< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

99/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: 1- نماز جماعت براي فرائض است نه نوافل آن 2- خواندن نماز استسقاء و عيد به جماعت/ مسئله 2/ نماز جماعت‌/ کتاب الصلوة

 

مسئله 2:

لا تشرع الجماعة في شيء من النوافل الأصلية وإن وجبت بالعارض بنذر أو نحوه حتى صلاة الغدير على الأقوى إلا في صلاة الاستسقاء، نعم لا بأس بها فيما صار نفلا بالعارض كصلاة العيدين مع عدم اجتماع شرائط الوجوب، والصلاة المعادة جماعة، والفريضة المتبرع بها عن الغير، والمأتي بها من جهة الاحتياط الاستحبابي.[1]

نماز جماعت براي فرائض است؛ مانند نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء. اما نوافلش جماعت‌بردار نيست. ولو نذر هم روي آن کرده باشد، بايد نوافل را براي نذرش به جا بياورد، اما نمي‌شود با جماعت به جا بياورد. نمازي داريم به نام صلاة غدير که مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» همين جا و در مسئله‌ی بعد متعرض آن مي‌شوند. در اين يک اختلاف هست و بعضي‌ها گفتند اين نماز غدير را مي‌شود با جماعت خواند و بعضي گفتند نه، بلکه اگر بخواهد بخواند بايد فرادا بخواند.

صلاة غدير دوازده رکعت به يک سلام است و در اسلام و در فقه ما چنين نمازي نداريم؛ چه در واجبات و چه در مستحبات. اما مثل اينکه اصحاب پذيرفتند به واسطه‌ی روايت، البته با تسامح در ادلّه‌ی سنن، که نماز غدير داريم. لذا مي‌تواند نماز غدير را براي ثوابش دوازده رکعت پشت سر هم با يک سلام بخواند؛ و اما اگر همين را بخواهد با جماعت بخواند، نمي‌شود. نشدن آن هم به خاطر اينست که ولو گفته شده که مي‌شود با جماعت خواند، اما جمع بين دليل‌ها همينطور که مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» فرمودند، مي‌شود نماز غدير خواند اما به صورت فرادا، به قاعدۀ تسامح در ادلّه‌ی سنن. اما نمي‌شود با جماعت بخوانيم، براي اينکه نمي‌دانيم آيا مي‌شود با جماعت خواند يا نه؛ خواه ناخواه اصل مي‌گويد نه و اگر بخواهيم تمسّک کنيم به آن روايت، آن هم تمسّک به عام در شبهه‌ی مصداقيه است. به معناي اينکه نماز غدير را مي‌شود به فرادا خواند يا نه، دليل دارد. يا مي‌شود با جماعت خواند يا نه، دليل ندارد و بخواهيم تسامح در ادله‌ی سنن را در اينجا بياوريم، تمسّک کرديم به عامي و آن تسامح در ادلّه‌ی سنن است. براي اثبات کردن خاصي، نماز غدير با جماعت. لذا همينطور که مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» در اول فرمودند، اگر بخواهيم نماز جماعت بخوانيم، يا بايد دليل داشته باشد يا از فرائض باشد. مثلاً براي نماز عيد دليل داريم و مي‌شود با جماعت خواند؛ اما اگر بخواهيم نماز غدير را با جماعت بخوانيم، اصل مطلب صاف است و دليل داريم بر اينکه مستحب است نماز غدير بخوانيم اما آن نماز غدير را با جماعت بخوانيم يا نه، دليل ندارد و بايد تمسّک کنيم به قانون تسامح در ادلّه‌ی سنن و تسامح در ادلّه‌ی سنن اصل را نمي‌تواند درست کند، براي اينکه اگر بخواهد اصل را درست کند، تمسک به عام در شبهه‌ی مصداقيه است. البته فرع را مي‌تواند درست کند. روايت ضعيفي داريم که نمي‌دانيم مثلاً آيا مي‌شود نماز نافله با نذر خواند يا نه و دليل ضعيفي مي‌گويد بله، و در اينجا بگوييد تسامح در ادله‌ی سنن. و اما اگر بخواهيم چيزي را با دليل درست کنيم، نمي‌شود و راجع به نماز غدير چنين است. البته فرعش را مي‌توان درست کرد و روايت داريم اما اصلش را نمي‌شود درست کرد يعني براي جماعت دليل نداريم. تمسک به عام است و اگر بخواهيم بگوييم قانون تسامح در ادله‌ی سنن است، مي‌گوييم «ثبّت العرش ثم اُنقش»؛ اول بايد اين سنّت را درست کنيم تا بعد بگوييم تسامح در ادله‌ی سنن است. لذا مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» مي‌فرمايد: «لا تشرع الجماعة في شيء من النوافل الأصلية وإن وجبت بالعارض بنذر أو نحوه حتى صلاة الغدير على الأقوى»

اگر نوافل را نذر کرده باشد، نمي‌شود با جماعت خواند. صلاة غدير را هم نمي‌شود با جماعت خواند. اما به دليلي که مي‌توان خواند، نمي‌شود تمسّک کرد براي اينکه اصلش را نمي‌توانيم اثبات کنيم. وقتي نتوانستيم اثبات کنيم، خواه ناخواه نمي‌توان گفت تسامح در ادلّه‌ی سنن مي‌گويد مستحب است که با جماعت بخوانيم. مطلب تا اينجا مطلب عاليست و رواياتي هم در اين باره هست. راجع به صلاة غدير دو دسته روايت داريم و چون خيلي اهميت ندارد، مرحوم سيد در اين باره صحبت نکرده است. فقط گفتند که نمي‌شود با جماعت خواند براي تمسّک به عام در شبهه‌ی مصداقيه است. اما در اصل مطلب که نماز جماعت مربوط به واجبات است، ادلّه‌ی فراوان داريم.

روايت از حضرت رضا«سلام‌الله‌عليه» است که: «لايجوز أن يصلّي تطوع في جماعة لأنّ ذلک بدعة و کلّ بدعة ضلاله و کل ضلالة الي النار.»[2]

روايت خوب است و دلالتش عاليست و سندش هم خوب است الاّ اينکه روايت خيلي به گفته‌ی فقها شباهت دارد و بعضي‌ها از لحن گفتن مي‌فهمند که اين روايت است يا نه. بعضي‌ها ادّعا هم کردند که من روايت را از غير روايت، از لحن گفتار تشخيص مي‌دهم. من جمله در اينجا، خيلي به گفتن فقها شباهت دارد ولي خيلي تفاوت ندارد. روايت باشد، درست است و اگر روايت نباشد، گفته‌ی فقهاست، اما از روايت گرفته شده و آن هم مانعي ندارد؛ لذا علي کل حالٍ دلالت روايت حضرت رضا«سلام‌الله‌عليه» خوب است.

 

«صحيحه عبدالرحمن عن أبا عبدالله (عليه السلام) عَنِ الْمَرْأَةِ هَلْ تَؤُمُّ النِّسَاءَ قَالَ تَؤُمُّهُنَّ فِي النَّافِلَةِ فَأَمَّا فِي الْمَكْتُوبَةِ فَلا.»[3]

روايت ديگر:

«صَلِّ بِأَهْلِكَ فِي رَمَضَانَ الْفَرِيضَةَ وَ النَّافِلَةَ فَإِنِّي أَفْعَلُهُ.» [4]

اين دو روايت از روايات معارض است، ولو اينکه سند هم خوب است اما اعراض اصحاب روايتها را از کار مي‌اندازد و علي کل حالٍ نمي‌توانيم به آن تمسّک کنيم. لاأقل روايت شاذ و نادر مي‌شود و اعراض اصحاب است و روايتي که مورد اعراض اصحاب است، «ودع الشاذ النادر فانّ شاذ النادر لايعبأ به». تا اينجا هم روايت‌ها دلالت داشت و هم مطلب صاف بود و حرف نداشت و فقط صلاة غدير است که بعضي‌ گفتند که مي‌شود با جماعت خواند و تمسّک به روايت هم کردند اما ما تبعاً از مرحوم سيد نتوانستيم بگوييم. اصل نماز غدير درست است و کسي در دلش شب حال دارد و دوازده رکعت نماز با يک سلام به نام صلاة غدير مي‌خواند. روايت داريم و تسامح در ادله‌ی سنن هم مي‌گويد درست است؛ اما همين نماز را نمي‌شود با جماعت خواند؛ براي اينکه اعراض اصحاب روي روايت است و در اصل آن هم شک داريم و گفتم قانون تسامح در ادله‌ی سنن نمي‌تواند بيايد؛ پس هيچ نافله‌اي را نمي‌شود با جماعت خواند، ولو اينکه به قول مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه»، آن را واجب بالعَرَض کرده باشيم؛ که ما در اين واجب بالعرض هم اشکال داشتيم که اگر کسي نذر کند مثلاً نماز غدير بخواند، آيا واجب مي‌شود يا نه؟ ما گفتيم واجب نمي‌شود و اين مي‌تواند نماز را بخواند و اگر نخواند، کفاره دارد، اما نيت وجوب نيست و بايد نيت استحباب کند براي اينکه اصلش مستحب است و وجوبش هم وجوب عرَضي است؛ به معناي اينکه مخالفت آن کفاره‌ی نذر دارد. بعد مرحوم سيد مي‌فرمايند: إلا في صلاة الاستسقاء، نعم لا بأس بها فيما صار نفلا بالعارض كصلاة العيدين مع عدم اجتماع شرائط الوجوب، والصلاة المعادة جماعة، والفريضة المتبرع بها عن الغير، والمأتي بها من جهة الاحتياط الاستحبابي.

مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» مي‌خواهند بگويند اينها را با جماعت مي‌توان خواند براي اينکه وجوب دارد، اما در مباحثه‌ی ديروز ما مي‌گفتيم وجوب ندارد و اگر بخواهيم نماز جماعت درست کنيم غير فرائض، بايد دليل داشته باشد، مثل صلاة استسقاء؛ يعني نماز باران و اين نماز باران مثل نماز عيد است و تفاوتي با نماز عيد ندارد و همينطور که مي‌توان نماز عيد را با جماعت خواند، اين نماز استسقاء را نيز مي‌توان با جماعت خواند.

ديگري نماز معاده است. راجع به صلاة مُعاده، بحث‌ها شده و ما از آن گذشتيم. بحث مُعاده اينست که انسان مي‌تواند نماز واجبي که خوانده، دوباره به جماعت بخواند. مشهور در ميان فقها مي‌گويند معنايش اينست که مثلاً امام جماعت نيامد و اين نماز فرادا خواند و بعد امام جماعت آمد و جماعت تشکيل شد، در اين صورت مي‌تواند دومرتبه نماز بخواند؛ اما بسياري از بزرگان مي‌گويند نه. نماز ظهر و عصر را چندين مرتبه مي‌خواند. مثلاً در اين مسجد نماز ظهر و عصر مي‌خواند و به مسجد ديگري مي‌رود و مي‌بيند جماعت است و باز نماز ظهر و عصر مي‌خواند و به اينها نماز معاده مي‌گويند و ما سابقاً گفتيم اينها اشکال ندارد و احکام نماز واجب هم بر اين بار است؛ بنابراين از جاهايي که مي‌شود نماز جماعت مستحبي خواند، صلاة معاده است و به عبارت ديگر صلاة تکراري است.

بله، در صلاة معاده حرف‌هايي هست و الان مورد بحث نيست، اما به طور مُجمل از جاهايي که مي‌شود نماز مستحب را به جماعت خواند، صلاة معاده است. از جاهايي که مي‌شود نماز غيرواجب را به جماعت خواند، نمازي که انسان براي پدر و مادرش و براي رفقايش مي‌خواند. مثلاً رفيقش نماز و روزه دارد و اين نماز و روزه را متبرعاً براي رفيقش مي‌خواند. حال اين نماز مستحب است، اما مي‌توان با جماعت خواند. چنانچه اگر واجب باشد، يعني نماز استيجاري باشد، مي‌توان با جماعت خواند. يک قاعدۀ کلي مي‌توان گفت و آن اينست که نماز جماعت مختصّ به فرائض است. اگر ما جواز براي غير فرائض پيدا کرديم، بايد آن را با دليل درست کنيم؛ اگر دليل باشد، آن دليل به ما مي‌گويد اين نماز را مي‌شود با جماعت خواند؛ ولو براي خودش مستحب است،‌ مثل اينکه گفتم براي رفيقش نماز مي‌خواند که مي‌داند اين نماز به ذمّه‌اش است. در اين صورت مي‌تواند با جماعت بخواند. نماز جماعت مي‌خواند براي خودش به عنوان احتياط. اين حرف دارد. اگر احتياط واجبي باشد، مي‌شود و اما اگر احتياط مستحبي باشد، اختلاف در ميان فقهاست که مي‌شود يا نه. ما مي‌گوييم و سابقاً هم صحبت کرديم و گفتيم که مانعي ندارد که انسان در دو سه مسجد، دو سه تا نماز بخواند به عنوان احتياط مستحبي. لذا نماز معاده بخواند، طوري نيست و نماز غير معاده هم بخواند،‌ طوري نيست؛ اما فقها مي‌گويند مختص به واجبات است و اگر بخواهيم غير واجبات درست کنيم، دليل محکمي مي‌خواهد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo