لا ضرار ، فی الاسلام دارد یا نه ؟ علی المؤمنین دارد یا نه؟ و امثال این‌ها ، می بینیم که اصلا قاعده ضرر یک ثلثش راجع به این مدرک و شرح این روایات شده در حالی که به عقیده من همه‌اش سالبه به انتفاء موضوع است ما باید ببینیم بنای عقلاء چیست؟ این بنای عقلاء را شارع مقدس با روایات امضا کرده دیگر روایات ما اطلاق و دلالت و امثال این‌ها نیست ارشاد است ، ارشاد به حکم عقل است و ما بخواهیم از روایت تعبد بیرون بیاوریم نمی‌شود مثل این که بزرگان همه همه این کار را کرده‌اند گفته‌اند قاعده ضرر تدل علیه روایات ، روایت موثقه زراره، قضیه سمره بعد پیامبر اکرم فرمودند لاضرر و لاضرر گفتند خب این لاضرر و لا ضرر معنایش چیست؟ و یک روایت دیگر گفته فی الا سلام و یک روایت دیگر گفته لاضرر و لاضرار علی المؤمنین و اصلا ضرر یعنی چه؟ و ضرار یعنی چه؟ و این جوری صحبت کرده‌اند و این که این روایت‌ها ارشاد است گفته‌اند نه، روی خصوصیاتش باید حرف بزنیم تعبد است هر چه روایات اهل بیت دلالت داشت می‌گوییم هر چه دلالت نداشت نمی‌گوییم، در حالی که روی عرض من باید بگوییم که ما یک قاعده ضراری داریم مثل قاعده فراغ مثل قاعده تجاوز مثل قاعده اصاله الصحه مثل همه قوانین اصلا این قواعد فقهیه که ما دو سال روی آن بحث کردیم همین جا بیش از 100 قاعده بعضی از بزرگان که اصلا دو سه هزار قاعده درست کرده‌اند ما عقیده داریم همه این‌ها قواعد عقلائیه است شارع مقدس امضا فرموده‌ من جمله قاعده ضرر لذا اگر حرف من درست باشد دیگر فرمایش آقایان سالبه به انتفاء موضوع می‌شود دیگر لاضرر و لاضرار، فی الاسلامش را بگذار کنار فی الاسلامش از باب تعیین مصداق است، المؤمنینش را بگذار کنار، عقلاء می‌گویند نمی‌شود حکم ضرری باشد و عقلاء می‌گویند اگر کسی به تو ضرر زد اگر کسی خانه‌ات را آتش زد تو نمی‌توانی بروی خانه مردم را آتش بزنی، آن مربوط به حکومت اسلامی است که حق تو را بگیرد بدهد لاضرر و لاضرار، لذا روی این عرض من فکر بکنید ببینید این عرض من درست است یا نه؟ اگر درست باشد دیگر این بحث‌های خصوصی که فقهاء کرده‌اند در قاعده لاضرر دیگر وجهی پیدا نمی‌کند برای این که تعبد نیست تا ما روی خصوصیات حرف بزنیم روایات می‌شود ارشاد، ارشاد به قول آقایان تابع ما یرشد الیه است روایات ارشادی تابع ما یرشد الیه .
  حالا این حرف من برود کنار ، آن جوری که بزرگان بحث کرده‌اند حالا فعلا یک مقدار بحث بکنیم بزرگان فرموده‌اند که قاعده لاضرر روایات داریم گفته‌اند روایات هم به اندازه تواتر، بعضی گفته‌اند تواتر معنوی ، بعضی گفته‌اند تواتر اجمالی بالاخره خیلی روایت داریم در ابواب مختلفه من الطهاره الی الدیات و راستی هم این جور است لذا حتی اگر کسی بگوید که تواتر معنوی هیچ بی خودی نگفته درست گفته، الا این که مرحوم صاحب وسائل در احیاء موات جلد 17 وسائل باب 12 چند تا روایت آورده‌اند که معمولا بزرگان روی این باب 12 روی این روایات باب 12 در قاعده لاضرر صحبت کرده‌اند و الا قاعده لاضرر خیلی روایت دارد.
  آن که شاهکار است یعنی یک روایت مشهوری در میان فقهاء شده قضیه سمره است که باید بگوییم روایت سمره خودش تواتر اجمالی دراد حالا بالاخره روایت از نظر سند اشکالی در روایت نیست که یک قضیه به عنوان امضا امام صادق سلام الله علیه فرموده‌اند یعنی قاعده لاضرر را فرموده‌اند بعد تمسک کرده‌اند به قضیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گفته‌اند پیامبر این جور کردند و این جور گفتند و قصه‌ای که امام صادق علیه السلام نقل کردند این بوده یک آدم ناجنسی یک درخت خرما حالا شاید هم یکی نه، درختهای خرمایی داشته، در این بوستان مشترک بوده بین این و یک انصاری اگر هم می‌خواهید بگویید مثلا شاید یک نخلستان بوده این نخلستان اولش مال این انصاری خانه‌اش بوده، باید از این خانه برود توی نخلستانش، این سر زده می‌رفت یاالله نمی‌گفت و صاف می رفت، مثلا سر زن و بچه‌این پیدا بود چادر سرشان نبود سرزده می رفت این جر آمد هی مرتب به این آقا گفت آقا یا الله بگو سر زده نرو چرا سر زده می روی؟ حرفش را نمی‌شنید معلوم می‌شود خیلی نانجیب بوده، سابقه‌اش در زمان پیامبر که هیچ بعدش هم خیلی کارهای زشت زشتی انجام داده، بالاخره این انصاری شکایت کرد خدمت پیامبر اکرم و پیامبر اکرم این را خواستند فرمودند حق نداری سر زده بروی باید اجازه بگیری بروی ، یا الله بگویی بروی گفت که نمی‌کنم پیامبر با تلطف و مهربانی با او اول جلو آمدند بالاخره هی نمی‌کنم و هر چه پیامبر گفت، خیر، بالاخره پیامبر اکرم فرمودند من یک نخلستان برایت می‌خرم برو گم شو دیگر، گفت نه نمی‌فروشم، پیامبر اکرم حتی رساندند، به این جا که این اشتراکی که توی این نخلستان داری یک نخلستان جدا به تو می‌دهم گفت نه، فرمودند خب بیا معامله بهشتی بکن من یک نخلستان توی بهشت به تو می‌دهم گفت نه، پیامبر اکرم هم دیگر توی بن بست واقع شدند رو کردند به انصاری فرمودند که برو درخت را بکن بینداز در مقابلش، اقلع وارم وجهه این هم رفت درخت را کند و انداخت در مقابلش گفت درخت را بردار و برو، آن وقت در بعضی از روایات دارد پیامبر اکرم فرمودند که یا سمره انت مضار یک روایت دارد پیامبر اکرم به سمره چیز نگفتند فرمودند لاضرر و لاضرار، یک روایت دارد لاضرر و لاضرار علی المؤمن یک روایت دارد لاضرر و لاضرار فی الاسلام، این‌ها روایات است که یک قضیه بیشتر نیست ظاهراً هم این 4 تا روایت همه‌اش از پیامبر اکرم صادر شده یعنی پیامبر اکرم قبل از آن که بگویند برو درخت را بکن بینداز در مقابلش فرمودند یا سمره انت مضار، ظاهراً هم فرمودند لاضرر و لاضرار فی الاسلام در حکومت من این‌ها معنا ندارد زور گویی، لذا ممکن است که پیامبر اکرم فرموده باشند انت مضار بعد فرموده باشند لاضرر و لاضرار فی الاسلام آن کسانی که روایت را نقل کرده‌اند بعضی‌ها انت مضارش انداخته‌اند توی روایت دیگر آمده، بعضی انت مضار را آورده‌ اند و لاضرر و لاضرار را نیاورده اند بعضی از روایات لا ضرر و لا ضرار آورده‌اند آن یکی نیاورده این ها تقصیر راوی است و جمع بین روایات همین است که پیامبر اکرم فرمودند عجب آدم نکبتی هستی تو اصلا وجودت وجود ضرری است انت مضار و این علت حکم پیامبر اکرم فرمودند درخت را بکن بینداز در مقابلش بعد هم پیامبر فرمودند در حکومت اسلام معنا ندارد که ضرر در کار باشد.
  لذا ظاهراً این که خیلی بحث مفصل شده این که آن روایتی که یا سمره انت مضار آیا دلالت دارد بر قاعده لاضرر یا نه؟ باز بحث شده آن روایتی که می‌گوید لاضرر و لاضرار آیا این مختص به اسلام است یا نه؟ این فی الاسلام دخالت دارد یا نه؟ علی المؤمنین دخالت دارد یا نه؟ علی الظاهر باید بگوییم جمع بین روایات این را اقتضا می‌کند که این‌ها در لسان پیامبر اکرم بوده آن راوی بعضی آن فی الاسلام را نیاورده ، زیاد اتفاق می‌افتد زیاد که روایت را تقطیع می‌کنند دیگر مثل صاحب وسائل دیگر ، صاحب وسائل خب خیلی در حالی که خدمت خیلی بزرگ است اما این تقطیع‌های صاحب وسائل یک دردسر برای ما طلبه‌هاست دیگر می بینیم بعضی اوقات روایت را سه قسمت کرده یک قسمتش را یک جا، یک قسمت یک جا ، یک قسمت یک جا انداخته روایت را که استاد بزرگوار ما آقای بروجردی می‌خواستند این کار را بکنند تقطیع ها را جمع بکنند یک جا، کردند هم، آن که دلشان می‌خواست نشد اما بالاخره کردند الحمدلله، جامع احادیث شیعه خب الان هست اما بالاخره آن حقیقت حر عاملی نگذاشته و هنوز وسائل به بازار است همچنین مرحوم صدوق می بینیم که خیلی جاها تقطیع می‌کند بعضی اوقات برای شرح روایت یک جمله می‌آورند مرحوم صدوق ، توی فقیه این حرفها زیاد است، توی من لایحضره الفقیه که بعضی اوقات برای توضیح روایت یک جمله می‌آورند و ما خیال می‌کنیم این از امام علیه السلام است بعد می‌فهمیم از خود صدوق است حتی مرحوم کلینی رضوان الله تعالی علیه با آن همه دقتش 25 سال زحمت کشید توانست این کافی را آن هم از این شهر به آن شهر از این مملکت به آن مملکت توانست این کافی را بدهد به ما خیلی عالی است انصافا اضبط عالی، دقت اما همین مرحوم کلینی هم می‌بینیم گاهی تقطیع کرده روایت را ، روایت را نصفش را در این باب نصفش را توی کتاب دیگر و این یک چیز رسمی بوده در میان روات، که روایت را تقطیع می‌کردند یا برای توضیح روایت یک جمله ‌آوردند من نمی‌گویم خوب است اما بالاخره این رسم بوده این هست الان در روایات اهل بیت ما هست لذا باید بگوییم که این قضیه سمره این جور نیست که چهار تا قضیه باشد یک قضیه بیشتر نقل نشده این یک قضیه آن روات گاهی فی الاسلام را زده‌اند گاهی فی الاسلام را آورده‌اند گاهی اسلام را به معنا مؤمن به جای لاضرر و لاضرار فی الاسلام گفته‌اند لاضرر و لاضرار علی المؤمن یا شاید هم علی المؤمن بوده برای این که مؤمن دخالت ندارد گفته اند لاضرر و لاضرار فی الاسلام من خیال می‌کنم آن چه در زبان پیامبر اکرم بوده همین است یا سمره انت مضار بعد هم رو کردند به آن انصاری گفتند اقلع و ارم و جهه بعد هم فرمودند لاضرر و لا ضرار فی الاسلام ، خب این هم جمع بین روایات که عرض کردم اگر تعبدی بگیرید دیگر جمع بین روایات هم می‌شود خیلی هم لازم نیست روی آن بحث بکنیم برای خاطر این که اگر روایات سمره قضیه سمره هم نباشد این جمله لاضرر و لاضرار توی فقه ما در روایات اهل بیت در موارد متعددی آمده، گفتم بگویید تواتر اجمالی هم نه، تواتر معنوی، اگر یک کسی اصلا بگوید این لاضرر و لاضرار تواتر لفظی است یعنی این جمله را پیامبر اکرم و ائمه طاهرین علیه السلام دارند قطع نظر از شأن نزول قطع نظر از خصوصیات کلمه لاضرر و تواتر لفظی دارد در روایات اهل بیت علیهم السلام .
  حالا تواتر معنوی یا تواتر لفظی یا تواتر اجمالی بالاخره از نظر مدرک به این اندازه لاضرر و لاضرار .
  فقط چیزی که باقی می‌ماند حرف من است و آن این است که آقا می‌خواهد باشد می‌خواهد نباشد می‌خواهد تعارض باشد می‌خواهد نباشد می‌خواهد قضیه سمره درست باشد می‌خواهد نباشد همه این روایات اهل بیت علیهم السلام ارشاد به حکم عقل است و عقل ما می‌گوید لاضرر و لاضرار حتی عقل ضرارش را هم می‌گوید برای این که اگر کسی توی صورت من بزند من هم بخواهم توی صورت او بزنم اختلال نظام لازم می‌آید نمی‌شود که مردم تلافی ضرر بکنند، تلافی ضرر مربوط به حکومت است حتی حکومت اسلامی هم نباشد ، حکومت غیر اسلامی باید به او مراجعه بشود به حکومت باید مراجعه بشود اما لاضرر و لاضرار ضرر نیست تلافی ضرار هم نیست لاضرر و لاضرار فی الاسلام، فی الاسلام هم نه لاضرر و لاضرار در میان عقلاء ، از زمان حضرت آدم تا الان تا روز قیامت در حکومت عدل مهدی روحی فداه لاضرر و لاضرار، اگر حرف من درست باشد ندیدم کسی بگوید دیگر خوب می‌شود، تمام این بحث‌ها می‌شود سالبه به انتفاء موضوع.
  حالا چون که فصل دوم را فقهاء همه همه روی این ضرار بحث کرده‌اند احتمال‌ها داده‌اند فردا یک مقدار راجع به این ضرار صحبت کنیم انشاء الله.
 وصلی الله علی محمد وآل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo